کد خبر: 199536
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۶
- چاپ
در صنعت خودروی کشور تاکنون شاهد طراحی پلتفرم نبودهایم، هر چند اقداماتی در این راستا در اشل دانشگاهی شکل گرفته است. دلیل عدم تولید پلتفرم داخلی به گفته مدیران، نداشتن دانش آن و هزینه بالا مطرح شده است.
به گزارش اخبار خودرو ،کمپانیهای خودروسازی همواره در پی ساخت و تولید محصولی براساس دانش خود هستند. در واقع اعضای خانواده برندی از یک کمپانی، بر پایه بخشهایی مشترک، طراحی و ساخته میشوند که به آن پلتفرم میگویند. پلتفرم شالوده اصلی خودرو را تشکیل میدهد که سایر سیستمها، تجهیزات و بخشهای خودرو روی آن نصب میشود. اغلب کمپانیهای خودروسازی برای تصاحب بازار، محصولاتی را تولید میکنند که خود طراح پلتفرم آن هستند، این موضوع بیانگر آن است که اگر کمپانی تمایل به عرضه محصولات متنوع دارد، باید در راستای فعالیت خود، طراحی پلتفرم و استفاده از دانش بومی را دستور کار قرار دهد. در صنعت خودروی کشور تاکنون شاهد طراحی پلتفرم نبودهایم، هر چند اقداماتی در این راستا در اشل دانشگاهی شکل گرفته است. دلیل عدم تولید پلتفرم داخلی به گفته مدیران، نداشتن دانش آن و هزینه بالا مطرح شده است که به همین بهانه با دکتر مصطفی پهلوانی، استاد دانشگاه، کارشناس پروژه شرکت بهمن موتور و عضو تیم طراحی پلتفرم دانشگاه علموصنعت ایران رفتیم تا درخصوص طراحی پلتفرم داخلی و تجربیات وی در زمینه طراحی پلتفرم ملی در دانشگاه علموصنعت گفتوگویی داشته باشیم.
تعریف دقیق پلتفرم چیست و به چه قسمتی از خودرو گفته میشود؟
پایه و شالوده اصلی یک خودرو که بر اساس آن چندین مدل خودرو تولید و ساخته میشوند، پلتفرم نام دارد. به بیان سادهتر، پلتفرم قسمتهایی از خودرو است که قابل دیدن نیستند و معمولا برای محصولاتی که از یک پایه استفاده میکنند، مشترک است. این قسمتهای نادیدنی، میتوانند سازهای یا غیرسازهای باشند. بهعنوان مثال برای خودرو، بخشهایی که کف و داخل محفظه موتور خودرو قرار میگیرند، قسمتی از بخش سازهای پلتفرم است. به بیان دیگر پلتفرم مجموعه پیشرانه (نه لزوما در تمامی پلتفرمها)، سیستم شاسی (تعلیق، فرمان و ترمز)، قسمتی از بخشهای سازهای، اجزای مبلمان داخل اتاق (مانند صندلیها اما نه لزوما تمام قطعات) و سیستم انتقال قدرت را در برمیگیرد. این قسمتها میتواند بین چندین محصول تولیدی یک شرکت خودروساز، مشترک باشند و فقط قسمتهایی که نیاز به ایجاد تغییرات در آنها حس میشود از نو طراحی شود یا تغییراتی اساسی در آنها صورت گیرد. بهعبارت دیگر پلتفرم از سیستم شاسی، سازه و انتقال قدرت تشکیل شده است.
یکی از مسائلی که خودروسازان در بحث طراحی پلتفرم مطرح میکنند، پرهزینه بودن این بخش است. تا چه حد این موضوع صحیح است؟
همواره چون تولید یک محصول بر اساس پلتفرم صورت میگیرد، همه عوامل زیرساختی را نیز باید براساس آن طراحی کرد. به این معنا که وقتی پلتفرم جدیدی طراحی میکنیم، باید تمامی اجزای آن از پایه طراحی شوند. برای درک بهتر این موضوع مثال میزنم. زمانیکه تنها فاصله طولی خودرو (wheel Base) را تغییر میدهیم، باید طول پلتفرم افزایش یابد. افزایش طول پلتفرم سبب میشود به سیستم فرمان جدیدی نیاز داشته باشیم که مستلزم صورت گرفتن محاسبات جدیدی است. همچنین باید سیستم تعلیقی با محاسبات جدید برای آن طراحی شود. ضمنا باید قسمتهای سازهای میانی خودرو نیز مجدد طراحی شود و تغییراتی از این مدل. این موضوع نشان میدهد برای یک پلتفرم جدید، بسته به اینکه از پلتفرمهای موجود دیگر چه میزان مستقل است، تمام سیستمها باید از صفر طراحی (Design) یا باز طراحی (Redesign) شود یا بهبود (Modify) یابند. بنابر این برای طراحی بخش های مختلف، خود به خود به زمان قابل توجه و به تبع آن هزینه نیاز خواهد بود.
برآورد نسبی تولید یک خودرو با یک پلتفرم در کشور ما چقدر است؟
در ابتدا باید نگاهی اجمالی به هزینه طراحی و نسبت آن با درآمد یک شرکت خودروساز داشته باشیم. طراحی یک خودرو با پلتفرم جدید در داخل کشور تقریبا ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومان هزینه دربرخواهد داشت که علاوه بر آن، زمان ساخت نمونه اول (پروتوتایپ) و برای فازهای مربوط به آن نیز باید هزینه در نظر گرفته شود. حال با نگاهی اجمالی درمییابیم بهطور میانگین ۱۵ میلیارد تومان برای یک خودروساز هزینه قابل توجهی نیست. فرض کنید قرار باشد این خودرو در بازار ۵۰ میلیون تومان قیمتگذاری شود، اگر ۲۵درصد سود هم برای یک دستگاه خودرو در نظر بگیریم، مبلغ هزینهشده با فروش ۱۲۰۰دستگاه خودرو بازخواهد گشت که با در نظر گرفتن ظرفیت تولید ۷۵ دستگاه برای یک خط تولید کامل و با در نظر گرفتن گلوگاههای تولید و تعطیلات آخر هفته، این مبلغ با تولید ۳ هفته محصول قابل بازگشت است. اما همه اینها به این معنی نیست که نباید این هزینه صورت گیرد. رسانهها باید این طرز فکر مدیران را اصلاح کنند زیرا برای داشتن یک محصول جدید این مبلغ ناچیز است. زمانیکه یک پلتفرم طراحی میشود تا رسیدن به مرحله بلوغ و تامین زیرساخت، بسیار زمانبر خواهد بود. علاوه بر این موضوع، خدمات پس از فروش آن نیز زمانبر و هزینهبردار است. پس میتوان نتیجه گرفت پلتفرم هزینهبردار نیست بلکه بالغ شدن محصول و زمان آن موجب افزایش هزینه میشود.
منظورتان چه هزینههایی است؟
هزینه در زنجیره تامین قطعات، بهبود و تجهیز زیرساختهاست. مثلا خط رنگ، سالن مونتاژ و خط تولید باید تجهیز شود و فضای آن افزایش یابد. پرهزینهترین بخش در کمپانیهای خودروساز، سالن مونتاژ و قالبهای بدنه است. در حال حاضر اغلب کمپانیهای داخلی، قالبها را نمیخرند، بلکه حاضرند هزینه حملونقل قطعات بدنه بهصورت CKD از کشور مبدا را پرداخت کنند زیرا این هزینه بسیار بالاست. بگذارید مثال روشنی بزنم، بسیاری از خودروهای پرفروش بازار، باید ارزان باشند اما یکی از دلایل گران بودن آنها واردات فول CKD بدنه آن و البته این مساله فارغ از تاثیر کشش بازار و تاثیر آن بر قیمت محصول است. قسمتهای روی بدنه و قالبهای آن شامل پلتفرم نیست، پس نباید هیاهو ایجاد شود و بگویند این مورد پرهزینه است! باید در نظر داشته باشیم محصول و پلتفرم با یکدیگر متفاوت هستند. یکسری قالب پانلهای پوششی بدنه (با در نظر گرفتن تولید ۵ ساله یک محصول و تغییر ظاهر اساسی آن بعد از پنج سال) باید تغییرات اساسی داشته باشد درحالیکه با توجه به مشترک بودن بخشهای اصلی سازهای که پلتفرمی هستند، ممکن است برای چهار یا پنج نسل از محصولات که بر پایه یک پلتفرم مشترک هستند، قالبها و تجهیزات مونتاژ این بخشها هیچ تغییری نداشته باشند.
با یک پلتفرم چند محصول میتوان تولید کرد؟
با توجه به ادعای کمپانیهای بزرگی مانند فورد و تویوتا، روی یک پلتفرم میتوان ۲۲ تا ۲۳ محصول را سوار کرد. البته کمپانیهای مذکور روی یک پلتفرم انواع محصولات کوپه، هاچبک، پیکاپ و... را بهراحتی سوار میکنند. اگر بخواهم مثال داخلی بزنم، پلتفرم خودروی تیبا تلفیقی از پراید و ریو است. همین تیبا را در نظر بگیریم که جدای از محصول سدان، از آن سه محصول تیبای هاچبک، کوییک و ساینا نیز تولید میشود. در حقیقت هر چهار محصول نامبرده، یکی هستند و هیچ تفاوت پلتفرمی ندارند، تنها ظاهر آن دستخوش تغییر قرار گرفتهاند. این کار در تمام دنیا معمول است، مثلا تویوتا استاد این کار است، یک پلتفرم طراحی و محصولات مختلفی را برای چندسال با آن پلتفرم روانه بازار میکند. باید به این نکته مهم اشاره کرد که یک خودروساز باید پلتفرمی متعلق به خودش داشته باشد.
باتوجه به اینکه در تیم طراحی پلتفرم بودید، آیا در ایران استعدادها و دانش آن وجود دارد که خود ما پلتفرمی برای محصولاتمان طراحی کنیم؟
طراحی پلتفرم در ایران امکانپذیر است، آنهم در یک دوره طرح دو تا سه ساله که یک پلتفرم از صفر طراحی شود و به مرحله نمونه اولیه یا پروتوتایپ برسد. بعد از آن میتوان بهراحتی تجاریسازی کرد. ما ضعف دانش فنی نداریم، بلکه ضعف در تامین بودجه از سوی کمپانیها وجود دارد. کمپانیها باید بدانند برای داشتن یک پلتفرم که متعلق به خود کمپانی باشد و هر زمان هر کاری که خواست روی آن انجام دهند، هزینه گزافی نمیپردازند. این امر باید جا بیفتد که پلتفرم، گلبول قرمز یک کمپانی است، اگر این بخش نباشد کمپانی، بیمار و وابسته به طبیب میشود تا یک کمپانی بزرگتر از کشوری دیگر بیاید و یک محصول به خط تولید بیمار تزریق کند و در نهایت یک کمپانی سرپا اما وابسته بماند. اگر پلتفرم ندارید، پس توانایی خودروساز شدن را ندارید و صرفا مونتاژکار هستید. نباید فراموش کرد که برای ساخت پلتفرم نیاز به یک مدیریت درست داریم، ما ضعف دانش نداریم، بلکه ضعف مدیریتی داریم.
بر چه اساس و معیاری یک پلتفرم طراحی میشود؟
این سوال خیلی کلی است چون معیارهای زیادی وجود دارد. اولین قدم طراحی پلتفرم تدوین PLC (Product Life Cycle) یا همان چرخه عمر محصول است که از این طریق، استانداردها و معیارهای قابل قبول، تعریف و طول عمر آنرا تعیین میکنند. بهعنوان مثال محصول A را طراحی کردهایم، باید برای این محصول مشخص کنیم که آیا قرار است ۱۰ سال، بیشتر یا کمتر طول عمر داشته باشد و قرار است چه ویژگیهایی را دارا باشد.
هنگام طراحی پلتفرم، شاسی و بدنه از آن باید تبعیت کنند یا برعکس است؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم، بخشی از شاسی و سیستم تعلیق و اجزای دیگر در پلتفرم وجود دارند یعنی نمیتوان گفت این موارد از یکدیگر جدا هستند. ولی زمانیکه یک پلتفرم را تثبیت کردیم و قرار است محصول A تا D روی آن سوار شود، قطعا در این مورد باید محصولات از پلتفرم تبعیت کنند.
برای اینکه خودرویی ایمن داشته باشیم، ایمنی و طراحی پلتفرم مهم است یا شاسی؟
همانطور که میدانید ایمنی خود چند مرحله دارد که در اینجا منظور ایمنی در تصادف است. بخشی از ایمنی خودرو به تست سرعت ۵۶ کیلومتر بر ساعت مربوط میشود که بر اساس استاندارد یوروانکپ تبیین شده است و ایمنی سرنشین را تعیین میکند. در این تست، ایمنی سرنشین بعد از تصادف مهم است که حداقل به او آسیب وارد شود. این مقوله ربط چندانی به پلتفرم ندارد. شما میتوانید روی یک پلتفرم، محصولی فوقالعاده ایمن داشته باشید، دقیقا روی همان پلتفرم میتوان محصولی غیرایمن داشت. بخشی از سازه مربوط به پلتفرم است و مابقی آن به بدنه و اجزای دیگر مرتبط میشود.
پلتفرم ایدهآل باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
این مورد را باید از چند وجه دید و بررسی کرد. اول اینکه باید زنجیره تامین گستردهای داشت، مثلا پلتفرمی باشد که قطعات مورد نیازش را بتوان بهطور همزمان از چند کمپانی قطعهساز تامین کرد. دوم اینکه زیرساختهای ما در کمپانی با پلتفرم جدید تطابق داشته باشد. سوم، جذب بازار و بخش اقتصادی آن حائز اهمیت است. متاسفانه در کشور ما بازار انحصاری است، در نتیجه رقابت کاهش مییابد و مورد آخر حقیقتا ناشناخته است. کمپانیهای ما باید چنین درکی داشته باشند که از یک پلتفرم هر دو سال یکبار محصولی جدید را روانه بازار کنند.
آینده طراحی شاسی و پلتفرم در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در کشور دانش فنی قابل قبول اما دید مدیریتی ضعیفی داریم. اصلاح دید مدیریتی مستلزم اصلاح فرهنگ کلان جامعه است. اگر من بهعنوان جامعه از محصول A ناراحت هستم؛ پس باید آن را خریداری نکنم تا اصلاح شود، حتی اگر امتیازاتی برای خرید آن قائل شوند. نباید فراموش کنم محصول تغییری نداشته و فقط اشانتیون برای محصول عرضه شده است! اگر مدیریت ما هم دستخوش اصلاح و تغییر قرار گیرد، قطعا نهتنها آینده پلتفرم و طراحی، بلکه آینده صنعت خودروی کشور دگرگون خواهد شد.