کد خبر: 200566
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۳
- چاپ
حال میگوییم چنانچه صنعت خودروی ما بخواهد زنده بماند و نفس بکشد، ناگزیر از کم کردن این فاصله است وگرنه این گونه زنده ماندن و ادامه مونتاژ یا اقدام به واردات خودرو بهصورت «سیبییو» توسط شرکتهای خودروساز داخلی که گهگاه شاهد آن هستیم، حاصلی جز اتلاف وقت و منابع ملی نخواهد داشت.
به گزارش اخبار خودرو ، هفته گذشته در سرمقالهای تحتعنوان «تفاوتها»، نشان دادیم تفاوت بین راه صنعت خودروی ایران با خودروسازی پیشرفته و پویای جهان تا چه اندازه است. حال میگوییم چنانچه صنعت خودروی ما بخواهد زنده بماند و نفس بکشد، ناگزیر از کم کردن این فاصله است وگرنه این گونه زنده ماندن و ادامه مونتاژ یا اقدام به واردات خودرو بهصورت «سیبییو» توسط شرکتهای خودروساز داخلی که گهگاه شاهد آن هستیم، حاصلی جز اتلاف وقت و منابع ملی نخواهد داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی طبق بند «ب» قانون حفاظت و توسعه صنایع و بنا به ضرورت انقلاب، شرکتهای خودروسازی هم که توسط بخش خصوصی ایجاد شده بودند، در اختیار دولت قرار گرفتند و از آن هنگام تاکنون همچنان با مدیریت دولتی اداره میشوند و شاید یکی از دلایل اصلی عدم پویایی این صنعت، اعمال سیاستهای دولتی است. در اینجا پس از ۴۰ سال این پرسش مطرح میشود، آیا قرار بود برای همیشه این صنعت دولتی بماند؟ آیا همان ضرورت انقلاب نباید موجب واگذاری شرکتهای خودروساز به بخش خصوصی شود؟
با نگاهی به ۴۰ سال گذشته صنعت خودروی جهان، میبینیم شرکتهایی آغاز به کار کردهاند و پس از یک یا دو دهه فعالیت، توانستهاند در بازارهای جهانی هم حاضر شوند و سهمی از آنها را بهدست آورند، هرچند شاهد مثال فراوانی وجود دارد اما برای پرهیز از اطالهکلام فقط به یک نمونه آن اشاره میشود. شرکت «چری» در نهمین سال آغاز بهکار، محصولاتش را به ایران صادر کرد. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران باید به خود آید و با برنامهریزی دقیق، درست و با واگذاری سهام دولت به بخش خصوصی موجبات توسعه و پویایی صنعت خودرو را فراهم آورد.
مدیران دولتی صنعت خودرو هرچند در سالهای اولیه از تجارب کافی برخوردار نبودند ولی با گذشت زمان تجارب کافی را بهدست آوردهاند. از آنجاکه در واحدهای تحتامر خود مجری سیاستگذاری دولت هستند، بیشتر اوقات کوششهای آنها مصروف پوشاندن اثرات سیاستهای نادرست دولتی میشود. بنابراین فرصت آنها برای اندیشیدن به توسعه و پویایی بسیار کم است.
وقتی صنعت خودرو که سرمشق قطعهسازی است، در چنین وضیعتی به سر میبرد مسلما صنعت قطعه ما که با مهندسی معکوس آغاز کرده است؛ در چنبره این شیوه تولید گرفتارمیشود و برای رهایی از آن کمتر به خود زحمت میدهد. کارنامه ۲۵ساله قطعهسازی ایران گواهی بر مدعای ماست.
فرجام سخن اینکه دولت دوازدهم که بهزودی کار خود را آغاز می کند، باید صنعت خودرو را که از صنایع مادر محسوب میشود و همهگونه زیرساخت برای توسعه و پویایی آن فراهم است، با اولویت بنگرد و با سیاستگذاری درست و منطقی زمینه را برای توسعه و پویایی آن فراهم کند.