به گزارش اخبار خودرو ، بازار خودروهای کاروتجاری باری همچنان گرفتار چسبندگی رکودی است که مقاومت آن بیش از آنچه مورد انتظار دستاندرکاران و کارشناسان بوده، به طول انجامیده است.
هرچند جستهوگریخته خبرهایی از تولید برخی خودروسازان تجاری شنیده میشود اما به نظر نمیرسد آمار تولید آنها به اندازهای چشمگیر باشد که تکانی به بازار بدهد و کمی از رکود آن بکاهد. مساله اساسی بازار این سگمنت خودرویی، مانند دوران تحریم نبود کار و خواب چندساله پروژههای عمرانی است.
[caption id="attachment_203777" align="aligncenter" width="700"] دو انگیزه خودروسازان تجاری برای بازیابی شرکای خارجی[/caption]از دیگر سو، خبر ورود مدلهای جدید اروپایی و راهاندازی خط تولید این محصولات نیز به گفته مصطفی ممقانی ، کارشناس بازار خودروهای تجاری، اتفاق تازهای در این صنعت نیست و خودروسازان درواقع همان مدلهای پیشین را با اندکی تغییرات و بهروزرسانی و تنها بهدلیل از دست ندادن نمایندگیهای خود به بازار وارد میکنند.
[caption id="attachment_203776" align="alignleft" width="296"] مصطفی ممقانی ، کارشناس بازار خودروهای تجاری[/caption]او میگوید: خودروسازان به دو دلیل مشخص اقدام به تولید مجدد این خودروها میکنند، اول آنکه سرمایهگذاریهای زیرساختی پیش از تحریمها انجام شده است و فقط باید بهمنظور ورود مدلهای جدید کمی سرمایهگذاری کنند.
دوم آنکه در رقابت گرفتن نمایندگی، اگر خودروسازان فعالیت خود را از سر نگیرند، ممکن است شرکت دیگری نمایندگی این برندها را دریافت کند.
وضعیت تولید و فروش خودروهای سنگین را در شش ماهه ابتدایی سال جاری نسبت به سال گذشته چطور ارزیابی میکنید؟ آیا روند رشد تولید بیش از حد کند نیست؟ بازار این خودروها نهتنها در سال جاری در مقایسه با سال گذشته تغییر مثبتی نداشته است بلکه میتوان گفت وضعیت بدتری را هم تجربه میکند. به نظر میرسد بعد از رویداد برجام، بخش خودروهای سنگین تکانی نخورده است.
حتی میتوان گفت اتفاقاتی که در کوتاهمدت برای خودروسازی افتاد، شبیه یک جو و هیجان در بازار بود. حتی اگر تولید خودروهای سنگین به حد نرمال برسد، بازار فعلی توانایی جذب آن را ندارد.
سیاستی که شرکتها در پیش گرفتهاند و روند آهستهای را طی میکنند، اشتباه نیست چراکه متناسب با کشش بازار است.
شما بهعنوان فردی فعال در بازار خودروهای سنگین و نیمهسنگین، راهحل تسریع در بهبود شرایط بازار این خودروها را در چه میدانید؟ در وهله اول باید برای خودروهای کاروتجاری، بازار کار تعریف شود تا سرمایهگذاری در این صنعت شکل بگیرد. از سوی دیگر باید تسهیلات مناسبی برای این خودروها در نظر گرفته شود. با این حجم از سرمایهگذاری که این خودروها نیاز دارند، تا زمانی که توجیه اقتصادی وجود نداشته باشد، کسی اقدام به سرمایهگذاری روی آنها نمیکند.
نهتنها مردم بهدلیل فقدان نقدینگی و نبود بازار کار به خرید این خودروها روی نمیآورند بلکه شرکتها هم تمایلی به سرمایهگذاری در این زمینه ندارند. البته طرح فرسودهها میتوانست راهحل خوبی برای بهبود این بازار باشد که متاسفانه بسیار کند انجام میشود.
به عقیده من، شرایط رکود بازار بهترین فرصت برای سرعتبخشیدن به جایگزینی خودروهای فرسوده است که در این صورت هم خودروهای فرسوده جمعآوری میشوند و هم بازار خودروهای سنگین رونق پیدا میکند.
متاسفانه این طرح نیز دچار دلالبازی شد و برخی از شرکتها در حال سوءاستفاده از آن هستند و این اجازه را نمیدهند که طرح در یک روند مشخص پیش برود.
با توجه به اینکه حدود دو سال از برجام میگذرد، خودروسازان و وزارت صنعت تا چه اندازه موفق به استفاده از فرصتهای ناشی از برجام شدهاند؟ به عقیده من هر دو طرف چه خودروسازان و چه وزارت صنعت نتوانستهاند از برجام استفاده کنند و میزان بهرهوری آنها از این فرصت صفر بوده است. حتی اگر اتفاقی هم افتاده و قراردادی منعقد شده است، مربوط به روندهایی است که پیش از این نیز جریان داشته و به دلیل تحریمها متوقف شده بود.
بعد از برداشتهشدن تحریمها طرف خارجی به سمت بازار ایران آمده و ادامه کار قبلی خود را در پیش گرفته است. به عنوان مثال اقدامات رنو، ادامه کارهایی است که در دهه ۸۰ و پیش از تحریمها انجام میشد. ما در زمینه قراردادها با شرکتهای خارجی از تمام کشورهایی که همزمان با ما آغاز کردند، عقبتر هستیم.
با توجه به حضور مجدد خودروهای سنگین اروپایی، چه آرایشی را میتوانیم برای بازار این خودروها متصور باشیم؟ نمیتوان انتظار داشت که بازار به سمت خودروهای اروپایی سوق پیدا کند، چرا که اختلاف قیمت و قیمتهای بالای برندهای اروپایی کار را سخت کرده است. تصور عام بر این بود که با اجرای برجام نسخه خودروهای چینی پیچیده میشود اما با گذشت حدود دو سال از برجام همچنان خودروهای چینی در صدر جدول هستند.
تنها نتیجه برجام در خودروسازی این بود که کارهایی که در گذشته متوقف شدند، دوباره به جریان افتادند و روند سریعتری به خود گرفتند. وزارت صنایع در دوره پیشین اقدام خاصی در این زمینه انجام نداد.
تمام دغدغه مسئولان جدید نیز سروسامان دادن به واردات است که در نتیجه آن، قیمتها سر به فلک کشید. ظاهرا باز هم قرار است مانند دو دهه گذشته، با حمایتهای کورکورانه قیمت خودروهای وارداتی را بالا ببریم و فاصله آن را با خودروهای تولید داخل کاهش دهیم تا خودروساز داخلی دغدغهای نداشته باشد و بتواند محصولات خود را به فروش برساند.
در چنین شرایطی که بازار پذیرای خودروهای اروپایی نیست، چرا خودروسازان مصمم به واردات این گروه از خودروهای سنگین هستند؟ این موضوع نیز به جدیدنبودن این اقدامات برمیگردد. این قراردادها جدید نیستند بلکه روابطی هستند که به دلیل تحریمها قطع شده بودند. بهعنوان مثال شرکتی که در ایران کارخانه تولید یک برند اروپایی را داشته و به دلیل تحریمها و ارسال نشدن قطعه از سوی شریک اروپایی، تولید خود را متوقف کرده بود، حالا و با برداشته شدن تحریمها، این شرکتها دوباره همکاری خود را با شریک خارجی از سر گرفتهاند و به علت نبود مدلهای قدیمی، مجبور به ارائه مدلهای جدیدتر شدهاند.
اگر خودروساز و مونتاژکار ایرانی حق انتخاب داشت، بهطور حتم بعد از رفع تحریمها ترجیح میداد همان مدلهای گذشته را مونتاژ کند، چرا که حتی نیاز به سرمایهگذاری جدید هم نداشت.
اما با توجه به اینکه مدلها بهروز شدهاند، خودروسازان مجبور به انتخاب خودروهای جدید هستند. این در حالی است که قرارداد و سرمایهگذاری جدیدی شکل نگرفته است و خودروسازان بدون داشتن حق انتخاب، همان مدلها را به نام محصولات جدید وارد میکنند. از سوی دیگر، خط تولید برخی خودروسازان نیز طی چند سال اخیر بدون استفاده مانده بود.
پس منطقی است که حتی اگر بازار هم رونق نداشته باشد، خطوط تولیدی از تعطیلی به حرکت بیفتند، حداقل منفعت آن برای خودروسازان تسهیلات بانکی جدیدی است که دریافت میکنند.
خودروسازان به دو دلیل مشخص اقدام به تولید مجدد این خودروها میکنند؛
اول آنکه سرمایهگذاریهای زیرساختی پیش از تحریمها انجام شده است و فقط باید بهمنظور ورود مدلهای جدید کمی سرمایهگذاری کنند.
دوم آنکه در رقابت گرفتن نمایندگی، اگر خودروسازان فعالیت خود را از سر نگیرند، ممکن است شرکت دیگری نمایندگی این برندها را دریافت کند.
بعد از برجام انتظار میرفت سرمایهگذاری جدیدی در این صنعت شکل بگیرد که متاسفانه این اتفاق رخ نداده و تنها در حرف و نه در عمل این اتفاق میافتد. به نظر من، شرکت بنز برای تولید خودروهای جدید خود به بازار ایران بازنگشته است، در نمایشگاه فرانکفورت هم قراردادی امضا شد که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۰ هم به نتیجه نرسد.
آیا درحالحاضر تغییری در میزان تقاضای بازار برای خودروهای کاروتجاری ایجاد شده است؟ مهمترین مساله که باعث رکود در این بازار شده، عدم رونق بازار کار برای خودروهای کاروتجاری است. این خودروها که مشخصا خودروهای کار محسوب میشوند، بدون برخورداری از بازار کار، بهطور قطع دچار رکود خواهند شد.
از سوی دیگر به دلیل مشکلات فعلی کشورهای همسایه، ترانزیت بهویژه در زمینه سوخت بسیار کاهش پیدا کرده است. سیاست دولت نیز جلوگیری از خامفروشی بوده است.
در نتیجه جابهجایی مواد معدنی که بخش عمده آن بهصورت جادهای انجام میشد، کاهش یافته است. زمانی که قطر به دلیل تحریمهای عربستان تصمیم به خرید از ایران گرفت، با توجه به نبود بازار کار، خودروهای باری سنگین در بندرعباس صف کشیده بودند. این در حالی است که کشوری با وسعت قطر، توان جذب صادرات ما را در سطح گسترده ندارد.
آیا واردات خودروهای کارکرده سنگین و نیمهسنگین میتوانست در بازار خودروهای کاروتجاری حرفی برای گفتن داشته باشد؟ بحث واردات خودروهای سنگین باید از سواریهای تفکیک میشد. مشخص نیست به چه دلیل وزارت صنایع این دو را با هم یکی کرده و شرایط سواریها را به خودروهای سنگین منتقل میکند.
با این اقدام آخرین نفسهای بازار خودروهای سنگین نیز از بین خواهد رفت. به عقیده من در زمینه خودروهای سنگین، بحثی بهعنوان توان تولید داخل نداریم و تنها مونتاژکار هستیم و خواهیم بود، چرا که از نگاهی برخوردار نیستیم تا در این زمینه ارتقا پیدا کنیم. پیش از این نیز مانع از واردات خودروهای کارکرده اروپایی با سه سال کارکرد شدند. مشخص است که کامیون کارکرده اروپایی از کامیونهای صفر چینی کارایی بهتری دارند. حداقل آن که خودروهای کارکرده اروپایی اجازه ترانزیت در اروپا را دارند.
مباحثی مانند سه شیفت کار کردن این خودروها نیز به نظر جوی است که داخل کشور پیرامون آنها ایجاد میشود. استانداردهای اروپایی با توجه به محدودیتهای ساعتی و کیلومتری این اجازه را نمیدهد که خودروهای باری، بهصورت ۲۴ساعته فعالیت کنند.
از سوی دیگر بالارفتن کارکرد خودرو در کشورهای اروپایی، افزایش مالیات را به همراه خواهد داشت و توجیه اقتصادی آن را از بین خواهد برد. در ایران اگر خودرویی بازار کار خوبی را داشته باشد، بالطبع کارکرد بیشتری خواهد داشت اما در اروپا به دلیل شرکتمحور بودن خودروهای باری و برقراری برخی قوانین ، تمامی خودروها از نظر کارکرد در یک رنج مشابه قرار دارند و تقریبا هیچیک از این خودروها از کار افتاده و بیکیفیت محسوب نمیشوند.