کد خبر: 205265
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۰

در دانشگاه‌های کشور نخبه‌هایی را می‌بینم که توان طراحی و رفع ضعف‌های صنعت خودروی کشور را دارند. کمپانی‌های خودروسازی مانند ایران‌خودرو و سایپا که امکانات دارند باید به کمک این نخبه‌ها بیایند.

به گزارش اخبار خودرو ، فرخ داریانی پس از اتمام تحصیلات در کشور انگلستان با راه‌اندازی کارگاهی، دست به طراحی و تولید خودروهای مسابقه‌ای زد و پس از آن نیز در صنعت خودروی داخلی و خارج از کشور، با چند پروژه همکاری کرد. وی همچنین طراح و سازنده خودروهای مسابقه‌ای فرمولا۳ است که در خصوص کارها و فعالیت‌هایش با او به گفت‌وگو نشستیم.

[gallery link="file" ids="205273,205274,205277"]

چگونه با ساخت خودروهای مسابقه‌ای آشنا شدید و نخستین پروژه شما چه بود؟ پس از اتمام تحصیلاتم در انگلستان، کارگاهی راه‌اندازی کردم و مشغول ساخت خودروهای مسابقه‌ای شدم. همان‌طور که می‌دانید خودروهای مسابقه‌ای به دو دسته اصلی فرمولا یا بدون گل‌گیر و فرمول یک تقسیم می‌شوند که پایه آن فرمولای ملی است.

در کشور انگلیس خودروی فرمولای فورد بسیار شناخته‌شده بوده و دلیل نام‌گذاری این خودرو، استفاده از موتور فورد ۲۰۰۰ است. یا در کشور فرانسه فرمولای رنو مطرح است که از موتور رنو استفاده می‌کند و در ایتالیا فرمولا فیات است.

در آن زمان من چند دستگاه فرمولا فورد ساختم، اما مشکلی که داشتم پیدا کردن اسپانسر برای تولید و فروش بود که سرانجام اسپانسری پیدا و تعدادی خودرو تولید کردم. با کسب تجربه بیشتر به‌دنبال ساخت خودروی فرمولا۳ رفتم که سطح بالاتری از فرمولا فورد دارد.

کمی درباره فرمولا ۳ توضیح دهید. در فرمولا۳ باید از موتور خودروهای سواری که موجود هستند، استفاده کرد. اما محدودیتی نیز برای این خودروها وجود دارد. برای مثال حجم موتور باید تا ۲ هزار سی‌سی باشد. من تعدادی فرمولا۳ برای مسابقات ساختم. پس از آن، مشغول ساخت فرمولا آتلانتیک شدم که تقویت‌شده فرمولا۳ است.

نحوه ساخت این خودروها چگونه بود؟ آیا صرفا خودتان طراحی می‌کردید و می‌ساختید یا تیم خاصی تشکیل داده بودید؟ اولین قدم پیدا کردن اسپانسر بود. سپس با راه‌اندازی یک تیم متشکل از ۱۰ نفر کار را جلو می‌بردم. این کار ۹ سال ادامه پیدا کرد اما چون انتفاع مالی نداشت، سعی در برقراری ارتباط با کمپانی‌ها و شرکت‌های بزرگ‌تر کردم.

اصول کار هم به این شکل بود که این شرکت‌ها کارها را تقسیم و به شرکت‌هایی مانند شرکت من واگذار می‌کردند. شرکتی به نام اینترنشنال اتوموتیو دیزاین وجود داشت که کارش طراحی و نمونه‌سازی بود.

رئیس این شرکت آقای جان شوت بود که کارهای کوتاه‌مدت و ارزان‌قیمت را به من واگذار می‌کرد. آشنایی با این شرکت سبب شد تعدادی خودروی سواری نیز بسازم. به‌عنوان مثال قراردادی با کمپانی ب‌ام‌و داشتم که مدل ۶۳۵ را برای آنها کروک کنم.

نمونه‌ای از این خودرو را به من واگذار کردند که انجام دهم. حدود یک سال زمان برد و دو مدل ۶۳۵ کروک از آن ساختیم. اما کمپانی ب‌ام‌و، مدل ۶۳۵ را کروک نکرد، زیرا بازاریابی انجام داده و متوجه شده بود که مشتری ندارد و بازار نیازمند آن نیست.

[gallery link="file" columns="5" ids="205276,205278,205279,205280,205282"]

چه محدودیت‌هایی برای طراحی این خودروها وجود دارد؟ تمام مقررات مربوطه توسط FIA تعیین شده است. به‌عنوان مثال یکی از قوانین، محل قرارگیری باک بنزین بود که در تصادف داخل پیست آتش نگیرد. یا نوع جنس لوله‌های بدون درز در ساخت خودرو و مواردی چون رینگ و لاستیک.

اما مواردی هم بودند که ما در طراحی آزاد بودیم که یکی از آنها نقاط مهم، هندسی زیربندی بود. مثلا در دست‌اندازها که چرخ بالا و پایین می‌رود، مسیر هندسی آن چه باشد؟ درباره ساخت فرمولا آتلانتیک بگویید. چه ویژگی‌هایی داشت و آیا خودروی طراحی‌شده شما، مقامی توانست کسب کند؟ یکی از تیم‌های شرکت‌کننده از ما هفت دستگاه خرید کرد و توانست در کشور کانادا سه بار مقام اول را کسب کند و قهرمان شود. در واقع فرمولا آتلانتیک بهترین ساخته من بود. اما درباره تفاوت‌ها باید بگویم، یکی از تفاوت‌ها در لاستیک‌ این خودروها بود.

مثلا فورمولا فورد باید از لاستیک خیابانی استفاده می‌کرد اما در فرمولا آتلانتیک یا فرمولا۳ می‌توانستید برای روزهای غیربارانی از لاستیک‌های صاف و برای روزهای بارانی از لاستیک‌هایی که مقداری شیار داشت، استفاده کنید. یا مثلا اندازه لاستیک خودروهای فرمولا ۳ برای چرخ‌های جلو ۶ اینچ و برای چرخ‌های عقب ۸ اینچ بود اما برای آتلانتیک این عدد به ۸ برای جلو و ۱۰ برای عقب می‌رسید.

در کارنامه شما همکاری با کمپانی جگوار ذکر شده است. آیا روی محصول خاصی از این کمپانی کار کردید؟ همکاری با جگوار به سال ۱۹۷۹ برمی‌گردد که قرار بود مدل XJS این کمپانی را کروک کند. جگوار یک دستگاه خودروی کوپه به من داد و خواست آن‌را کروک کنم. بسیار کار سختی بود زیرا اگر سقف خودرو را برمی‌داشتیم و یک سمت خودرو را جک می‌زدیم، درهایش دیگر باز نمی‌شد و دچار پیچش می‌شد. به سختی سرانجام یک نسخه از آن‌را تولید کردیم که وارد خط تولید این کمپانی شد.

درباره پروژه‌های تیونینگ و تقویت خودرو که انجام دادید، هم برایمان بگویید. امروزه مدلی که برای این کار وجود دارد با نام DTV شناخته می‌شود، یعنی شرکت‌های خودروساز اسپانسر می‌شوند و خودروهایی را می‌سازند که هر‌کدام چند برابر قیمت نمونه معمولی همان مدل هستند.

در گذشته این سبک به شکل «اسپشیال سالن» بود یعنی ظاهر ماشین را بدون تغییرات نگه می‌داشتند اما بخش‌هایی مانند موتور، سیستم تعلیق، سیستم انتقال قدرت و فرمان را دستخوش تغییر قرار می‌دادند.

مثلا برای فورد اسکورت که خودرویی هم‌کلاس پیکان بود، موتور هشت‌سیلندر شورولت ۳۵۰ را نصب کردیم یا خودروها را از نظر شاسی، سیستم تعلیق، زیربندی و... تیون ‌کردیم.

این خودروهای اسپشیال سالن معمولا برای پیست و مسابقات آماده می‌شدند زیرا هیجان عجیبی در تماشگر به‌وجود می‌آوردند و همین امر سبب شده بود که طرفداران زیادی داشته باشند.

بین خودروهای فرمولا و سدان کدام‌یک نحوه ساخت و تغییرات ساده‌تری دارند؟ سدان بسیار سخت‌تر است زیرا خودروهای مسابقه‌ای در شرایطی از قبل تعریف‌شده حرکت می‌کنند. به‌طور مثال می‌دانید امروز در کدام پیست قرار است حرکت کند و این مساله کمک می‌کند بدانید ضریب دنده‌های مناسب برای آن پیست چیست تا پس از خروج از پیچ در پیست، دنده در چه وضعیتی باشد.

اما خودروی سواری باید در هر مسیری و با هر شرایط جوی حرکت و از طرفی وزن بیشتری را تحمل کند. یک خودروی سدان می‌تواند یک نفر سرنشین یا پنچ سرنشین به همراه بار داشته باشد. پس خودرو باید به‌گونه‌ای طراحی شود که جوابگوی نیاز باشد.

خودروهای فرمولا بر اساس چه معیاری ساخته می‌شوند؟ طراحی این خودروها بیشتر به موتور آنها بستگی دارد. مثلا صفر تا ۱۰۰ فرمولا وان از خودروهای هایپرکاری که ساخته می‌شود، کم‌تر است. به‌عبارتی در شتاب اولیه می‌تواند نسبت به آنها بهتر باشد.

در سال‌های گذشته که ما کار می‌کردیم، از تونل باد استفاده نمی‌شد اما امروزه هم تونل باد هست و هم نرم‌افزارهای شبیه‌سازی که ما در آن زمان مجبور به کسب تجربه بودیم، اما امروز روند ساخت علمی شده است.

اما این بدان معنا نیست که به تجربه نیاز نداریم، بلکه ۷۰درصد علمی و مابقی آن تجربه است. اگر در ساخت تجربه نداشته باشید، حکایت مرسدس‌بنز می‌شود که خودروی لمانز طراحی‌شده‌اش در پیچ چپ کرد. دلیل آن هم نیروی باد بود که سبب واژگونی این خودرو شد، پس باید علم و تجربه با یکدیگر همراه باشند.

چند خودروی فرمولا تولید کردید؟ آیا برای فرمولا وان هم کار کردید؟ به‌طور دقیق ۳۰ دستگاه فرمولا فورد ساختم و تجربیاتی هم در همکاری با شرکت اروز که در فرمولا وان بود، داشتم.

به‌جز ساخت خودروهای فرمولا، فعالیت دیگری انجام دادید؟ بله. بازسازی خودرو هم انجام می‌دادم. یکی از بهترین خودروهایی که بازسازی کردم فراری ۲۵۰ GTO بود. شاسی این خودرو خرد شده بود و از روی نقشه اصلی خودرو، برای آن شاسی ساختم. بعد از آن انواع بنز، فراری و... را بازسازی کردم.

با کمپانی‌های داخلی کاری انجام داده‌اید؟ بله. با زامیاد کار کردم. شرکت زامیاد مینی‌بوس‌هایی به ارمنستان ارسال می‌کرد که مشکل شاسی داشت زیرا پله‌های بلندی داشت و مسافران زمان سوار شدن دچار مشکل می‌شدند. این عامل سبب مرجوع شدن مینی‌بوس‌ها شد.

در این راستا شرکت زامیاد از ما خواست مینی‌بوسی طراحی کنیم که کف آن ۳۰ تا ۳۵ سانتی‌متر با زمین فاصله نداشته باشد. ما بررسی کردیم و متوجه شدیم شاسی خودرو ۱۴ سانتی‌متر، اتاق ۱۵ سانتی‌متر و ۳۰ سانتی‌متر نیز فضای جانمایی دارد.

پس مینی‌بوسی طراحی کردیم که شاسی آن یکپارچه باشد و مشکل حل شد. مدتی نیز برای کیش خودرو کار می‌کردم که آن زمان خودروی سیناد را تولید می‌کرد. نسخه مادر این خودرو ضعف‌هایی در طراحی داشت که وظیفه من نظارت بر تولید و رفع ایرادات بود اما در‌نهایت امکان ادامه همکاری پیش نیامد.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =