به گزارش « اخبار خودرو » ، قطعهسازان در سالهای اخیر شرایط مساعدی ندارند و بسیاری از واحدهای تولیدی در این بخش برای رساندن امروز خود به فردا و انجام تعهداتشان در مقابل خودروسازان و بازار با مشکلات متعددی مواجهاند.
پرداخت نشدن معوقات آنها باعث شده است توانایی پرداخت روزانه خود را نداشته باشند و بخشی از پروژههای جدید نیز بهدلیل کمبود نقدینگی از سوی قطعهسازان مورد استقبال قرار نمیگیرد.
بسیاری از آنها همچنین برای پرداخت بیمه، مالیات، حقوق کارگران و... مشکل دارند. درعینحال با توجه به اینکه بخشی از مواد اولیه مورد نیاز تولید قطعات وارداتی هستند، ضمن اینکه بخشهایی از قطعات نیز برای مونتاژ از کشورهای دیگر وارد میشود، مشکلاتی که این بخش برای ترخیص کالا، مواد و اقلام موردنظر خود از گمرک دارند نیز مزید بر علت شده است.
[caption id="attachment_209120" align="aligncenter" width="627"] انتقاد عضو انجمن صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازان از سیستم یکپارچه گمرک[/caption]در این رابطه امید رضایی ، عضو انجمن صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازان کشور در گفتوگوی اختصاصی با «دنیایخودرو» ضمن توضیح جزئیات این مشکل، از تاثیرات منفی آن بر فرایند تولید و کار قطعهسازان گفت:
شنیدهها حاکی از آن است قطعهسازان خودرو کشوری در ابعاد مختلف شرایط مناسبی ندارند. به نظر شما این مساله تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟
این مساله کاملا درست است. درحالحاضر بدنه تولید قطعهسازی به اندازه کافی با مشکل مواجه است. تولیدکنندگان قطعات خودرو در کشور، هم از نظر معوقات مالی هم به لحاظ بحرانهایی که در صنعت خودرو وجود دارد، به شدت با کمبود نقدینگی دستوپنجه نرم میکنند.
این موضوع بههیچوجه بر فعالان و آگاهان پوشیده نیست. غیر از اینها، تغییرات نرخ ارز طی مدت کوتاهی نیز مزید برعلت شده است، بههمین دلیل قطعهُسازان ناچار میشوند در جبههای دیگر نیز بجنگند، در حالی که از توان کافی برای بر آمدن از پس تمام این چالشها برخوردار نیستند.
مشکل اصلی قطعهسازان به مسائل مالی و تعویق در پرداخت مطالبات آنها بر میگردد؟
خیر. علاوهبر مواردی که به آنها اشاره شد، مباحث مربوط به بیمه در این بخش به یک عضل کمرشکن تبدیل شده است. بهنحویکه وقتی یک تولیدکننده حتی چند روز در پرداخت حق بیمه تاخیر داشته باشد، سایت تولید را تهدید به تعطیلی میکنند و به شکلی آبروریزی میشود.
هیچکدام از اینها با شعارهایی که در راستای حمایت از تولید داخل داده میشود، همخوانی ندارد. این چه شکل حمایت از تولید است درحالی که نه از نظر بیمه، نه در زمینه کارهای گمرکی، نه در مورد ارائه تسهیلات بانکی و تامین نقدینگی و تغییرات نرخ ارز هیچ حمایتی وجود ندارد.
شمار مشکلات قطعهسازان به اینجا ختم نمیشود. مدتی است گمرک در تعامل با بانک بازرگانی تصمیم گرفته برخی تعرفهها شامل ارز مبادلهای نشوند. همین امر باعث میشود برخی کالاها که تا با حال با ارز مبادلهای وارد میشدند، از این به بعد با ارز آزاد وارد شوند که با توجه به تغییر نرخ ارز، همین موضوع باعث خواهد شد حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد هزینهها افزایش یابد.
با فرض اینکه تولیدکننده بهنوعی با تمام مشکلاتی که به آنها اشاره شد نیز کنار بیاید، به جایی میرسد که باتوجه به قراردادی که بسته و متعهد به تامین است، با همه این زیانها، قطعه را به گمرک میرساند. حالا وقتی قرار است جنس ترخیص شود، مشکل اصلی ایجاد میشود. این مساله به سیستم یکپارچه گمرک برمیگردد.
اگرچه استفاده از سیستمهای یکپارچه در چنین بخشهایی بسیار خوب است اما متاسفانه این سیستم در بسیاری از مواقع قطع است. یعنی در مواردی حتی وقتی قرار است در این سیستم پولی به حساب گمرک واریز شود نیز این مشکل به وجود میآید که گاهی یکروز کامل یا یک نصفروز سیستم یکپارچه گمرک قطع میشود.
این مساله گاهی چند روز متوالی تکرار میشود. همچنین این موضوع هم وجود دارد که کارشناس اقلام را بررسی کرده است یا خیر. در مواردی یک تعرفه ۱۰درصد تعیین میشود و تعرفه دیگر ۱۵ درصد و...
مگر تعرفهها از قبل مشخص نیست؟
مشخص بود. اما الان دوباره تغییراتی در تعرفهها به وجود آمده است که البته این تغییرات ناگهانی نیستند. غیر از بحث تعرفهها، بعضی قطعات شامل ارز مبادلهای نمیشوند که این از همه بدتر است.
امکان ساخت داخل قطعاتی که وارد میشود، وجود ندارد؟
حتی اگر قطعه ساخت داخل و عمق ساخت داخل هم بالا باشد، باید پذیرفت مواد اولیه موردنیاز تولید برخی از قطعات وارداتی هستند و تجهیزات موردنیاز مونتاژ نیز در مواردی وارد میشوند.
در هیچ کشور دیگری هم تولید به این شکل نیست که صددرصد یک خودرو تولید داخل باشد و تولید خودرو به شکل زنجیرههای وابسته به یکدیگر انجام میشود.
بر این اساس، واردات در این زمینه باید به جای قطع شدن، تسهیل شود. در تولید هم بخش قابلتوجهی از تولیدکنندگان، برای تامین تکنولوژی و فناوری مورد نیاز، وابسته به واردات هستند.
حالا واردات انجام میشود و کالا به گمرک میرسد. در اینجا همانطور که اشاره شد مشکلات اینترنتی و سیستمی مانع پیشرفت کار میشود. مشکل مهمتر اینکه گمرک روزهای پنجشنبه هم تعطیل است.
در شرایطی که انتظار میرود با توجه به مشکلات سیستم در طول هفته، حداقل ساعاتی از آخرین روز هفته نیز به رسیدگی به کار ترخیص اقلام وارداتی اختصاص یابد.
تاثیر این مسائل بر کارکرد واحدهای تولیدکننده و تامین قطعات چیست؟
این موضوعات گاهی باعث میشوند شرکتها و واحدهای تولید برای مدتی تعطیل شوند که اینها تاوان و هزینههای هنگفتی برای تولیدکننده ایجاد میکنند.
نمیتوان کارگر استخدام کرد و بعد به او گفت بهدلیل ترخیص نشدن کالا از گمرک، واحد تولید متوقف شده است و باید بروی. متاسفانه این دغدغهای است که چندان به آن توجه نمیشود.
در واقع با تصور اینکه اگر چرخ خودروسازی در گردش باشد اما اگر چنین زیرساختهایی فراهم نباشد، حتی شرکای خارجی رغبتی برای حضور و سرمایهگذاری در کشور نشان نمیدهند.
البته باید بر این موضوع هم تاکید کرد یکپارچهسازی سیستم گمرک اتفاق بسیار خوبی است اما این مساله نباید به پیچیده شدن فرایند و ایجاد مانع منجر شود، بلکه باید به تسهیل امور در مسیر تولید کمک کند.
اشاره کردید تعرفه واردات برخی قطعات تغییراتی داشته، بیشتر مربوط به چه مواردی است؟
بحث ما بیشتر به تغییرات ایجادشده در رتبهبندی تعرفههاست. البته برخی قطعات با افزایش تعرفه مواجه بودهاند، اما موضوع اصلی تخصیص نیافتن بخش قابل توجهی از تعرفههاست.
یعنی قبلا به بخش زیادی از تعرفهها ارز مبادلهای اختصاص مییافت اما درحالحاضر بسیاری از بخشها مشمول دریافت ارز مبادلهای نمیشوند. این موضوع بر هزینههای مالی واحدها تاثیر میگذارد و باعث بالا رفتن قیمت تمامشده و قیمت عرضه کالا به متقاضی میشود.
درحالیکه نمیتوان به مشتری گفت مثلا تا دیروز تعرفه یک کالا مشمول دریافت ارز مبادلهای بوده اما از امروز دیگر اینطور نیست و بر این اساس باید قراردادها تغییر کند.
این امر به هیچ عنوان امکانپذیر نیست مگر در فرایندی که بیش از ششماه طول خواهد کشید. به این معنی که قطعهساز در تمام این مدت باید از جیب هزینه کند.
در واقع اگر قرار است چنین تصمیماتی اتخاذ و اجرا شوند، نباید یکشبه باشد. بلکه باید از چند ماه قبل اعلام شود تا تولیدکنندگان بدانند مواد و اقلام مورد نیاز خود را از چه زمانی با ارز آزاد خریداری و وارد کنند.
برای مثال کالایی که واردات آن برای قطعهساز ۱۰دلار یا ۳۵هزارتومان تمام میشد، در شرایط فعلی حدود ۴۵هزارتومان تمام میشود. یعنی قطعهساز بیشاز ۱۵ و حدود ۲۰درصد در این تغییر نرخ ارز هزینه متقبل میشود.
درحالیکه در این بخش از صنعت اساسا سود ۲رقمی وجود ندارد. در واقع قطعهساز آن اندازه که ضرر میکند، اصلا سود نمیبرد و کسی نمیپرسد قطعهساز این مشکلات و زیانها را باید چگونه مدیریت کند. نباید از قطعهساز انتظار داشت هم فشار بیرونی و هم فشار درونی را تحمل کند.
بااینحال بهنظر میرسد بسیاری از تصمیمات در این زمینه در راستای ایجاد نظم در فرایندهای جاری است.
ایجاد نظم و انظباط نباید باعث ایجاد تنش و اضطراب شود، بلکه باید در راستای تسهیل فرایندها و از میان بردن چالشها باشد. مثلا یک روز گمرک اعلام میکند منشا ارز باید در سایت مشخص شود. یعنی چه که در سایت نوشته شود منشا ارز مبادلهای، آزاد یا ... است.
در این شرایط تقصیر ترخیصکار یا شرکت چیست که در چنین شرایطی با این قوانین یکشبه، کارش عقب میافتد؟ در حالی که تولیدکننده خود در حال از بین رفتن زیر فشارهای موجود است، نباید با چنین قوانینی فشار مضاعف بر آن وارد کرد، بلکه باید به آن کمک شود تا بتواند نفس بکشد و فعالیت موثر داشته باشد.