ایران و آمریکا؛ فرقی نمیکند! سوانح هوایی اینجا و آنجا نمیشناسند و محدود به هیچ زمان و مکانی نیستند. مهمتر از خود سوانح اما نحوه مدیریت آنها است؛ مدیریتی که متاسفانه در کشور ما چه پیشاز سوانح (مرحله تامین تجهیزات) و چه پساز سوانح (مرحله امداد و نجات)، آنطور که باید پیش نمیرود در نگاه اول با خود فکر میکنیم شاید این طبیعت سوانح است که موجب بروز بینظمی و ازدسترفتن توانایی مدیریت بحران، آنهم از سوی برخی مدیران متخصص و کارکشته میشود، اما با نگاهی به سوانحی که در جایجای دنیا اتفاق میافتد، به این نتیجه میرسیم که الزاما اینطور نیست و احتمالا یک جای کار میلنگد. در این گزارش قصد داریم به بررسی نحوه مدیریت یک سانحه هوایی جدید ازسوی آمریکاییها بپردازیم.
[caption id="attachment_213468" align="alignleft" width="309"] سمت راست : موتور منفجر شده هواپیما - سمت چپ : پنجرهای که یکی از مسافران را بیرون کشید[/caption]همه چیز مثل ساعت!
همین چند روز پیش بود که سانحهای در پرواز شماره ۱۳۸۰ شرکت هواپیمایی ساوثوست آمریکا موجب ازدسترفتن جان یکی از مسافران شد. بنا بر گزارشات ارائهشده درمورد این سانحه، موتور هواپیمای بویینگ ۷۳۷ این شرکت پس از اختلال در عملکرد موتور، دچار انفجار شده که یکی از قطعات آن نیز به پنجره هواپیما اصابت میکند.
در اثر این ضربه، شیشه کابین مسافران هواپیما شکسته شده و فشار هوا موجب بیرون کشیده شدن یکی از مسافرین میشود. اگرچه این مسافر با تلاش دیگر همسفران به درون هواپیما بازگردانده میشود، اما در اثر فشار بیش از حد جان خود را از دست میدهد.
از همان دقایق ابتدایی آغاز سانحه هواپیمای ساوثوست، همه چیز مثل ساعت، مرتب و طبق برنامه پیش میرود. از مهارت و مدیریت خلبان زن این هواپیما که هدایت آن را بدون کوچکترین مشکلی در دست میگیرد که ناشیاز مهارت در مدیریت بحران و غلبه بر استرسهای ناشی از سانحه و فضای غالب بر آن و همچنین، تجربه پرواز با هواپیماهای جنگنده بوده است، تا اطلاعرسانی و گزارشات مرتب واحد زمینی از لحظه سانحه، از نظر اولیه تا عیبیابی هواپیما از فاصله ۱۰۰کیلومتری، همه چیز بدون هرگونه مشکلی ادامه مییابد تا باقی مسافران به سلامت به زمین بنشینند.
اگرچه ارائه گزارش نهایی درمورد این سانحه ممکن است ماهها به طول بینجامد، اما عملکرد تمامی عوامل دخیل، از سازنده گرفته تا بررسیکننده و خود شرکت هواپیمایی، آنقدر حرفهای است که تصور میکنید بارها برای چنین سانحهای تمرین واقعی کردهاند.
عقربههای ناکوک
همین چند ماه پیش بود که حادثه تلخ برخورد هواپیمای ایتیآر با کوه دنا، خاطر تمامی ایرانیان را آزرده کرد و موجب ازدسترفتن جان دهها تن از هموطنانمان شد. همانند هر سانحه دیگری که در کشورمان به وقوع میپیوندد، برای این سانحه هم بلافاصله جلسه مدیریت بحران تشکیل شد، جلسهای که همانند دیگر جلسات، بهدلیل ناکافی بودن تجهیزات مدیریت بحران، بینتیجه ماند.
هنوز چند ساعت از سانحه نگذشته بود که حدس و گمان درمورد علت حادثه، تهدید وزیر راهوشهرسازی و مطرح کردن استیضاح وی در صحن علنی مجلس و بازیهای سیاسی پس از آن، گفتوگوهای از سر حدسیات کارشناسان مختلف و عدم پاسخگویی سازمان هواپیمایی کشوری و ایرلاین مربوطه، همگی سوژه رسانهها شد.
اما آنچه که باید در این میان به آن بیشتر اهمیت داده شود، جان مردم است. مردمی که با اعتماد به سیستم هوانوردی کشور، اعتماد به هواپیما و سازنده آن، اعتماد به ایرلاینی که از آن بلیت خریداری کردهاند و اعتماد به خدمه پروازی که در هواپیما به کار گرفته شدهاند، جان خود را در میان زمین و آسمان بر کف دست گذاشتهاند.
عوارض جانبی عدم پاسخگویی
هفته گذشته، خانوادههای قربانیان سانحه هوایی تهران ـ یاسوج در اعتراض به کندی تجسس و پیدانشدن پیکرهای عزیزانشان و مشخصنشدن علت این حادثه، آنهم پساز گذشت ۲ماه مقابل ستاد مدیریت بحران در تهران تجمع کردند.
آنها معتقدند بهرغم گذشت بیشاز ۶۰روز از سانحه، ابزارهای سختافزاری و نرمافزاری کافی در جهت تجسس و یافتن عزیزانشان بهکار نرفته است. بسیاری از کارشناسان، شکلگیری چنین تجمعاتی را متوجه عدم پاسخگویی مناسب شرکت هواپیمایی کشوری و همچنین، ایرلاین اپراتور ایتیآر یادشده میدانند.
آنها معتقدند اگر در زمان مناسب به پرسشهای داغدیدگان این سانحه که به اندازه کافی تحت فشارهای روحی و روانی هستند، پاسخ داده شود، کار به چنین اعتراضهایی کشیده نخواهد شد.
از خلبان جنگنده تا خلبان بازنشسته!
طبق نظر کارشناسان هوانوردی در آمریکا، شرایط بهوجود آمده برای پرواز ساوثوست طوری بوده که روی کاغذ، تمامی عوامل برای سقوط حتمی هواپیما وجود داشته است؛ آنها نجات این هواپیما را چیزی شبیه به معجزه و ناشی از مهارت وصفنشدنی خلبان زن این پرواز میدانند.
در این سوی دنیا اما با فاکتورگرفتن از موضوع مهم جوانگرایی، پروازهای ما به برخی خلبانان بازنشسته سپرده میشود که تعدادی از آنها بیتوجه به هشدارها و علائم سیستم الکترونیکی هواپیما و بهصورت کاملا تجربی اقدام به پرواز میکنند و جان مردم را در معرض خطر قرار میدهند. به نظر میرسد زمان تغییر شیوهها فرا رسیده است.