به گزارش «اخبار خودرو»، در سال 2014 فراری F12 برلینتا موفق به دریافت جایزه کومپاسودورو شد که یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین جوایز بین‌المللی طراحی محسوب می‌شود. طراحی این خودرو توسط مرکز طراحی فراری و تحت نظارت مدیر ارشد طراحی فراری، فلاویو مانزونی و با مشارکت پینین‌فارینا صورت گرفته بود.
F12 برلینتا که قدرتمندترین خودرو زمان خود به شمار می‌رود، از بیشترین عملکرد و پویاترین اشکال بهره می‌برد. فراری موفق شده بود در طراحی این خودرو زیبایی‌شناسی و فناوری را به کارآمدترین شکل به هم پیوند بزند و تعادلی جاودانه میان حداکثر کارایی و ابعاد زیبا و تحسین‌برانگیز برقرار کند. مانزونی فارغ‌التحصیل رشته معماری است و در زمینه طراحی صنعتی متخصص است.
او کار حرفه‌ای خود را در سال 1993 در گروه فیات آغاز کرد و پس از هشت‌سال به سمت طراح ارشد آن رسید. او همچنین در سئات نیز طراحی کرده و مدتی به‌عنوان مدیر طراحی خلاقه گروه فولکس‌واگن مشغول به کار بود.
از زمانی که او سمت معاون ارشد طراحی فراری را برعهده گرفته برخی از شاهکارهای تاریخ فراری ساخته شده است؛ خودروهایی همچون اسکوریا 430، ایتالیا 458، F12 برلینتا و لافراری که نخستین مدل هیبرید فراری است.
فراری موفق شد برای F12 برلینتا جایزه کومپاسودورو را دریافت کند؛ این افتخار چه فایده‌ای برای کمپانی شما داشت؟
به لحاظ تاریخی کومپاسودورو یک جایزه بسیار شاخص طراحی و مایه مباهات بسیار است. این جایزه نوعی تایید کیفیت کاری است که ما در تیم طراحی انجام می‌دهیم. فهرست کمپانی‌ها و طراحانی که موفق به اخذ این جایزه شده‌اند، شامل بزرگ‌ترین اسامی در دنیای طراحی ایتالیا است و بنابراین دریافت این جایزه بسیار پرمعناست. فراری شرکتی است که برتری ایتالیایی را در جهان بازنمایی میکند و دریافت این جایزه در دورانی که این کشور دچار مشکلات عدیده است، به تقویت غرور و اعتماد ما کمک فراوانی کرد.
منبع الهام شما برای طراحی F12 برلینتا چه بود؟
چکیده مفاهیم اساسی این خودرو در ارزش‌های اساسی موجود در خودرو کلاسیک فراری با نام کوپه قابل‌دریافت است: ناب، کارآمد، آیرودینامیک و سبک. ابعاد فست‌بک با جایگاه روبه‌عقب کابین به خوبی با کاپوت کشیده و ارتفاع کلی هماهنگ شد. خطوط مایل روبه جلو در کناره این ماشین نیز کاراکتر آن را مصمم‌تر جلوه داد. به طور مشخص نمی‌توانم منبع الهام خاصی را از گذشته در طراحی F12 نام ببرم، اما اگر قرار باشد به یک مدل اشاره کنم، آن مدل حتما فراری 250 GT SWB است. توازن بی‌نظیری در این خودرو میان حجم، خطوط زیبا، سطوح ساده، عضله‌های برجسته و ابعاد فوق‌العاده آن وجود دارد که از یک فرمول ایده‌آل خبر می‌دهند، فرمولی که حتی امروز نیز می‌تواند به کار گرفته شود.
چه عناصری در طراحی F12 برلینتا مورد تاکید قرار گرفتند؟
قسمت جلوی خودرو به یک هواکش مجهز است و کاپوت کشیده آن تا جلوی ستون ماشین آمده است. این اثری غیرمتغیر را به جا گذاشته که شبیه قایق‌های دوبدنه (کاتاماران) است و باعث می‌شود جرم کاپوت نصف شده و نوعی حس سبکی ایجاد شود. در کناره‌های هواکش جلوپنجره دو دریچه وجود دارد که به صورت الکترونیکی باز و بسته می‌شوند تا در هنگام نیاز کار خنک کردن ترمز را تسهیل کنند و هنگامی که بسته هستند، مقاومت هوا را کاهش دهند.
از سایر عناصر تعیین‌کننده قسمت جلوی ماشین نیز می‌توان به چراغ‌های جلو اشاره کرد که به صورت عمودی از تاج گلگیر فراتر می‌روند. اجازه بدهید به کابین آن هم اشاره کنم زیرا به نظرم به‌طور مشخص در ابراز حس چالاکی و اسپرت بودن این خودرو بسیار موفق بوده است. همچنین استفاده از مواداولیه جدید مانند آلومینیوم در دریچه‌های هوای آن بسیار تاثیرگذار بوده است. انتخاب‌های صورت گرفته در طراحی داخلی این فراری نیز علاوه بر زیبایی جزئیات فنی زیادی را شامل می‌شوند.
چگونه عناصری از فرمول یک بر طراحی خودروهای فراری تاثیر می‌گذارد؟
من معتقدم تاثیر فرمول یک عموما بسیار خفیف‌تر از چیزی است که سوال شما به آن تاکید دارد. البته اگر مثلا به چراغ مه‌شکن مرکزی F12 برلینتا توجه کنید، متوجه می‌شوید که دقیقا از خودروهای فرمول یک الهام گرفته و به نظرم حس و حال خاصی را به این ماشین بخشیده است. اما چنین تاثیرپذیری‌های مستقیمی خیلی نادر و استثنا هستند. مساله بیشتر بر سر زبان طراحی است. به عنوان مثال فلسفه کلی سطوح پرانحنایی که پوسته‌ای لغزنده و کارآمد را به وجود می‌آورند.
فرایند طراحی در فراری را چه‌طور توصیف می‌کنید؟
آفرینش یک فراری جدید همیشه امری نادر است. ما به دنبال شکلی می‌گردیم که می‌تواند جوهره اصلی برند فراری را در خود خلاصه کند و انتقال دهد. این نشانگر چالشی برای خود ما است در حالی‌که همزمان سناریوهایی برای آینده را نیز بررسی می‌کنیم. به لحاظ عملی ایده‌های طراحی در ابتدا بسیار آزادانه مطرح می‌شوند و بعد خیلی سریع به سراغ مهندس‌های آیرودینامیک می‌رویم تا کانسپت‌هایی را که پتانسیل توسعه و ساخت دارند انتخاب کنیم. فرایند کلی طراحی بی‌شباهت با سایر کمپانی‌های طراحی خودرو نیست، اما باید بگویم که توسعه کانسپت‌های آیرودینامیک در فرایند ساخت در مراحل اولیه با دقت بسیار و به صورت مداوم صورت می‌گیرد و F12 برلینتا نمونه خوبی از اثر مثبتی است که این امر می‌تواند بر طراحی خودرو بگذارد. ما قابلیت توسعه راه‌حل‌های خلاقانه و بسیار مبتکرانه را داریم.
بزرگ‌ترین ریسک هنگام طراحی یک خودرو، چیست؟
بزرگ‌ترین ریسک این است که خود را از ابراز چیزی جدید که درون محدوده هویت برندمان باشد ناتوان بیایم. این روزها نوعی فقدان جسارت در طراحی خودرو وجود دارد که اگر منصفانه نگاه کنیم مستقیما به طراحان خودرو مربوط نمی‌شود. اما به‌طور غیرمستقیم شاید این مساله که طراحان باید همواره ابتکارات خود را با ارزش‌های برند خود هماهنگ کنند، به نوعی محافظه‌کاری انجامیده است.
هنگام طراحی چگونه انسجام با محصولات پیشین را حفظ می‌کنید؟
این چالشی است که هر بار به سراغ طراحی یک فراری جدید می‌رویم، با آن مواجه می‌شویم. چالش اصلی به این برمی‌گردد که در عین تلاش برای حفظ ارزش‌های فراری، بتوانیم به شکلی کاملا جدید برسیم. هرگونه تکرار ایده‌های طراحی توسط رئیس ما آقای مونته‌زملو تحت عنوان «دژاوو» کنار گذاشته می‌شود. قاعده اصلی این است که طراحی باید بدون داشتن آرم فراری فورا به عنوان یک مدل این برند شناسایی شود. این برخلاف رویه سایر برندهایی است که به مجموعه‌ای مشخص از دستورالعمل‌های طراحی تکیه ندارند. ما اصولی کلی و استانداردهایی مشخص و والا داریم و تلاش می‌کنیم که هر بار به خوانش و تفسیری جدید از آن‌ها برسیم.
