روحالله فلاحتبار: صنعت هواپیمایی داخلی از بدو تولد از یک بیماری ساختاری رنج میبرد. طول و عرض صنعت هواپیمایی کشور در یک نگاه اجمالی از فرودگاه مهرآباد، بلوار معراج بهعنوان بخش دولتی تا بلوار شهید نفیسی اکباتان در قالب بخش خصوصی بوده که چند نکته در آن نهفته است.
نخست اینکه در محدوده بلوار معراج (بخش دولتی) افراد بین شرکت فرودگاهها و سازمان هواپیمایی کشوری بهعنوان دستگاه نظارتی جابهجا میشوند.
دوم اینکه بازنشستگان بخش دولتی بلوار معراج، البته به شرط رضایت به بازنشستگی، برای راهبری بخش خصوصی استفاده میشوند و سوم اینکه بخش باقیمانده صنعت، از بازنشستگان نظامی هستند.
این یعنی کلا صنعت با نگاه بنگاه اقتصادی اداره نمیشود، در نتیجه، به کل مجموعه این موضوع را تلقین میکند که هدف چیز دیگری است و هرگونه نوآوری و عملگرایی را با نقص مواجه میکند و بهشدت موجب بیانگیزگی و بیعملی میشود و نشان از ساختار نامناسب همه ارکان صنعت از سازمان هواپیمایی کشوری، شرکت فرودگاهها و ایرلاینها دارد.
ما در حوزه فرودگاهی و ایرلاینی هیچ مزیت رقابتی نداریم، حتی اگر تمام مشکلات مدیریتی و حتی مناقشات با غرب به یکباره حل شود. در بخش فرودگاهی همین امروز دوبی و ترکیه به 100میلیون مسافر در سال رسیدهاند، درحالیکه فرودگاه امام خمینی(ره) با حدود 10میلیون مسافر سالانه در حال مانوردادن است.
در بخش ایرلاینی امارات و ترکیش امروز به بیش از 100نقطه در دنیا پرواز دارند که رسیدن به این ظرفیت برای ما بعید به نظر میرسد. البته این موضوع به معنای تعطیلی صنعت هواپیمایی در حوزه فرودگاهی و ایرلاینی نیست بلکه مساله این است که باید در جایی سرمایهگذاری عمده را انجام دهیم که مزیت رقابتی داریم.
تنها مزیت رقابتی ایران که هیچ اما و اگر سیاسی، فرهنگی و غیره در آن وجود ندارد، در بخش ANS است؛ یک مزیت رقابتی خدادادی که اگر مدیریت درست تجاری صورت گیرد به بزرگترین مزیت رقابتی ما در بلوک تجاری منطقه تبدیل خواهد شد و این نیاز به Assortment resource درست دارد.
یعنی ما یک تامینکننده خدمات ناوبری در بلوک منطقه باشیم چون مزیت سرزمینی را به لحاظ راه هوایی شرق به غرب داشته و به لحاظ تولید خدمت نیاز به سرمایهگذاری اندک در بخش تربیت نیروی انسانی و تجهیزات ناوبری و راداری داریم، یعنی نیاز کل سرمایهگذاری، کمتر از خرید یک هواپیما.
البته عوامل سیاسی همچون تضادها و رقابتهای ساختاری در میان دولتها، بحرانهای داخلی در کشورهای منطقه و نفوذ کنشگران فرامنطقهای و عوامل اقتصادی متعدد از جمله توسعهنیافتگی در سطوح گوناگون و اقتصادهای مبتنی بر دلارهای نفتی و ضعف خصوصیسازی از جمله نکاتی هستند که منجر به عدم شکلگیری بلوکهای تجاری منطقهای در خاورمیانه شدهاند. ولی شکل صنعت هواپیمایی در منطقه بهگونهای است که اگر مدیریت سیاست خارجی بهدرستی انجام گیرد، به بلوک تجاری منطقهای نزدیک خواهد شد.