کد خبر: 224334
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۰
شهرام شیرکوند

دکتر شهرام شیرکوند -پژوهشگر صنعتی

هرچند نوآوری در فرآیند طراحی و ساخت محصولات و کالاهای داخلی با ایده‌ های نوآورانه مزایای رقابتی را افزایش می دهد ، اما لازمه حمایت از کالاها و محصولات تولید داخل حمایت از مصرف کننده و توجه و تامین رضایت مصرف کنندگان است. در واقع آنچه موجب رونق بازار تولیدات و صنایع داخلی می شود ، پاسخ گویی به نیازهای مشتری و احترام به حقوق مشتری است و رعایت اصول مشتری مداری است که می تواند با ایجاد فضای رقابتی ، سبب انتخاب محصولات و کالاهای تولید داخل از سوی مشتری شود. لذا توجه به این نکته که کیفیت مداری مقدمه مشتری مداری است ، از مهم‌ترین عوامل توسعه تولید ، ارتقای کیفیت تولیدات ، توسعه بازار و پویایی کسب و کار خواهد شد.

در عصری که همه چیز در حال تغییر و تحول است و رقبا همواره در پی توسعه سهم بازار خود از طریق کسب مزیت رقابتی هستند، توجه به نوآوری به عنوان یکی از راهکارهای افزایش مزیت رقابتی در محیط کسب و کار امری اجتناب‌ناپذیر است.

در این دوره برای بقا و پیشرفت باید جریان نوآوری را تداوم بخشید تا رکود و نابودی اتفاق نیفتد. نوآوری نوعی تغییر است، اما هر تغییری نوآوری نیست. نوآوری عبارت است از بهره‌برداری از ایده‌های جدید به نحوی که ارزش افزوده و مزیت رقابتی ایجاد کند. امروزه تولیدکنندگانی که در فرآیند طراحی و خلق محصول از نوآوری و ایده‌های نوآورانه بهره گرفته‌اند به مزایای رقابتی دست یافته‌اند.

نوآوری یک موضوع اساسی در رشد اقتصادی است و در کشورهای صنعتی موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی بلندمدت می‌شود. به عبارتی نوآوری صنعتی به عنوان نیروی اصلی پیش‌برنده رقابت و توفیقات اقتصادی و اجتماعی تنها از طریق سرمایه ‌گذاری در بخش مولد اقتصادی رشد می‌کند. البته لازم است که فرآیندها در جای خود قرار گیرند تا بتوانند یک تعامل صنعتی و علمی میان بازار، سرمایه انسانی و بنگاه‌های تولیدی و اقتصادی برقرار کنند.

نوآوری در تولید صنعتی نیازمند نوآوری «معمارگرایانه» است که مفهوم دیگری از نوآوری است و به معنای مرتب کردن روش‌هایی است که اجزا در درون طرح یک سیستم تولید با یکدیگر ارتباط پیدا می‌کنند. وینستون چرچیل معتقد بود «قدرت آینده در قدرت ذهن نهفته است» و به عقیده تام پیترز «قدرت در زور نیست، در ذهن است».

اهمیت نوآوری را می‌توان در واژگان تام پیترز [خطاب به سازمان‌های صنعتی] خلاصه کرد: «یا نوآوری یا مرگ»! نوآوری نه به معنای « تحقق و توسعه» است و نه به ‌معنای علم و فناوری پیشرفته.

زمانی که از مبحث نوآوری سخن به میان می‌آید، اذهان ناخواسته به سوی نوآوری محصول و گاهی فرآیند تولید آن متمرکز می‌شود، حتی در بعضی مواقع درباره نوآوری خدمات هم صحبتی به میان نمی‌آید. در حالی که ما در این برهه از زمان به نوآوری در کل فرآیندهای سازمان یعنی فرآیندهای پشتیبانی، عملیاتی و به‌ویژه فرآیند مدیریتی نیاز داریم و بدون سامان دادن به این فرآیندها در عمل نوآوری صنعتی و تولید محصولی مفید و موثر واقع نخواهد شد. در فرآیند نوآوری این سوال مطرح است که آیا برای نوآوری پیش‌زمینه‌ای وجود دارد؟

باید گفت پیش ‌زمینه نوآوری، فرهنگ نوآوری در سازمان است. پس از چندین سال تحقیق و مشاهده، دلایل متعدد و به طور تقریبی مشابهی برای به نتیجه نرسیدن نوآوری‌ها به‌دست آمده که در اینجا عوامل مهم شکست نوآوری عنوان می‌شود: نبود فرهنگی که از نوآوری حمایت کند، نبود مربیان و مدیران توانمند در تیم ‌های نوآوری، صرف نکردن زمان و انرژی کافی برای رفع ابهامات سازمانی، احساس مالکیت نکردن و از آن خود ندانستن سازمان توسط مدیران، توسعه ندادن ابزارها و سنجش‌های اندازه‌ گیری پیشرفت، ایجاد نکردن تنوع در فرآیندها (عقاید مختلف و متضاد) ، نبود ارتباط بین طرح‌ها و طرح‌ها با راهبرد سازمان، فقدان یک فرآیند گسترده و فراگیر برای نوآوری، تخصیص ندادن منابع کافی برای این فرآیند، فقدان یک سیستم ایده‌ پرداز مدیریتی.

به‌طور کلی در فرآیند نوآوری در سازمان‌های مختلف ۳ نکته حائز اهمیت وجود دارد که عبارتند از:

۱- توانمندی و تواناسازی که همان منابع است،

۲- فرهنگ سازمان،

۳- سیستم ‌ها و ابزارهایی که در آن سازمان وجود دارند.

در زمینه ویژگی‌های محیط نوآوری باید در نظر داشت که نوآوری را فرآیند، محصول و سازمان ایجاد نمی‌کنند بلکه کارکنان آن را ایجاد می‌کنند و این همان مدیریت نوآوری است. مسئولیت مدیران ارشد یا کارکنان یک سازمان این است که محیطی را برای نوآوری فراهم کنند.

برای ایجاد چنین محیطی ۸ شرط لازم است:  ریسک، اعتماد بین افراد، رک‌گویی، تعهد افراد نسبت به شغل و سازمانی که در آن مشغول فعالیت هستند، دادن آزادی و اختیار عمل به افراد برای تصمیم‌گیری، سرزندگی و داشتن روحیه خوب در افراد یک سازمان، گفت‌وگوی باز برای ایجاد سینرژی و پشتیبانی از ایده منابع.

البته ویژگی‌ها یا شروطی که گفته شد در برخی سازمان‌های صنعتی کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، از این‌ رو مدیریت ارشد هر سازمان باید توجه داشته باشد که ۸۰ درصد نوآوری‌ها را کارکنان سازمان و ۲۰‌ درصد را مدیران ایجاد می‌کنند ، لذا برای توسعه تولید نوآورانه ای که منجر به ارتقاء کیفیت ، افزایش مزایای رقابتی کالای تولیدی و توسعه بازار گردد ، بایستی نقش کارکنان در خلق محصول جدید و باکیفیت را در تمام مراحل تولید مدنظر قرار دارد.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۵:۵۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۵
    0 0
    عالی بود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =