کد خبر: 224478
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۰
امیرمحمد زند

فکر نکنم این موضوع در مورد من چندان صدق کند. خیلی وقت است که دیگر اهل ماشین بازی و سرعت نیستم. شاید به دلیل سن است. وقتی جوان‌تر بودم بیشتر عاشق سرعت و گاز دادن بودم و گاه پیش می‌آمد کمی در خیابان و اتوبان شیطنت کنم. اما حالا نه

به گزارش «اخبار خودرو»، هیچ‌وقت نه آن‌قدر سفید بوده که چهره‌ای معصوم از خودش به‌نمایش بگذارد و نه‌چندان سیاه که اسم یا تصویرش نقش را از پیش لو بدهد. با این حساب می‌توان «امیرمحمد زند» را جزو بازیگران خاکستری برشمرد که در سه حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون بازی می‌کند و در قالب‌های ازپیش‌‌تعیین‌شده و مفروض نیز نرفته‌ است.

گفت‌وگوی روزنامه «دنیای‌خودرو» با او در روزهایی انجام شد که مشغول تمرین‌های نهایی تئاتر «شانس درمی‌زند؟» بود. تئاتری طنز که قرار است نوروز 98 در ترکیه روی صحنه برود. به‌همین‌دلیل زمانی را در مسیر محل تمرین تئاتر و احتمالا خانه به ما اختصاص داد تا هنگام رانندگی از دنیای خودرویی‌اش بگوید.

دنیایی که چندان چهارچرخ نیست و بیشتر در آسمان سیر می‌کند. صدایش هم مانند رانندگی‌اش آرام و محتاط است.  فقط زمانی که از سیر و سلوکش در آسمان می‌گوید، صدایش پرشورتر می‌شود و رنگ بیشتری می‌گیرد.

امیرمحمد زند، متولد مهرماه سال 57 است؛ بعد از پایان تحصیلات متوسطه راهی ایتالیا شد تا در  دانشگاه La sapienza رم در رشته کارگردانی تحصیل کند. «یک آن اشتباه» اولین ساخته بلند او درباره بیماری ایدز است.

زند در فیلم‌های سینمایی «اتوبوس شب»، «تقاطع» و «شب حورا» و «رخ دیوانه» و بسیاری کارهای دیگر بر پرده سینما بازی کرده است. سال 98 برای او سال شلوغ و پر کاری خواهد بود. نوروز را با تاتر شروع می‌کند و آن را با سریال‌های «مرگ خاموش»، «ستایش 3 » و «محکومین» ادامه خواهد داد.  

 گذشته از همه مشغله‌های کاری که بازیگران برای آن وقت بسیاری می‌گذارند، بخش دیگر را صرف سایر علایق‌شان می‌کنند که عموما یک بخش آن خودرو و سرعت است.

فکر نکنم این موضوع در مورد من چندان صدق کند. خیلی وقت است که دیگر اهل ماشین بازی و سرعت نیستم. شاید به دلیل سن است. وقتی جوان‌تر بودم بیشتر عاشق سرعت و گاز دادن بودم و گاه پیش می‌آمد کمی در خیابان و اتوبان شیطنت کنم. اما حالا نه، همین که خودرویی داشته باشم راه برود و در این تهران شلوغ اتومات باشد، برایم کافی است و راضی‌ام. 

همین خودرو اتوماتی که سوار می‌شوید، چیست؟

فعلا یک ساندرو دارم و ازآن راضی هستم.

 البته  خودرو خوب و جمع‌و‌جوری است. به‌خصوص در تهران که جای پارک یک موهبت است و به سختی نصیب راننده‌ها می‌شود. اولین خودرویتان چه بود؟

22 ساله بودم که پراید و آن را از پدرم خریدم. بعد از آن مدتی 206 سوار می‌شدم و مدتی هم مزدا3 داشتم. مدام خودرویم را عوض کردم.

بسیاری از پسرها اولین ماشین‌سواری‌هایشان به‌اصطلاح همان ماشین‌دزدی از پدرهاست. در مورد شما نیز این مورد صدق می‌کند؟

قطعا، من هم چنین خاطره ای دارم البته مربوط به خیلی‌وقت پیش است اما دقیقا جزئیاتش را به یاد دارم. پدرم مهندس بود و در سازمان تربیت بدنی هم به‌عنوان کارشناس ورزشی فعالیت می‌کرد. محل کار ایشان  استادیوم آزادی بود. 5 یا 6 ساله بودم و پدرم یک تویـوتا داشت. 

یک‌بار که من را با خودش به آنجا برده بود، بی‌خبر به محوطه رفتم. پدرم که دقایقی از من بی‌خبر بود،  همه جا را دنبال من گشته بود اما درنهایت با ورود به محوطه با صحنه عجیبی روبه‌رو شد که شاید کمی هم ترسناک بود.

پدرم تعریف می‌کند دیدم خودرویم مدام جلو و عقب می‌رود اما هیچ‌کس در آن نیست و حرکت خودرو هم قطع نمی‌شود. با نزدیک شدن به خودرو، متوجه می‌شود من با قد کوتاهم در حالی که حتی سرم از پنجره هم مشخص نبود، در حال عقب و جلو کردن خودرو بودم. 

 احتمالا این آغاز ماشین‌سواری‌ها بود؟ 

بله، بعد از آن و کمی که بزرگ‌تر شدم خودرو را در کوچه عقب و جلو می‌کردم. 

 این ماجرا و بازی‌ها در همین حد باقی ماندند یا تصادف هم داشتید؟ 

آن موقع نه اما وقتی گواهینامه گرفتم، تصادف بدی داشتم. یک‌بار با  سرعت 100‌کیلومتر با یک درخت تصادف کردم. تصادف آنقدر شدید بود که هر دو چراغ آن روبه‌روی هم قرار گرفتند، درواقع درخت وسط خودرو بود.

 برای گواهینامه چند بار امتحان دادید؟

همان بار اول قبول شدم.

بهترین خودرویی که داشتید، چه بود؟

از مزدا 3 راضی بودم. فقط کف آن خیلی پایین بود و به زمین گیر می‌کرد. 

 همه آدم‌ها یک رویای خودرویی دارند که گاهی هم در خیالشان سوار آن می‌شوند و گاز می‌دهند. با چه خودرویی در رویایتان گاز می‌دهید؟

رویای خودرویی ندارم. اما دوست دارم هواپیما داشته باشم. عاشق جت هستم.

  آموزش هم دیده‌اید؟

سال 91 یا 92 بود که یک دوره کوتاه با هواپیمای ملخی آموزش دیدم اما به‌دلیل مشغله کاری نتوانســتم ادامه دهم. اگر فرصتی باشد و بتوانم حتما آن را ادامه می‌دهم.

 چرا هواپیما؟ 

توصیف حس و حال پرواز شاید کمی سخت باشد، باید آن را امتحان کنید. پرواز حس رهایی دارد. البته این حس با هواپیمای ملخی ملموس است، وگرنه بعید می‌دانم هواپیماهای مسافربری این‌طور باشند. با هواپیما در یک فضای سه‌بعدی امکان حرکت داری، در حالی‌که خودرو فقط جلو،عقب و چپ و راست می‌رود، اما هواپیما انعطاف بیشتری برای تحرک دارد. 

 تا به‌حال جریمه هم شده‌اید؟

دوربین‌ها زیاد جریمه‌ام کرده‌اند. البته به‌صورت تعمدی مرتکب خلاف نشده‌ام، در یک اتوبان سرعت مجاز 80 کیلومتر بر ساعت است و وقتی به اتوبان دیگری می‌پیچید، سرعت مجاز 60 کیلومتر است، به همین همین دلیل جریمه شده‌ام. 

 پلیس چطور؟ آیا جریمه‌تان کرده‌اند یا به‌دلیل آن که بازیگر هستید، منصرف شده‌اند؟

چندباری به دلیل پارک دوبل جریمه شده‌ام. اما مواردی هم پیش آمده که مرا شناخته‌اند و از سر لطف و محبت، فقط راهنمایی‌ام کرده و تذکر داده‌اند. اما هربار که جریمه شدم، اطاعت کردم چون قانون برای همه یکسان است. 

 آدم فنی و به اصطلاح دست به آچاری هستید؟

تا حدودی اما خیلی کم می‌توانم چنین کارهایی را انجام دهم. البته از خودروهای اتومات هم  نمی‌توان چندان سر درآورد. 

 مثلا اگر در خیابان یا اتوبان پنچر شوید یا خودرویتان خاموش شود، از پس آن  بر‌می‌آیید؟

با امداد خودرو تماس می‌گیرم، به هرحال آنها می‌دانند چطور خودرو را کار بیاندازند.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 12 =