به گزارش «اخبار خودرو»، اگرچه نزدیک به 80درصد از سهم بازار روغنهای موتوری را 4شرکت بزرگ پالایشگاهدار در اختیار دارند، اما عدمتمایل تولیدکنندگان روغنپایه برای فروش محصولات خود به روغنسازان خرد باعث شده است ادامه رقابت برای این شرکتها مشکل شود. به گزارش روزنامه «دنیایخودرو» این روزها پس از اعلام افزایش 60و 70درصدی قیمت روانکارهای دیزلی و بنزینی در کشور، خرید روغن پایه گروهیک در بازار داخلی بسیار مشکل شده است. این اتفاق را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرارداد. نخست گرایش شرکتهای پالایشگاهی برای پرهیز از خامفروشی و تولید محصول نهایی با تمام ظرفیت تولید خود در بخش روغن پایه و دوم تمرکز بیشتر بر صادرات این محصول و ارزآوری از این طریق است. اما برخی فعالان بازار و صنعت روانکار از گزینه سومی نیز نام میبرند و آن تصاحب سهم بازار شرکتهای کوچک بخش خصوصی توسط بزرگان بازار است. البته در هر سه حالت، حق با شرکتهای پالایشگاهی است که برای محصول خود و نحوه عرضه آن به بازار تصمیم میگیرند. در این گزارش فارغ از نگاه شرکتهای بزرگ به بازار، به بررسی علل اصلی این اتفاق که شاید درنهایت منجر به خروج شرکتهای کوچک از بازار شوند، خواهیم پرداخت.
افزایش قیمت برای شرکتهای بزرگ سودی نداشت
اگرچه رقم افزایش قیمت 70درصدی میتواند شوک بزرگی به مصرفکننده نهایی و بازار وارد کند اما این میزان افزایش نیز نتوانست تولیدکنندگان روانکار را به سود برساند. شاید اگر قیمتها کمی واقعیتر میشدند و دولت مجوز افزایش 110 تا 120درصدی را صادر میکرد تا حدی امکان جبران تورم ناشی از بالارفتن قیمت لوبکات، نرخ ارز، هزینههای انتقال ارز، حقوق، دستمزد و ... برای شرکتهای بزرگ جبران میشد. این در حالی است که در طول 5سال گذشته، روانکارها فقط 9درصد گران شده بودند و مصوبه اخیر تنها بخشی از افزایش هزینهها طی چند سال گذشته را پوشش میدهد. در این شرایط که میزان افزایش قیمت محصولات موتوری، توان جبران هزینههای شرکتهای پالایشگاهی را ندارد، نباید انتظار داشت تا آنها روغن پایه خود را در اختیار تولیدکنندههای کوچکی قرار دهند که درنهایت میخواهند در شرایط فعلی بازار اقدام به سهمخواهی از بازار تشنه به روانکارها کنند. اینجاست که اگر دولت افزایش قیمت عادلانهای را اعلام میکرد، نهتنها شرکتهای بزرگ فرصتی برای سوددهی و افزایش ظرفیت تولید پیدا میکردند بلکه روغنسازان کوچک را نیز به چشم رقیب نگاه نمیکردند و نگران سهمخواهی آنان در شرایط فعلی بازار نمیشدند. باید توجه داشت که قطع فروش روغن پایه به شرکتهای داخلی در شرایطی صورت گرفته است که این مجموعهها قصد داشتند خلأ ایجادشده ناشی از عدمفروش روانکار طی 60روز گذشته را به سرعت جبران کنند و سهم خوبی از بازار بگیرند.
صادرات؛ اولویت پالایشگاهداران است
تصور کنید که یک شرکت بزرگ صاحب پالایشگاه برای تامین ارز موردنیاز خرید روغنهای پایه گروه دو به بالا و همچنین ادتیوهای مصرفی در روانکارهای خود، نیاز به تامین ارز دارد. اینجاست که بیشک حق را به مدیران ارشد شرکتهای پالایشگاهی خواهید داد تا صادرات محصول خود را در اولویت قرار دهند تا بتوانند با ارز حاصل از صادرات روغن پایه، مواد اولیه مورد نیاز کارخانههای خود را از کشورهای خارجی خریداری کنند. این درحالی است که مازاد این ارز نیز بهعنوان ارز حاصل از صادرات وارد کشور میشود و بخشی از نیاز ارزی را برطرف میکند. البته نباید معافیتهای مالیاتی و مشوقهای صادراتی را نیز از یاد برد و از نقش این عوامل در اولویت بخشی شرکتها به صادرات روغن پایه غافل شد. در این بین تنها شرکتهای خصوصی تولیدکننده روانکار هستند که باید همزمان با کمبود روغن پایه و هزینههای بالای تولید به رقابت با شرکتهای بزرگ نیز بپردازند. درحالیکه در بسیاری از موارد، کیفیت محصولات شرکتهای بزرگ نسبت به مجموعههای بلندینگ داخلی بالاتر است و با قیمت پایینتری نیز روانه بازار میشود. شرایطیکه بیشک ادامه کار را برای این تولیدکنندگان خرد سخت خواهد کرد و ترمز آنها را خواهد کشید.
پالایشگاهداران، ترمز تولیدکنندگان بخش خصوصی روغنموتور را کشیدند. اگرچه نزدیک به 80درصد از سهم بازار روغنهای موتوری را 4شرکت بزرگ پالایشگاهدار در اختیار دارند، اما عدمتمایل تولیدکنندگان روغنپایه برای فروش محصولات خود به روغنسازان خرد باعث شده است ادامه رقابت برای این شرکتها مشکل شود. به گزارش روزنامه «دنیایخودرو» این روزها پس از اعلام افزایش 60و 70درصدی قیمت روانکارهای دیزلی و بنزینی در کشور، خرید روغن پایه گروهیک در بازار داخلی بسیار مشکل شده است. این اتفاق را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرارداد. نخست گرایش شرکتهای پالایشگاهی برای پرهیز از خامفروشی و تولید محصول نهایی با تمام ظرفیت تولید خود در بخش روغن پایه و دوم تمرکز بیشتر بر صادرات این محصول و ارزآوری از این طریق است. اما برخی فعالان بازار و صنعت روانکار از گزینه سومی نیز نام میبرند و آن تصاحب سهم بازار شرکتهای کوچک بخش خصوصی توسط بزرگان بازار است. البته در هر سه حالت، حق با شرکتهای پالایشگاهی است که برای محصول خود و نحوه عرضه آن به بازار تصمیم میگیرند. در این گزارش فارغ از نگاه شرکتهای بزرگ به بازار، به بررسی علل اصلی این اتفاق که شاید درنهایت منجر به خروج شرکتهای کوچک از بازار شوند، خواهیم پرداخت.
افزایش قیمت برای شرکتهای بزرگ سودی نداشت
اگرچه رقم افزایش قیمت 70درصدی میتواند شوک بزرگی به مصرفکننده نهایی و بازار وارد کند اما این میزان افزایش نیز نتوانست تولیدکنندگان روانکار را به سود برساند. شاید اگر قیمتها کمی واقعیتر میشدند و دولت مجوز افزایش 110 تا 120درصدی را صادر میکرد تا حدی امکان جبران تورم ناشی از بالارفتن قیمت لوبکات، نرخ ارز، هزینههای انتقال ارز، حقوق، دستمزد و ... برای شرکتهای بزرگ جبران میشد. این در حالی است که در طول 5سال گذشته، روانکارها فقط 9درصد گران شده بودند و مصوبه اخیر تنها بخشی از افزایش هزینهها طی چند سال گذشته را پوشش میدهد. در این شرایط که میزان افزایش قیمت محصولات موتوری، توان جبران هزینههای شرکتهای پالایشگاهی را ندارد، نباید انتظار داشت تا آنها روغن پایه خود را در اختیار تولیدکنندههای کوچکی قرار دهند که درنهایت میخواهند در شرایط فعلی بازار اقدام به سهمخواهی از بازار تشنه به روانکارها کنند. اینجاست که اگر دولت افزایش قیمت عادلانهای را اعلام میکرد، نهتنها شرکتهای بزرگ فرصتی برای سوددهی و افزایش ظرفیت تولید پیدا میکردند بلکه روغنسازان کوچک را نیز به چشم رقیب نگاه نمیکردند و نگران سهمخواهی آنان در شرایط فعلی بازار نمیشدند. باید توجه داشت که قطع فروش روغن پایه به شرکتهای داخلی در شرایطی صورت گرفته است که این مجموعهها قصد داشتند خلأ ایجادشده ناشی از عدمفروش روانکار طی 60روز گذشته را به سرعت جبران کنند و سهم خوبی از بازار بگیرند.
صادرات؛ اولویت پالایشگاهداران است
تصور کنید که یک شرکت بزرگ صاحب پالایشگاه برای تامین ارز موردنیاز خرید روغنهای پایه گروه دو به بالا و همچنین ادتیوهای مصرفی در روانکارهای خود، نیاز به تامین ارز دارد. اینجاست که بیشک حق را به مدیران ارشد شرکتهای پالایشگاهی خواهید داد تا صادرات محصول خود را در اولویت قرار دهند تا بتوانند با ارز حاصل از صادرات روغن پایه، مواد اولیه مورد نیاز کارخانههای خود را از کشورهای خارجی خریداری کنند. این درحالی است که مازاد این ارز نیز بهعنوان ارز حاصل از صادرات وارد کشور میشود و بخشی از نیاز ارزی را برطرف میکند. البته نباید معافیتهای مالیاتی و مشوقهای صادراتی را نیز از یاد برد و از نقش این عوامل در اولویت بخشی شرکتها به صادرات روغن پایه غافل شد. در این بین تنها شرکتهای خصوصی تولیدکننده روانکار هستند که باید همزمان با کمبود روغن پایه و هزینههای بالای تولید به رقابت با شرکتهای بزرگ نیز بپردازند. درحالیکه در بسیاری از موارد، کیفیت محصولات شرکتهای بزرگ نسبت به مجموعههای بلندینگ داخلی بالاتر است و با قیمت پایینتری نیز روانه بازار میشود. شرایطیکه بیشک ادامه کار را برای این تولیدکنندگان خرد سخت خواهد کرد و ترمز آنها را خواهد کشید.