به گزارش «اخبار خودرو»، آنچه که پس از این روی میدهد، بیش از حد انتظار در پروازها به چشم می خورد. یک اشکال کوچک در سامانه هواپیما به اقدام نادرست خلبانان میانجامد که به احتمال زیاد به خاطر نبود آگاهی یا هوشیاری از موقعیت و دانش ناکافی از آیرودینامیک و سامانههای هواپیما است. خدمه پرواز غافلگیر میشوند و به آنچه هواپیما میگوید گوش نمیدهند. شاید هم متوجه پیامهای هواپیما نمیشوند.
خلبانان، برای مقابله با چنین شرایطی که باید با استفاده از پیامهای هواپیما صورت بگیرد، آموزشهای لازم را ندیدهاند. آنها هیچ گونه آگاهی از موقعیت ندارند و نمیدانند چه اتفاقی روی داده است و باید چه اقدامی انجام دهند. در کمال ناتوانی به ارتفاع سنج خیره شدهاند که نشان میدهد هواپیما با سرعت به زمین نزدیک میشود. کسی در این سانحه زنده نمی ماند.
خروج هواپیما از تعادل
آموزش پیشگیری در مقابل خارج شدن هواپیما از حالت تعادل UPRT به عنوان بخش مهمی از آموزش خلبانان به شمار میآید. این آموزش برای کاهش سوانح به خاطر خارج شدن هواپیما از حالت تعادل طراحی شده است. این مورد عامل بالغبر نیمی از تلفات سوانح هوایی در گذشته بوده است. تنها طی سالهای اخیر شرکتهای هواپیمایی به این فکر افتادند تا براین آموزش تاکید کنند.
تا پیش از ارائه آموزش UPRT شرکتهای هواپیمایی و مدارس خلبانی بر آموزش وضعیت غیرعادی هواپیما در پرواز تاکید میکردند. البته منظور از وضعیت غیرعادی هواپیمایی که مدارس خلبانی بر آن تاکید داشتند، مقابله با حالت واماندگی هواپیما حین پرواز است. در حالی که امروزه شرکتهای هواپیمایی بر مواردی مانند خارج شدن هواپیما از حالت تعادل حین پرواز تاکید دارند.
به عبارت دیگر هواپیما حین پرواز در داخل ابر یا شب بیستاره و بسیار تاریک است که ناگهان به صورت خیلی آرام به یک سو متمایل میشود یا نوک آن به بالا یا به پایین میرود. در این صورت خلبان باید با تکیه بر نشاندهنده مقابل خود و با کمترین نیرو هواپیما را از حالت غیرعادی که در آن گرفتار شده است، خارج کند.
در ضمن هواپیماهای مسافربری در حالتی قرار میگیرند که به آن mush Down میگویند. در این حالت هواپیما با سرعت عمودی خیلی چشمگیری به طرف پایین میآید، بدون این که نوک آن به طرف پایین متمایل شده باشد.
شرایط معلمان پرواز
پیش از اینکه تمرین خارج کردن هواپیما از حالت نامتعادل آغاز شود، داشتن دانش لازم بسیار ضروری است. زیرا دانش نادرست میتواند بسیار خطرآفرین باشد.
معلم خلبانی را فرض کنید که دانش کافی از آیرودینامیک ندارد و آموزشهای ناقصی درباره خارج کردن هواپیما از حالت نامتعادل دیده است. این معلم بارها و بارها این تمرینها را در محدوده کارایی ایمن هواپیما تکرار کرده است.
اکنون اگر با هواپیمای دیگری که از این ضریب ایمنی برخوردار نباشد، تمرین کند، به احتمال زیاد خودش را به دردسر خواهد انداخت. مانند خلبانان جنگنده که با هواپیماهای پرقدرت خود مانورهای گوناگونی را انجام میدهند که در محدوده توان بالا و کارایی بسیار چشمگیر هواپیما است. همین شخص آشنایی چندانی با محدودیتهای هواپیمایی بازرگانی ندارد.
دانش زمانی ارزشمند خواهد بود که در عمل به کار رود. همه خلبانان میدانند که با نخستین نشانههای واماندگی و با پایین آوردن نوک هواپیما مشکل حل می شود؛ ولی اگر بدون برنامهریزی یا به صورت ناخواسته هواپیما در حالت واماندگی شدید (عمیق) قرار گیرد، شرایط غیرمنتظرهای روی میدهد. معمولا یکی از بالها زودتر از دیگری به حالت واماندگی میافتد و هواپیما به همان طرف برمیگردد.
اکنون واکنش خلبان این خواهد بود که فرامین را در جهت مخالف گردش اجرایی کند. به عبارت دیگر سعی میکند بالی را که پایین افتاده است بالا بیاورد؛ در صورتی که این واکنش خلبان وضعیت را بدتر میکند.
واکنش مناسب، کاهش دادن نیروهای وارده بر بالهای هواپیماست. در این صورت خلبان باید نوک هواپیما را پایین بیاورد. از سوی دیگر با پایین آوردن نوک هواپیما و با توجه به عمق واماندگی، ارتفاع پروازی و میزان فشاری که به بالها وارد شده بیشتر میشود. خارج شدن از این حالت به زمان احتیاج دارد.
در طول زمانی که خلبان برای اقدام درست تلاش میکند، باید دقت کند که سرعت هواپیما از حد مجاز تجاوز نکند، هواپیما دچار نوسان نشود، بار وارد شده از حد مجاز و توان هواپیما فراتر نرود یا به واماندگی دوباره نیفتد. تکرار هر کدام از این موارد میتواند هواپیما را نابود کند. خلبان باید با پیامد هرکدام از این رویدادها آشنایی کامل داشته باشد تا با هوشیاری بیشتری اقدام کند.
پژوهشهای بیشتر
یکی از بررسیهای انجام شده به وسیله مرکز پژوهشهای سازمان هواپیمایی کشوری ایالات متحده نشان میدهد یک چهارم از 45 خلبان شرکتهای مسافربری با اقدام درست خود کنترل هواپیما را به دست گرفتهاند.
با توجه به روش و اقدام درست برای کنترل هوایپما در این شرایط که سازمان هواپیمایی کشوری ایالات متحده یک سال پیش از این بررسیها منتشر کرده بود، احتمال میرود خلبان آزمایش شده با آگاهی از این مطالب چندین بار آن را در آموزش دورهای شبیهساز تمرین کرده باشد؛ ولی در این بررسی که به طور ناگهانی در حالت واماندگی قرار گرفتهاند، تعدادی از خلبانان با همان شیوه قدیمی به مقابله با حالت واماندگی پرداختهاند.
این نتیجه گیری نشان میدهد هنوز باید از شیوههای نوین آموزش استفاده شود تا خلبانان شیوه قدیمی مقابله با واماندگی را فراموش و از شیوههای جدید استفاده کنند.
از سوی دیگر واماندگی میتواند شامل نخستین نشانههای ورود هواپیما به حالت واماندگی یا یک واماندگی کامل باشد. در حالی که واکنش هواپیما به هر کدام از این موارد کاملا متفاوت است. در نتیجه پیامد متفاوتی نیز در بر خواهد داشت.
زمانی که با افزایش زاویه حمله یکی از بالها به طرف زمین و دیگری به طرف بالا میرود، نخستین واکنش خلبان صاف کردن بالها خواهد بود. این کار بار بیشتری بر سازه و به ویژه بال هواپیما وارد میکند. همانگونه که پیشتر گفته شد خلبان باید با کاهش زاویه حمله، سرعت را افزایش دهد. سپس بالها را صاف کند. در صورتی که در چند سانحه اخیر دیده شده که خلبانان تمایل زیادی نسبت به صاف کردن بال ها دارند. آخرین مورد آن سقوط ایرباس 320 شرکت ایرایژیا در دریای سوماترا در اندونزی بود.
دستاندرکاران آموزشهای خلبانی بر این باورند که آموزشهای مربوط به تشخیص و مقابله با حالت واماندگی باید گستردهتر صورت گیرد. معلمان پرواز نباید به مقابله با نخستین نشانههای واماندگی بسنده کنند. آموزش مقابله با حالت واماندگی باید فراتر رود. به این ترتیب آموزش گیرنده که این موارد را در شبیهساز تمرین میکند، با آگاهی بیشتری میتواند هواپیمای مسافربری را کنترل کند.
البته باز هم برای روشهای پیشگیری از بروز حالت واماندگی تاکید میشود؛ ولی اگر بنا به هر دلیلی خلبان در چنین وضعیتی قرار گرفت و شگفت زده شد، باید بتواند تا هر چه سریعتر هواپیما را از وضعیت موجود خارج کند.
مهارت نگران کننده
مهارت خلبان از نکات پراهمیتی است که باید بر آن تاکید بیشتری شود. نتیجه یکی از پژوهشهای انجام شده در اروپا نشان میدهد که آگاهی از وضعیت موجود(Situational Awareness)، کنترل هواپیما بدون استفاده از سامانه خودکار (manual control)و مدیریت بارکاری(workload management) به ترتیب اولویت بندی میشوند.
مقابله با وضعیت نامتعادل هواپیما از جمله مواردی است که امروزه در شبیه سازها تمرین میشود و شرکتهای هواپیمایی بزرگ آن را سرلوحه آموزشهای خود قرار دادهاند. در صورت بروز هر وضعیت اضطراری خلبان باید اصول کار و شیوه های مقابله حتی مقابله با وضعیت بحران را بیاموزد. در ضمن باید خلبانان مدیریت لازم را به بهترین شیوه ممکن اعمال کنند.