بخش پایانی این گفتوگو را در ادامه میخوانیم.
خودروسازان برای خروج از زیاندهی و پرداخت بدهیهای خود چه اقداماتی را باید در دستور کار قرار دهند؟
خودروسازان درحالحاضر دارای یک کوه بزرگ یخی از بدهیهای منجمد هستند که باید آن را بهاصطلاح آب کنند. برای اینکار، خودروسازان دارای تعداد زیادی زمین، ملک، ساختمان، سوله، سهام شرکتهای مختلف و... هستند که هیچ احتیاجی به آنها ندارند و باید این اموال مازاد را که برای آنها سربار است واگذار کنند. بهعنوان مثال، وقتی برای احداث یک کارخانه نیاز به ۲هزارمتر فضا دارند، یک زمین ۵هزارمتری تهیه میکنند!
در این شرایط معلوم است چنین خرجی خودروسازان را بدهکار میکند و زیانانباشته آنها روزبهروز افزایش مییابد. بنابراین، روش اول تامین مالی خودروسازان برای خروج از زیاندهی، واگذاری اموال مازاد است.
در این رابطه، بانکمرکزی ایرانخودرو را مکلف کرده است سهام خود در بانک پارسیان را واگذار کند، اما این امر تاکنون محقق نشده است. البته مشکل از خودروسازان نیست و گفته میشود اهلیت متقاضیان خرید این سهام مورد تایید بانک مرکزی نبوده است. اما درصورتیکه این واگذاری انجام شود، نقدینگی بسیار خوبی را در اختیار این شرکت خودروساز قرار خواهد داد.
روش دوم، اینکه بهرهوری نیروی انسانی شرکتهای خودروساز افزایش یابد؛ آنها نمیتوانند حقوق و دستمزد نیروی انسانی مازاد خود را بپردازند. روش سوم اصلاح ساختار این شرکتها است؛ این ساختار باید به نحوی اصلاح شود که شرکتها چابک شده و از بوروکراسی حاکم بر آنها کاسته شود. چراکه هر قدر خودروسازان چابکتر شوند، بهدنبالآن هزینههای آنها کاهش خواهد یافت.
شما در بخش نخست صحبت های خود به مهندسی مالی و استفاده از آن توسط خودروسازان اشاره کردید. این مورد را چگونه میتوان انجام داد؟
همانطور که اشاره کردم خودروسازان دارای اموال مازاد زیادی هستند. آنها میتوانند قبل از اینکه این اموال را واگذار کنند، با توجه به امکانی که در بورس دارند، این اوراق را بهعنوان تضمین نزد سازمان بورس بسپارند و از طریق انتشار اوراق صکوک و مرابحه نسبت به تامین مالی خود اقدام کنند. اما بازهم تاکید میکنم، در وهله اول باید مشخص شود این منابع را که خودروسازان به هر طریقی بهدست میآورند، صرف چه اموری میشود.
درصورتیکه این امر تعیینتکلیف نشود، باز هم زیاندهی خودروسازان با افزایش روبهرو خواهد شد. این در حالی است که خودروسازان نیز قبلا از انتشار اوراق صکوک استفادهکردهاند و نتایج بسیار خوبی نیز از آن گرفتهاند.
بنابراین، به اعتقاد من آنها باید به سمت تامین مالی بهوسیله بازار سهام حرکت کنند، بهجای اینکه باز بخواهند به نظام بانکی بهمنظور تامین مالی متوسل شوند. ازسویدیگر، مهندسی مالی از شیوههای دیگری نظیر قراردادهای آتی، سوآپ و... این امکان را به خودروسازان میدهد که شیوههای متنوعتری را برای تامین مالی خود به کار گیرند.
مهم ترین مزیت تامین مالی از طریق بورس در مقایسه با اخذ تسهیلات از نظام بانکی برای خودروسازان چیست؟
مهمترین نکته این است که درحالحاضر وضعیت بانکها هم مانند خودروسازان خوب نیست و آنها هم با زیاندهی روبهرو هستند. برای برونرفت از این وضعیت، بانکها باید اموال مازاد خود را واگذار کنند و در ساختار شرکتی خود اصلاحاتی را انجام دهند. یعنی در گام نخست، بانکها هم برای اعطای تسهیلات در مضیقه هستند و نمیتوانند نیاز اعتباری خودروسازان را پاسخ دهند.
از سوی دیگر، تاکنون نظام بانکی بیش از حد ظرفیت خود به خودروسازان تسهیلات اعطا کرده است و در این زمینه خودروسازان از سقف مجاز خود عبور کردهاند. این در حالی است که تامین مالی از طریق بورس برای آنها بسیار آسانتر و سریعتر انجام میگیرد و نسبتبه تامین مالی از طریق شبکه بانکی از بوروکراسی بسیار کمتری برخوردار است.
همچنین با تامین مالی از مجرای بازار سهام، خودروسازان دیگر مجبور نیستند، زیر بار بهرههای سنگین تسهیلات بانکی بروند و این امر نیز با توجه به زیاندهی آنها بسیار به نفعشان است.
آیا تنها با تزریق پول اوضاع خودروسازان بهبود خواهد یافت؟
خیر؛ وضعیت وخیم صنعت خودرو تنها با پول حل نخواهد شد، بلکه تا زمانیکه نگاه دولتی بر این دو خودروساز بزرگ حکمفرما باشد، وضعیت بغرنج فعلی ادامه مییابد.
پس در وهله اول، عملکرد خودروسازان باید مورد بررسی جدی قرار بگیرد و بعد از آن هم راهکارهایی برای بهبود وضعیت خودروسازان اندیشیده شود. این در حالی است که خصوصیسازی واقعی خودروسازان میتواند بهعنوان راهکاری در نظر گرفته شود که میتواند شرایط این شرکتها را ساماندهی کند.