سند جامع همکاری ۲۵ساله بین ایران و چین هفته گذشته بین وزرای خارجه دو کشور به امضا رسید. هرچند جزییات این سند مشخص نیست، اما گفته میشود بخش بزرگی از آن مربوط به حضور چینیها در صنعت حملونقل و البته در خودروسازی ایران است. تجربه بیش از ۱۰سال همکاری خودروسازان بخش خصوصی و دولتی با چینیها نشان داده است تاکنون بحث داخلیسازی خودروهای چینی چندان مطرح نبوده و صرفا خودروها مونتاژ و عرضه شدهاند. هرچند به گواه کارشناسان کیفیت خودروهای چینی طی یکدهه افزایش یافته و قابل مقایسه با خودروهایی که سالهای قبل در بازار عرضه میشد، نیست. اما بههرحال بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال باید تغییراتی در نوع همکاری ایرانها و چینیها در تولید خودرو بهوجود بیاید.
بسیاری معتقدند با امضای این سند احتمالا ریسک همکاری خودروسازان چینی با ایرانی کاهش پیدا خواهد کرد و تولید انبوه در دستور کار قرار خواهد گرفت که زمینهساز استفاده از ظرفیت قطعهسازان داخلی خواهد بود. زیرا در شرایطی که ساخت داخل خودروهای داخلی موردتاکید است، نباید خودروهای خارجی بهصورت سیکیدی و بدون کمترین ساخت داخل تولید و در بازار عرضه شوند. به نظر میرسد با امضای این سند باید نوع همکاری ایران و چین در حوزه تولید خودرو نیز تغییر کند.
در همین زمینه با بابک صدرایی، فعال و کارشناس صنعت خودرو به گفتوگو پرداختیم.
سند جامع همکاری ۲۵ساله بین ایران و چین امضا شد. هرچند مفاد این توافق منتشر نشده و کلیات آن در دسترس است. اما ظاهرا بحث تولید خودرو نیز مطرح است. به نظر شما همکاری ایران و چین در صنعت خودرو در گذشته چگونه بوده و در آینده چگونه باید باشد؟
همانطور که مطلع هستید، جزئیات این قرارداد به دلایل مختلف منتشر نشده است. اما در این سالها چینیها سهم قابل توجهی از بازار ایران را بعد از تحریمهای دور اول به دست آوردند.
در این سالها چینیها، هم با شرکتهای دولتی همکاری داشتند و هم با شرکتهای بخش خصوصی. یعنی ابتدا باب همکاری با خودروسازان بخش خصوصی باز شد و سپس با خودروسازان دولتی. در ابتدا سهم بازار خودروهای چینی بسیار اندک بود، اما در ادامه این سهم بازار رشد کرد و در حال افزایش بود که تحریمهای دور دوم آغاز و دردسرساز شد.
پیشنهاد کارشناسی من این است که باید در این سند همکاری، بحث تولید و عرضه پلتفرمهای مشترک، خودروهای هیبرید و برقی، افزایش و استفاده از توان قطعهسازان داخلی و همچنین همکاری با خودروسازان دولتی مطرح شود. همکاری با خودروسازان دولتی باعث افزایش تیراژ خودروها و صرفه اقتصادی برای تولید قطعات در داخل خواهد شد. ضمن اینکه باید بحث تنوع محصول و عرضه خودرو در سگمنتهای مختلف نیز در دستور کار قرار گیرد. هم خودروهای ارزان و هم لوکس، خودروهای روز و خودروهای برقی باید در بازار کشور عرضه شوند. بهطور کلی باید بحث انتقال دانش فنی در زمینه تولید پلتفرم و خودروهای برقی در دستور کار قرار گیرد.
چرا بحث پلتفرم مشترک، تولید انبوه، تمرکز روی قطعهسازان داخلی و ... در گذشته انجام نشد؟
وقتی یک کشور یا یک مجموعه وارد خودروسازی شما میشود، زمان میخواهد تا در بازار به اصطلاح جا بیفتد و با مکانیزمهای آن بازار آشنا شود. ضمن اینکه تولید آن خودروساز باید به حد منطقی برسد تا بتواند روی قطعهسازان کشور کار کند.
بحث دیگر درخصوص ثبات اقتصادی، قانونگذاری، تصمیمگیری و همچنین ثبات تولید و اهمیت به آن در یک کشور است. این موارد ریسک ایجاد میکند. ایران هم به دلیل مناسبات بینالمللی و اقتصادی خاص خود، کشوری است که همواره با ریسک بالایی همراه بوده است. اما وقتی چنین سندی مطرح میشود، ضریب ریسک را کاهش میدهد. در کنار آن نیز چون قرارداد بهصورت گسترده انجام میشود، امکان واردات یا عرضه محصولات در تعداد بیشتر را فراهم میکند. در نتیجه در آن زمان بهصرفه است که روی انتقال فناوری و ساخت داخل بیشتر کار شود.
پس به نظر شما نوع همکاری ایرانیها با چینیها در صنعت خودرو بعد از این قرارداد باید متفاوت شود؟ یعنی تاکنون یک نوع همکاری داشتهایم و از این به بعد مدل همکاری تغییر خواهد کرد؟
قطعا از این به بعد همکاری تفاوت خواهد کرد. هرچقدر زمان همکاری بین ایران و چین میگذرد، طبیعی است که همکاری تغییر خواهد کرد. تعداد خودروهای چینی که ۱۰ سال قبل در خیابانها میدیدیم، با امروز قابل قیاس نیست. امروز تعداد بیشتری از خودروهای چینی را در خیابانها میبینیم و مردم و بازار راحتتر این خودروها را پذیرفتهاند. ۱۰ سال پیش مردم به خرید خودروهای چینی علاقهمند نبودند، اما وقتی پس از خرید متوجه شدند روزبهروز کیفیت این خودروها افزایش پیدا کرده است.
بنابراین خودروهای چینی میتوانند در آینده بازار ایران جایگاه بهتر و خریداران بیشتری داشته باشند. چراکه این ریسک و ترس از خرید از بین رفته است. حالا چه این سند امضا میشد یا خیر، چینیها باید به سمت داخلیسازی محصولات خود در ایران و انتقال دانش و فناوری به خودروسازان ایرانی میرفتند. این روندی زمانبر است.
برخی از منتقدان میگویند چرا چینیها از روز اول نسبت به داخلیسازی اقدام نکردند؟ وقتی خودروساز یک تیراژ و بازار محدود دارد، امکان ندارد بتواند روی ساخت داخل قطعات کار کند. زمانی میتوان اقدام به ساخت داخل قطعات کرد که تیراژ و تولید ثبات پیدا کند و اقتصادی شده باشد. در این شرایط ارزش سرمایهگذاری به وجود میآید.
به نظر شما درحالحاضر چینیها آنقدر بازار ایران را شناختهاند که معتقد به سرمایهگذاری در آن باشند؟
چینیها نسبت به سالهای گذشته شناخت بسیار بیشتری نسبت به بازار ایران پیدا کردهاند و اگر بخواهند در مقیاس خیلی انبوه و با خودروسازان دولتی وارد همکاری شوند، این مساله بدون ساخت داخل و بدون بهرهبرداری از ظرفیتهای داخل ایران امکانپذیر نیست. نمیتوان سالی چند صدهزار خودرو در یک کشور تولید کرد، اما تکنولوژی ساخت یا قطعهسازی را در اختیار این کشور قرار نداد. اگر خودروسازان چینی بخواهند با ظرفیت محدود تولید کنند، آن وقت همان مونتاژکاری ادامه پیدا میکند. اما وقتی بخواهند تولید انبوه داشته باشند، باید روی پروژههای مشارکتی و انتقال دانش و فناوری کار کنند.
بیش از ۱۰ سال است که چینیها در ایران فعال هستند. به نظر شما آنها با خودروسازان خصوصی بهتر همکاری کردهاند یا با دولتیها؟
چینیها با هر شرکتی که کار کردهاند، ساخت داخل خودشان را داشتهاند. خودروسازان خصوصی یک سری مزایا دارند و چابکتر از دولتیها هستند. خودروسازان دولتی اما زیرساختهای قویتری دارند. بهطور کلی خیلی نمیتوان اینها را مقایسه کرد. اما به لحاظ عملکردی، با خودروسازان بخش خصوصی بهتر کار کردهاند.
خیلی از خودروسازان چینی در زمان تحریمها به همکاری خود با خودروسازان بخش خصوصی ادامه دادند. اما خیلی از شرکتهایی که با خودروسازان دولتی کار میکردند، در زمان تحریم و به دلیل حساسیت بیشتری که وجود داشت، خیلی سریع بازار ایران را ترک کردند. قطعا همکاری با خودروسازان دولتی سختی بیشتری برای چینیها خواهد داشت. چراکه مناسبات در این بخش پیچیدهتر است.
اما درمجموع خودروسازان چینی که در شرایط تحریم در ایران باقی ماندند، سازوکار بهتری در بازار ایران ارائه دادند. چینیها اصولا چون با خودروسازان بخش خصوصی بهصورت طولانیمدت کار کردهاند، راحتتر کنار آمدهاند. عمر همکاری چینیها با خودروسازان دولتی به دلیل تحریمها بسیار کوتاه بود. حال باید دید در استراتژی جدید چینیها چه برنامه و چه پلتفرمهایی برای همکاری با خودروسازان ایرانی وجود دارد.