مهندس حمیدرضا قنبری‌همدانی (مدیر برنامه‌ریزی، پژوهش و توسعه خدمات موزه‌ای بنیاد مستضعفان)

حمیدرضا قنبری‌همدانی: بازسازی خودروهای کلاسیک را بر اساس مبانی مرمت آثار تاریخی انجام دادیم

این روزها روند بازسازی و مرمت خودروهای کلاسیک و تاریخی موزه خودروهای تاریخی ایران که به‌بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی تعلق دارد مورد انتقاد برخی دلواپسان و علاقه‌مندان به‌خودروهای کلاسیک قرار گرفته است. در همین رابطه نظر دکتر حشمت‌الله قنبری همدانی (مدیرعامل موسسه فرهنگی موزه‌های بنیاد مستضعفان) را به‌صورت تلفنی جویا شدیم و او مهندس حمیدرضا قنبری‌همدانی (مدیر برنامه‌ریزی، پژوهش و توسعه خدمات موزه‌ای بنیاد مستضعفان) را برای بررسی تخصصی موضوع به‌ما معرفی کرد.

آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگوی همکاران در «دنیای‌خودرو» با  مهندس قنبری درباره نگرانی‌ها، چالش‌ها و برخی انتقادهایی است که به‌بازسازی برخی خودروهای کلاسیک و آنتیک این موزه وارد شده است.

این روزها در فضای مجازی اخباری منتشر شده مبنی بر این‌که روند بازسازی خودروهای تاریخی موزه بنیاد مستضعفان، شکل استانداردی ندارد و برخی ابراز نگرانی کرده‌اند که ممکن است با این کار به‌اصالت برخی خودروهای تاریخی لطمه وارد شود. امروز ما اینجا هستیم تا توضیحات شما را به‌عنوان مدیر برنامه‌ریزی، پژوهش و توسعه خدمات موزه‌ای بنیاد که مسئول انجام این بازسازی است، جویا شویم تا دراین‌باره قضاوت غیرمنصفانه‌ای نداشته باشیم. 

درمورد اتفاقات و اظهارنظرهایی که درفضای مجازی می‌شود، حق با شماست و متاسفانه بیش‌تر آن‌ها یک‌طرفه است. البته ما هم نخواستیم طرف دوم باشیم. چون طرح این موضوع‌ها واقعا آدابی دارد. زمانی کسی می‌تواند ادعای خیرخواهی کند که انتقادهایش به‌جا باشد و موضوع به‌جمع‌بندی برسد. اما انتشار انتقادها به‌صورت یک‌طرفه در اینستاگرام و همراهش بد و بیراه گفتن، کسی را به‌جمع‌بندی و ارائه یک گزارش حقیقی از کار انجام‌شده نمی‌رساند. 

حدودا یک سال و هشت ماه است که ما فرآیند بازسازی خودروهای کلاسیک و تاریخی را دربنیاد مستضعفان آغاز کرده و دنبال می‌کنیم و این کار نه‌تنها روی خودروهای تاریخی متعلق به‌بنیاد صورت گرفته، بلکه ما در این مدت چیزی حدود چهار هزار اثر تاریخی و موزه‌ای را در این بخش اصالت‌سنجی، کارشناسی و مرمت کرده‌ایم. ما یک مجموعه تخصصی موزه‌ای هستیم و نگاهمان به‌مسائل متفاوت با کسی است که خرید و فروش خودرو انجام می‌دهد یا کسی که در نمایشگاه، خودروهایش را به‌نمایش می‌گذارد. 

خودروهای تاریخی ما نیز همچون بقیه آثار هنری که دراختیار بنیاد است، پروسه یک‌ساله مطالعه، آسیب‌سنجی و پژوهشی را طی کرده‌اند. در این زمینه ما هم از مشاوران داخلی و هم از مشاوران خارج از کشور استفاده کرده‌ایم و الان که در محضر شما هستیم، ۵۹ مدل خودرو تاریخی که یکی از آن‌ها کالسکه ناصری است، آماده نمایش درسالن موزه است. بقیه خودروها نیز در کیلومتر ۱۱ جاده‌مخصوص و در گنجینه داخلی موزه خودرو هســــتند. 

اگر کمی به‌گذشته برگردیم، درمی‌یابیم که وضعیت نگهداری و نمایش خودروهای کلاسیک و تاریخی درست و ایده‌آل نبوده است. 

تا قبل از این، این خودروها در انبار کرج بنیاد و درشرایط بدی نگهداری می‌شدند و زمانی هم که بنیاد به‌این نتیجه رسید که خودروهای تاریخی را حفظ کند، فشار زیادی به‌آن‌ تحمیل و وارد شد. بخصوص در دوران جنگ که عده‌ای راغب بودند این خودروها را تبدیل به‌پول کنند تا دردی از کشور دوا شود. اما مجموعه حاکمیت و بنیاد این درخواست را قبول نکرد و این خودروها حفظ شدند.

 اما گویا تعدادی از این خودروها نیز از کشور خارج شده‌اند. 

این اتفاق‌ها مربوط به‌زمانی است که هنوز این اموال در بنیاد تجمیع نشده بود و بعد از پیروزی انقلاب، تیم‌های جمع‌آوری و گردآوری درمورد آثار تاریخی وجود داشت که خودروها نیز بخشی از آن‌ها بودند. حالا این‌ها از کجا گردآوری شدند؟ بخش خیلی اندکی از این آثار تاریخی در کاخ‌ها بوده؛ اما بیش‌تر این آثار توسط مالکان صاحب‌قدرت در خانه‌های امن نگهداری ‌شده است. به‌عنوان مثال اوایل انقلاب دوستان خانه‌ای پیدا کردند که در ۷۰۰ متر بنای آن، تنها تابلوهای نقاشی ارزشمند چیده شده بود. 

در ادامه کلیه اموال و مواردی که مربوط به‌خانواده سلطنتی بود، طبق فرمایش حضرت امام (ره) و حضرت آقا، در بنیاد نگهداری شدند؛ از جمله خودروهای تاریخی. 

بعد از چند سال بنیاد به‌خودش آمد و دید که یک موزه خودرو دارد. البته شرایط نگهداری این خودروها مناسب نبود و به‌عنوان مثال از سقف انبار محـــل نگهداری خودروها آب چکه می‌کرد. بالاخره تصمــــــیم جمعی بنیاد بر این شد که بحث بازسازی موزه خودرو پیگیری شود. 

براین مبنا، کارها شروع شد و البته برای مدتی نیز متوقف شد. اما خوشبختانه از یک‌سال و ۹ ماه قبل، کارهای اجرایی و عمرانی آغاز شد. در فاز ساختمانی، ما  ۱۱ هزارمتر مربع زیربنا برای موزه خودرو ایجاد کردیم که بخشی از آن مربوط به‌سالن‌های نمایش است و به‌لطف خدا، تا آخر بهار امسال کار به‌اتمام می‌رسد و برای اوایل تابستان خودروها آماده نمایش می‌شوند. درواقع اگر این خودروهای کلاسیک بازسازی نمی‌شدند، تا چند سال دیگر کاملا از بین می‌رفتند.

خودروهای کلاسیک را بازسازی نمی‌ کردیم نابود می‌ شد

 درباره روند بازسازی خودروها توضیح می‌دهید و آیا واقعا اصالت برخی خودروها تحت‌تاثیر قرار گرفته است؟ 

برخی خودروها همان زمان که تحویل ما شدند هم آسیب دیده بودند که از آن‌ها تصاویری نیز برای گزارش کاری خودمان داریم. به‌عنوان مثال یکی از همین ماشین‌هایی که دوستان مطرح می‌کنند و می‌گویند صفرکیلومتر و دست‌نخورده‌ بوده، به‌هیچ‌عنوان این طور نیست و البته بخشی از این خودروها نیز سالم بودند و همچنان سالم می‌مانند. 

بخشی هم قبل از این‌که به‌بنیاد برسند آسیب داشتند. بخشی نیز در جابه‌جایی‌ها آسیب دیدند. ما یک لامبورگینی سفیدرنگ داشتیم که صاحب آن خودرو را در بخشی از حیاط خانه پنهان کرده و رویش خاک ریخته است. به‌همین دلیل خودرو دچار پوسیدگی شدید شده بود و رنگش ترک داشت.

این خودرو با همین وضعیت در نمایشگاه، نمایش داده می‌شد و همواره به‌مجموعه بنیاد انتقاد می‌شد که چرا این ماشین با این وضعیت به‌نمایش درمی‌آید؟ همان‌طور که گفتم ما از کارشناسان داخلی هم استفاده کردیم.

در این حوزه فردی را به‌عنوان کارشناس انتخاب کردیم. البته خیلی از بزرگواران هستند که در این حوزه فعال هستند و از قبل هم با موزه در ارتباط بوده‌اند؛ اما شاید تعدادی از آن‌ها درس این کار را نخوانده باشند .

 امکان دارد نام این مشاور را بگویید؟

اسم‌شان را نمی‌توانم به‌شما بگویم چرا که دراین‌باره محدودیت‌هایی وجود دارد. اما بالاخره این افراد انتخاب شدند، آمدند و با آن‌ها قرارداد بستیم. تمام مراحل کار هم صورتجلسه و مستندنگاری شده است. خودرو قبل از مرمت آسیب‌شناسی شده و همه این‌ها قبل از افتتاح موزه ارائه خواهد شد.

ما در واحد مرمت خودمان دپارتمان‌های مختلفی داریم از قبیل چوب، فلز و سفال. بخشی از دانش مرمت خودرو در کشور وجود دارد و از آن برای احیای آثار تاریخی و موزه‌ای استفاده کردیم. درواقع این خودروها مرمت نشده‌اند که پس از آن فروخته شوند. بلکه آن‌ها برای کشور و مردم می‌مانند.

طبیعتا ما نگاهمون به‌این مقوله متفاوت است. البته همه خودروها هم مرمت نشدند. آن‌هایی را که سالم بودند تنها نظافت کردیم و با یکی از شرکت‌های معتبر و تخصصی مراقبت‌های خودرو هم کار کردیم.

ما حدود ۱۸ تا ۲۰ دستگاه خودرو داشتیم که نیازی به‌مرمت نداشت. تعدادی هم آسیب بسیار جزیی داشتند. به‌عنوان مثال سرگلگیر خودرو آسیب دیده بود.

رولزرویس سبز رنگی هم داریم که یک آجر به‌آن خورده و تصادف هم دارد. ما نمی‌توانستم آن را با چنین وضعیتی در سالن نمایش قرار دهیم. البته ما مشکلات مربوط به‌مسائل رجیستری را هم داشتیم. البته این خودروها را بنیاد نخریده و مصادره شده و برخی نیز برای افراد متمول بوده و همه برای خاندان سلطنتی نبوده است.

یک نکته‌ای را هم بگویم که اکتشاف خیلی تازه‌ای است و با مدل میورا یک تصادف سنگین می‌شود و بعد آن را واگذار می‌کنند به‌پزشک دربار. پزشک هم آن را تعمیر می‌کند و از خودرو استفاده می‌کند تا می‌رسد به‌دست ما. اما به‌خاطر مسائل رجیستری کمپانی‌ها جواب ما را نمی‌دادند.

به‌عنوان مثال مرسدس‌بنز از ۱۰ یا ۱۵ سال پیش ما را بلاک کرد. بنابراین یا باید این خودروها را رها می‌کردیم تا از بین بروند یا باید از دانش کسانی که در این حوزه فعال بودند، بهره می‌گرفتیم و ایرادهای آن‌ها را اصلاح می‌کردیم. خیلی سخته؛ اما ما گزینه دوم را انتخاب کردیم.

از دوستانی که خارج از کشور بودند و اطلاعاتی به‌ما دادند و البته کارشناسان داخل کشور کمک گرفتیم و مطمئن باشید بعد از نمایش خودروها تمام این موارد در قالب یک کتاب منتشر می‌شود و در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد با این هدف که بسیاری از اتفاق‌هایی که در روند بازسازی این خودروها رخ داد، کنار هم گردآوری شود و به‌مبانی مرمتی که ما به‌عنوان موزه‌دار از آن آگاهیم، اضافه شود.

ما با دانشگاه‌های تبریز، تهران و اصفهان هم کار می‌کنیم و بسیاری از اساتید به‌ما گفتند کاری که شما کردید، تک بوده است؛ چرا که در حوزه مرمت خودرو استاندارد و چهار چوب نداریم.

یک‌سری کسری قطعات هم وجود داشت که با افتخار در کشور ساخته شده است؛ به‌عنوان مثال شیشه سوپر فست فراری. اما چرا چنین قطعه‌ای را ساختیم و آن را وارد نکردیم؟ پاسخ آن است که کلا از این مدل ۱۰۰ دستگاه ساخته شده است؛ حالا از کجا باید شیشه این مدل را پیدا می‌کردیم؟  درواقع یا باید با شیشه شکسته این خودرو داخل موزه می‌رفت یا باید اصلاح می‌شد.

با این اوصاف ما این قطعه را ساختیم و شیشه خودش هم موجود است و در آرشیو نگهداری می شود. اما بخش دیگری از این‌گونه لوازم در ایران قابل تامین نبود. به‌عنوان مثال پورشه ۳۵۶ قرمز که بلوری چراغ نداشت و ما قطعه آن را همراه مسافر وارد کشور کردیم. کالسکه ناصری مشکی هم همین طور. درواقع همان زمان هم که در موزه بود، دستگیره درش مشکل داشت و افتادگی پیدا کرده بود.

استراکچر خودروهای کالسکه‌ای ما چوب است که رویش آهن کوبیده شده و تمام این‌ها مطالعه شد و تبدیل شد به‌یک روش یا شیوه کار برای تک‌تک این ۵۹ خودرو که البته ۱۲ دستگاه از آن‌ها به‌تازگی به‌گنجینه اضافه شده است. یا روکش‌صندلی بعضی از این خودروها ایراد داشت و پاره بود که یا باید در همان شرایط می‌ماند یا باید اصلاح می‌شد.

درعین حال از یک زمانی به‌بعد صندلی خودرو ترد می‌شود و وقتی شما برای جابجایی هم در خودرو می‌نشینید، ابر صندلی می‌ریزد و فنرها روکش را پاره می‌کند.

در این بخش هم بچه‌های دپارتمان چرم و پوست را فعال کردیم و متناسب با چرم موجود برای خودروها (طبیعی، گاوی، گوسفندی، مصنوعی) مدل مورد نیاز را تامین کردیم. هفت یا هشت مورد از صندلی‌ها نیز مشکل اساسی داشتند که ما مجبور به‌تعویض آن‌ها شدیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 6 =