صنعت خودرو در سالهای اخیر با انبوهی از برنامهها از سوی سیاستگزاران مواجه بوده است. برنامههایی که یا اجرا نشدهاند یا بهدلیل شرایط اقتصادی کشور به صورت کامل اجرا نشده و نصفه و نیمه رها شده است. در حال حاضر کشور با تحریم مواجه است و از برجام و توافق هم خبری نیست. در این شرایط اصولا چه راهی پیش روی صنعت خودرو ایران است؟ اگر برجام به توافق برسد چه سناریویی پیش روی این صنعت قرار دارد و در صورت عدم دستیابی به توافق چه سناریویی را باید پیش گرفت؟
در همین زمینه، با سیامک مقتدری، از فعالان حوزه قطعات خودرو به گفتوگو پرداختیم. وی معتقد است در صورت رسیدن به توافق باید با همکاری تمام خودروسازان و شرکتهای صاحب تکنولوژی سرعت پیشرفت خود را افزایش دهیم. در صورت عدم توافق هم باید خودروهایی متناسب با نیاز مردم انتخاب و با همکاری قطعهسازان تولید خودروهای جدید را آغاز کنیم.
برای صنعت خودرو برنامههای مختلفی چیده شده اما در عمل هیچکدام بهطور کامل اجرا نشدهاند. اصولا در این شرایط اقتصادی و سیاسی چه برنامه و سناریویی برای صنعت خودرو باید اجرا شود؟
نخستین کاری که وزارت صمت باید انجام دهد، تدوین یک استراتژی مدون برای صنعت خودرو کشور است که همه مجموعههای ذینفع بتوانند و بدانند آینده این صنعت چگونه رقم خواهد خورد.
در سالهای پیشین دولت و وزارت صمت استراتژیها و برنامههایی برای اصلاح ساختار و وضعیت صنعت خودرو کشور ارائه کردند که متاسفانه با توجه به تغییر مدیریتها و دولتها این برنامهها پیگیری نشد و به نتیجه نرسید.
برای تدوین یک استراتژی خوب در اولین گام باید شناخت جامعی از وضعیت موجود داشته باشیم تا مشخص شود چالشهای پیشرو، نقاط قوت و ضعف چیست و چگونه میتوان در مسیر توسعه گام برداشت. واقعیت این است در صنعت خودرو بدون در نظر گرفتن وضعیت عمومی و سیاسی کشور نمیتوان یک استراتژی و هدفگذاری درست تعیین کرد.
بود و نبود توافق چه سناریوهایی برای صنعت خودرو ایجاد میکند؟
اگر توافقات انجام شود و برجام به سرانجام برسد، شرایط فرق میکند و شرکتهای خارجی به بازار کشور میآیند. حالا شاید شرکتهای فرانسوی وارد کشور نشوند، اما هستند شرکتهایی که خواهان ورود به بازار ایران باشند. باید شرایط بهگونهای باشد که این بار نتوانند به راحتی از کشور خارج شوند. این بهترین سناریو برای صنعت خودرو ایران است.
چرا که باید بپذیریم به لحاظ تکنولوژی و فناوری عقب بوده و نیازمند همکاری با شرکتهای مختلف جهانی هستیم. تولید خودرو یک فعالیت بینالمللی فراگیر است و اینگونه نیست که یک کشور بگوید به تنهایی صفر تا صد خودرو را تولید میکنیم.
در صنعت خودرو رقابت شدیدی وجود دارد و باید مزیتهای نسبی هر شرکت در هر نقطه از جهان بررسی شود و از امکانات آنها استفاده شود. در نتیجه این بهترین سناریو است تا ما هم مانند همه دنیا بینالمللی کار کنیم.
در این سناریو که به رفع تحریمها و گشایش روابط اقتصادی کشور مربوط میشود، میتوانیم با یکی یا چند کارخانه خودروسازی که در سطح جهانی مطرح، فعال و دارای یک زنجیره تامین جهانی هستند ارتباط برقرار کنیم و از آنها بخواهیم که در کشور سرمایهگذاری کرده و خط تولید خود را راه اندازی کنند؛ همانگونه که بعد از امضای برجام، رنو فرانسه به ایران آمد. باتوجه به پتانسیل بالا و مناسبی که شرکتهای قطعهسازی ایرانی دارند، چه در بحث تولید خودرو و چه در بخش مشارکت قطعهسازان با خودروسازان کشورهای دیگر، میتوان کیفیت تولید و صادرات را ارتقا بخشید. اما درعینحال، احتمال احیا نشدن برجام را نیز باید بهطور جدی مد نظر داشت.
اگر تحریمها ادامه پیدا کند، بهترین مسیر پیش روی صنعت خودرو ایران چیست؟
اگر تحریمها ادامه پیدا کند بهترین سناریو این است که خودروهایی متناسب با بازار و اقتصاد ایران انتخاب شده و تولید شود. این قدرت در صنعت قطعهسازی ما وجود دارد که این خودروها را با مهندسی معکوس تولید کنیم. یعنی بتوانیم محصولات جدیدی را جایگزین مدلهای قدیمی که مردم از لحاظ ظاهری و کیفی آن خسته شدهاند، کنیم. در این صورت باید اتکای ما به منابع داخلی باشد. هرچند در دوران تحریم تولید نخوابید و صنعت خودرو به حیات خود ادامه داده است. بنابراین اگر تحریمها باقی بمانند باید مدل صحیحی پیش گرفته شود. باید هم بحث بازار داخلی و سلیقههای مشتریان را در نظر گرفت و هم شرایط تکنولوژی را در نظر گرفت و بهترین انتخاب را داشت. یعنی حتی اگر تحریمها ادامه پیدا کند، نباید از بهروزرسانی محصولاتی که فعلا جدید محسوب میشوند، غافل شد تا دوباره گرفتار تولید سیساله یک محصول تکراری نشویم.
ادامه تحریمها و عدم اتصال به شرکتهای صاحب تکنولوژی در دنیا چه پیامدهایی خواهد داشت؟ آیا باعث درجا زدن صنعت خودرو و صرفا ادامه تولید خواهد بود یا امکان پیشرفت هم میسر است؟
من معتقد هستم که میتوان پیشرفت کرد و درجا زدن به آن معنا وجود نخواهد داشت. به هرحال اگر شرایط باز میشد ما باید به گونه دیگری سیاستهای خود را اجرا میکردیم و حالا که تحریم وجود دارد باید مسیر دیگری را برای خود انتخاب کنیم. من به درجا زدن اعتقاد ندارم و میتوان در این شرایط هم پیشرفت کرد. اگر این شرایط درست مدیریت شود پیشرفت هم میتوانیم داشته باشیم. اما بههرحال اگر بخواهیم با سرعت مناسب و آنچه که ایدهآل است پیش برویم، بهتر است تحریمها برداشته شده و ارتباطات تسهیل شده باشد.
برنامههای بسیاری برای صنعت خودرو طرحریزی شده اما بسیاری یا اجرا نشده یا ناقص اجرا شدهاند. مدیریت این مساله بین وزارت صمت، خودروساز و قطعهساز و سایر نهادهای درگیر در این صنعت چگونه باید باشد؟
صنعت خودرو به لحاظ فناوری و اندازه یک صنعت بزرگ و گسترده است. این صنعت را بدون اینکه همه ارکان حاکمیت پشت آن باشند نمیتوان اداره کرد. درحالحاضر خودرو تولید میشود اما با ضرر. ضرر انباشته خودروسازان تا انتهای سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۱۰هزار میلیارد تومان بوده است. بنابراین یک جای این قضیه اشکال دارد. پس در راستای مدیریت صحیح ابتدا باید بحث قیمتگذاری را حل کنیم. بعد از آن به لحاظ پشتیبانی مالی باید اقداماتی انجام شود. یک رابطه برد-برد باید بین قطعهساز و خودروساز ایجاد شود. ضمن اینکه مجلس باید درخصوص قانونگذاری در حوزه واردات، رفع موانع تولید و... هماهنگی مناسبی با طرفهای درگیر این قوانین داشته باشد. قوه قضاییه هم باید پشتیبان تولیدکنندگان باشند. بانک مرکزی و همه بانکهای دیگر هم باید با تولیدکنندگان و صنعت خودرو همراه باشند و همکاری کنند. بنابراین برای پیشرفت در صنعت خودرو یک اراده جمعی لازم است. متاسفانه همه از تولیدکننده طلبکار هستند و البته مدعی. از دارایی و تامین اجتماعی گرفته تا سایر ارگانها همگی مدعی هستند. بعد از حلوفصل این موارد به انتخاب درست محصول و بهرهوری در فرآیند صحیح مدیریتی خواهیم رسید.
درخصوص انتخاب صحیح محصول هم میبینیم که بخش خصوصی حتی برای خرید امتیاز پلتفرمها بهطور کامل به سمت چینیها حرکت کرده و خودروسازان بزرگ هم در بخش تجاری به این سمت رفتهاند. انتخاب صحیح در این حوزه چگونه باید باشد؟
اینکه شرکتها چه اقدامی انجام میدهند صلاح خود را میدانند. بههرحال یک خودروسازی بخش خصوصی نیاز به شبکه تامین دارد که سرمایهگذاری سنگینی میطلبد. در نتیجه چارهای ندارد جز اینکه واردات انجام دهد. بنابراین یا باید حمایت شود تا سرمایهگذاری انجام دهد یا باید خط مونتاژی ایجاد و یک خودرو تولید کند. چین شریک ما شده، چون چاره دیگری نیست. چون با کشورهای اروپایی و ژاپنی و کرهای که امکان همکاری نداریم. راهحلهای زیادی پیش روی خودروسازان نیست. اصولا تولید این خودروها رقم خاصی نیست و بار اصلی صنعت خودرو بر دوش دو خودروساز کشور قرار دارد. در این راستا، طرح تولید مشترک یک خودرو اقتصادی از سوی دو خودروساز مد نظر قرار گرفته است و امیدواریم به نتیجه خوبی برسد. این روند بر صنعت قطعه هم تاثیر مثبت خواهد داشت. چراکه هر چقدر تیراژ خودرو افزایش پیدا کند، تولید متمرکز خواهد شد و این به نفع خودروسازان و قطعهسازان است.