کد خبر: 192911
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۵

همه چیز از خستگی شروع شد یعنی ریشه آن سفرهایی بود که از دست رفته بود در برج‌هایی که بالا می‌رفتند و معمار جوان را از راه و جاده و لذت سفر گرفته بود، همین شد که همه را بوسید و بازگشت، اما نه فقط برای سفر که این بار کار در سفر یا کار در خودرو.

به گزارش اخبار خودرو ، تورهای طبیعت گردی با تور ایران چهار چرخ، که تلفیقی بود از خودروهای دو دیفرانسیل از طراحی تا تیونینگ و بعد از آن جاده نوردی و طبیعت گردی، آن قدر جذاب بود که «محمد بزرگ» را به این نتیجه برساند که یک فولکس را کافه کند، اما نه هر کافه‌ای، کافه‌ای که مانند کوله پشتی هر زمان اراده کرد، در جایی باشد که او می‌خواهد با مشتریانی که تشنه یک لیوان آبمیوه طبیعی یا قهوه با کوکی‌های خانگی که طعمش زیر دندان می‌ماند تا بار بعد و لیوانی تازه و نوشته‌ای تازه‌تر.

[caption id="attachment_192914" align="aligncenter" width="700"]یک‌کم بیشتر کنار فولکس نارنجی یک‌کم بیشتر کنار فولکس نارنجی[/caption]

کار پیدا کردن سخت است، به خصوص اگر دنبال میز و دفتر و دستک باشی، تازه دنبال کار آزاد هم باشی، سرمایه می‌خواهد و چون نداری، حتما باید شاگردی کنی. میان این همه اما و اگر، نسلی هستند که هم جوانند و هم خوش‌فکر.

همین می‌شود که یک صندوق را بالا می‌زنند و درها را می‌خوابانند و کنار یک خیابان را تبدیل به محل کسب می‌کنند. حالا تهران چند ماهی است که خودروهایی را می‌بیند که کافه‌های سیار هستند. وضعیت محمد هم همین‌طور بود. فقط کمی بیشتر فکر کرد و تحقیق و درنهایت به یک فولکس رسید، اما نه هر فولکسی.

محمد: «وقتی قرار شد کار معماری و شرکت را کنار بگذارم، دیدم تجربه کار با ماشین اسپرسو را دارم، از همین استفاده کنم، اما به شیوه‌ای که سفرهای سالانه‌ام را هم داشته باشم و در سفر هم کار کنم.» برای این کار فولکس بهترین انتخاب بود. به قول محمد: « فولکس، در اروپا و سفرهای جاده‌ای و حتی جهانگردی خیلی استفاده می‌شود که مهم‌ترین دلیل آن مکانیسم ساده آن است. در عین آن که ساده است،‌اما عجیب است. شیشه‌هایی با دید باز دارد و برای سفر راحت است.»

[caption id="attachment_192912" align="alignleft" width="300"]یک‌کم بیشتر کنار فولکس نارنجی یک‌کم بیشتر کنار فولکس نارنجی[/caption]

نوستالژی فقط برای رفتن به درون و ای وای چه بود و چه شد نیست، گاهی مثل «پین کافه» می‌درخشد و می‌شود محل کسب که اتفاقا همه را تشویق می‌کند که بیا و لحظاتی تامل کن و جرعه‌ای مهمان ما باش در این دورهمی. این دنبال قدیمی‌ها رفتن، گاهی درون آدم‌هاست، مانند محمد که عشق ماشین‌های قدیمی است اما پیش از این تویوتا لندکروزر fj70 داشته است.

نوع خودرو که انتخاب شد، محمد رنگ اصلی آن را انتخاب کرد و یک نارنجی را خرید. اما چه نارنجی. محمد: « اول از همه دنبال یک T2 دو کابین بودم. استیشن اصلا مناسب کار من نبود؛ چون برای تجهیزات کارم، منو و نوع آشپزخانه‌ام مناسب نبود.

اما مدل دو کابین موجب شده است آشپزخانه من یک تیکه در بغل خودرو و به طول آن باشد. من نیاز به یک تختخواب داشتم و الان نصف خودرو تختخواب من است. اما موضوع خیلی مهم، جاگیری منبع آب و موتور برق برای دستگاه اسپرسو بود، حالا زیر صندلی‌های عقب، این تجهیزات را متمرکز کرده‌ام، در عین حال هیچ لطمه‌ای به هویت خودرو وارد نشده است.» هویت، همه دنبالش هستند، اما خیلی به آن اهمیت داده نمی‌شود و بیشتر همان ظاهر حفظ می‌شود، اما وقتی فولکس مدل ۱۹۷۷ به دست محمد رسید، همراه با آرش نادری، چنان چهار ستونش را بازسازی کردند که انگار نه انگار این فولکس روزی چند ساعت کافه است. صندلی‌ها، دریچه هوا، آینه‌، حتی آرم فولکس عوض شد و بعد از آن یک دست رنگ نارنجی خوشگل روی بدنه نشست و شد پین کافه.

به قول محمد: « همه تلاشم این بود که اصل خودرو حفظ شود. حتی درها را دست نزدم و از چپ، راست و عقب به پایین می‌خوابد که از آنها به عنوان میز بار استفاده می‌کنم و درهای دیگر هم بالا می‌رود که آنها سایه‌بان کافه هستند و مشتریان را از آفتاب و باران محافظت می‌کنند.»

[caption id="attachment_192913" align="alignleft" width="300"]یک‌کم بیشتر کنار فولکس نارنجی یک‌کم بیشتر کنار فولکس نارنجی[/caption]

سفارش بده، یک ربع منتظر کافه و نوشیدنی‌ات بمان و بنوش و دقایقی گپ بزن و برو. یک Tack away کامل. هر آنچه هم که در اینجا سرو می‌شود، خانگی است. کوکی‌های خوشمزه روزانه در خانه پخته می‌شود و آبمیوه‌ها هم همان جا تهیه و بعد در فولکس جاگیر می‌شود و می‌ماند انتخاب خیابان؛ آن هم معمولا از روز قبل انتخاب شده و در اینستاگرام منتشر می‌شود تا مشتریان بدانند ساعت چند کجا باشند. البته با توجه به آن که کافه‌های خودرویی و سیار چند دستگاه هستند، به طور هفتگی مکان‌ها مشخص می‌شود تا یک باره دو کافه در یک خیابان نباشند.

به قول محمد: « الان چهار فولکس و یک لندروور در تهران هستیم و یک صنف کوچک تشکیل داده‌ایم که هر هفته دور هم جمع می‌شویم و خیابان‌ها را مشخص می‌کنیم که کی قرار است کجا باشیم.» البته آنها همه جا می‌توانند جاگیر شوند، فقط یک پریز برق می‌خواهند. گاهی کنار رستوران‌ها می‌روند، یک پریز می‌گیرند و گاهی چند صندلی، در عوض همین که مقابل رستوران شلوغ می‌شود، کاسبی رستوران هم بیشتر رنگ می‌گیرد.

مشتری‌ها از هر جنسی هستند، سواره و پیاده فرق نمی‌کند. البته روزهای سه‌شنبه که روزهای بدون خودرو است، هر دوچرخه سواری که در تیر رس پین کافه‌ای‌ها قرار بگیرد، یک سفارش رایگان مهمان است. آن هم در لیوان‌هایی که روی هر کدام جمله‌ای است از فلسفه فولکسی که دیگر محل کسب و کار و عکس‌های زیبا با مشتریان است.

جمله‌هایی که روی هر لیوان متفاوت از دیگری است و بسته به شانس او، به دستش می‌رسد. گاهی می‌پرسد: «کی برف می‌آد؟» و گاهی پیشنهاد می‌دهد قهوه گرم از ما و لب خندون بیشتر».

روزگاری اگر گذرتان به فولکس نارنجی افتاد که درها را بالا زده و بی‌میز و صندلی جماعتی دوره‌اش کرده‌اند و لیوان در دست دارند، اگر لیوانی به دستتان رسید که رویش نوشته بود، «یه کم بیشتر»، زود لیوانتان را جلو ببرید تا کمی بیشتر لیوانتان را پر کند و با کوکی‌های خانگی یا ساندویچ‌های خوشمزه نوش جان کنید.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =