این روزها که قطعهسازان با نبود نقدینگی و کمبود مواداولیه دستوپنجه نرم میکنند، برخی کارشناسان این صنعت، بیم آن را دارند در صورت عدم تامین بهموقع منابع مالی، چراغ این صنعت برای همیشه خاموش شود و کشتی خودروسازی ایران به گل بنشیند. حل این مساله نیازمند توجه فوری متولیان و تغییر سیاستگذاری قبلی در این بخش است. از همین رو، موضوع را با دبیر انجمن صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازان خودرو کشور در میان گذاشتیم.
در ادامه گفتوگوی «دنیایخودرو» با آرش محبینژاد درباره راهکارهای برونرفت از این مشکلات از نظرتان میگذرد.
یکی از موضوعاتی که همواره در بحث صنعت خودرو شنیده میشود، بدهی خودروسازان به قطعهسازان است که منجر به توقف یا کند شدن چرخ صنعت قطعهسازی کشور شده، این بدهی چقدر است که امروز تا این اندازه مشکلساز میشود؟
بدهی خودروسازان به قطعهسازان در مجموع 20هزار میلیارد تومان است. البته این کل مطالبات زنجیره تامین است که از این مقدار 9هزار میلیارد تومان معوق شده، از همین رو، قطعهسازان و بقیه زنجیره تامین با بحران نقدینگی و تامین مواد اولیه روبهرو هستند و همین موضوع باعث کند شدن فعالیت این بخش شده است.
مدتی است قطعهسازان با کمبود نقدینگی و خودروسازان با کسری قطعه مواجه هستند. به نظر شما چقدر این دو صنعت زمان دارند تا این مشکل را کنار بزنند؟
اگر این بحران حداکثر تا یکماه آینده حل نشود، بهطورحتم کشتی صنعت خودرو به گل مینشیند. از طرفی، شاهد این هستیم صنعت خودرو ما طی سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته با 40درصد کاهش تولید مواجه شده است. درحالحاضر هم طبق برآوردهای انجام شده، 15هزار میلیارد تومان کسری نقدینگی در این بخش داریم.
به نظر شما درصورت تعلل در رفع مشکلات امروزی صنعت خودرو، چه آیندهای پیش روی این صنعت خواهد بود؟
اگر مشکلات و کمبودهای امروزی این صنعت بهزودی برطرف نشوند، بهطور حتم با موجی از بیکاری کارگران قطعهسازی و خودروسازی روبهرو خواهیم شد. همچنین کارخانهها ورشکست خواهند شد که این اتفاق به فاجعه اقتصادی منجر میشود. همانطور که اشاره کردیم تعطیلشدن این کارخانهها جمعیتی از بیکاران را روانه بازار کار میکند که به این سادگیها نمیتوان این مشکل را حل کرد.
با این تفاصیل در این شرایط باید چه اقدامی انجام داد؟
درحالحاضر یکی از مشکلاتی که در این بخش با آن دستوپنجه نرم میکنیم، این است که فعلا قطعهسازان هماهنگ و متحد نیستند و بهصورت پراکنده عمل میکنند. البته مجموعهای از کنسرسیومها در حال شکلگیری است اما این کار بهصورت منسجم و تحت یک سیاست واحد انجام نمیشود. این یک اشتباه در کل سیاستگذاری صنعت کشور است که بین قطعهسازان اختلاف و تفرقه ایجاد شود. این مساله نه به نفع کشور و نه به نفع مردم و نه به نفع صنعت خواهد بود. از همینرو، باید برای اتحاد این بخش از هیچ تلاشی دریغ نکرد.
پیشنهاد شما برای خروج از این وضعیت و ایجاد اتحاد بین قطعهسازان چیست؟
افتراق قطعهسازان به نفع هیچکس نیست و موقعیت فعلی، شرایط اتحاد است. از همین رو، باید قطعهسازان در این خصوص هوشیار باشند و به افتراق دامن نزنند. همچنین لازم است سیاستگذاران و خودروسازان خواهان اتحاد قطعهسازان باشند. اگر مسئولان بهدرستی سیاستگذاری کنند و از طرف دیگر خودروسازان نفع خود را در اتحاد قطعهسازان ببینند، اتحاد قطعهسازان شدنی و ممکن است.
یکی از بحثهایی که امروز در حوزه خودرو بسیار داغ است، موضوع واگذاری سهام خودروسازان و خصوصیسازی این بخش بوده و یکی از گزینههایی موردنظر برای واگذاری این صنعت، بخش قطعهسازی است. نظر شما در این باره چیست؟
درحالحاضر سناریوهای مختلفی درخصوص تامین مطالبات قطعهسازان در قالب واگذاری سهام دولت در خودروسازیها وجود دارد. یکی از این تئوریها این است که قطعهسازان از طریق مطالبات خود از خودروسازان، در قالب یک کنسرسیوم و به شکل تهاتری سهام دریافت کنند. چراکه خودروساز درحالحاضر پولی برای پرداخت به قطعهساز ندارد و تسهیلاتی هم که قرار بود به این بخش تزریق شود، هنوز اختصاص داده نشده است. البته این تهاتر به شکل مستقیم نخواهد بود و فرایند آن قدری پیچیده است.
فکر میکنید در این وضعیت نابسامان اقتصادی امکان تامین نقدینگی برای قطعهسازان وجود دارد؟
با آنکه قطعهسازان با کسری نقدینگی روبهرو هستند اما نقدینگی سرگردان در جامعه بسیار زیاد است. این نقدینگی به سمت صنایع خودروسازی و قطعهسازی نمیآید، چراکه درحالحاضر این صنایع زیانده شدهاند و شاهد فرار سرمایه از قطعهسازی هستیم.
بنابراین اگر سیاستهای این بخش تغییر کند و امید به سودآوری صنایع خودرو و قطعه وجود داشته باشد، بدون شک سرمایههای سرگردان جامعه بهجای اینکه وارد سرمایهگذاریهای کاذب یا وارد حوزه ارز، سکه و مسکن و نظایر آن شوند، به حوزه مولد وارد میشوند و این امر برای اقتصاد کلان کشور بسیار مفید خواهد بود. از طرف دیگر، جذب سرمایه توسط یک صنعت سودده بسیار ساده است.
اگر سرمایههای سرگردان جذب صنایعی همچون قطعهسازی شود، چه عوایدی برای اقتصاد کشور خواهد داشت؟
عمدهترین دلیل افت قطعهسازی کشور، کسری شدید نقدینگی است. چراکه خودروساز نمیتواند به تعهدات خود عمل کند و دومین عامل، عدم اصلاح قیمت و زیان سنگین قطعهسازان است.
بنابراین، درصورتیکه ساختار خودروسازان با خصوصیسازی بهگونهای بهبود یابد که خودروسازی و قطعهسازی سودآور شوند، درنهایت شاهد جذب سرمایه در قطعهسازی کشور خواهیم بود، نه فرار سرمایه.
اینامر درخصوص تمام صنایع مولد کشور صادق است. همچنین هرچقدر سرمایه سرگردان جامعه، جذب صنایع مولد اشتغالزا و دارای ارزش افزوده شود، اثر تورم را به شکل چشمگیری کاهش میدهد و در رونق تولید موثر خواهد بود.
با این شرایط فکر میکنید امکان واگذاری شرکتهای بزرگ خودروساز به قطعهسازان وجود داشته باشد؟
بله، این امکان وجود دارد اما به این شرط که مسئولان دولتی برنامهریزی کاملی برای واگذاری خودروسازان به قطعهسازان داشته باشند و خودروسازان نیز متقاضی واگذاری سهام خود به قطعهسازان باشند.
بنابراین شما موافق این هستید که شرکتهای خودروساز به قطعهسازان واگذار شود یا فکر میکنید بهتر است این دو بخش جداگانه مسیرشان را طی کنند؟
بله، اما این نیز به شرطی محقق میشود که ساختار خودروسازی امروز کشور اصلاح و سپس این نقلوانتقالات انجام شود. در غیر این صورت، صنعت خودرو پیشرفتی نخواهد داشت. همانطور که قبلتر هم اشاره کردم نبود برنامهریزی بهموقع و مناسب برای این صنعت بهطور حتم کشتی خودروسازی ایران را به گل مینشاند.
