این روزها بخش آگهی روزنامه ها و صفحات مجازی خرید و فروش خودرو با خودروهای فرسودهای پر شده است که حداقل ۱۰سال از عمر مفید آنها میگذرد. نگاهی به نشانی آگهیدهندگان نشان میدهد اغلب آنها در حومه یا جنوبیترین نقاط شهر مستقر هستند، اما این فروشندگان میگویند اکثر خریداران آنها را ساکنان مرکزشهر تشکیل میدهند؛ اتفاقی که بهنظر میرسد در اثر افزایش قیمت خودرو و کاهش قدرت خرید مردم رخ داده باشد. خودروهای فرسوده از حاشیه شهرها به کلانشهرها آمدهاند و بر حجم آلایندههای هوا به صوت لحظهای افزوده میشود. در این خصوص بهرام شهریاری، فعال صنعت قطعه در گفتوگو با «دنیای خودرو» توضیح میدهد.
این روزها بهنسبت گذشته بیشتر شاهد ویراژ خودروهای فرسوده در سطح کلانشهرها هستیم، بهنظرتان دلیل این ماجرا چیست؟
قدرت خرید مردم پایین آمده است و مردم توان خرید خودرو با کارکرد کمتر را ندارند. همچنین باتوجه به افزایش قیمتها، ارز و به بیان کلی بالا رفتن نرخ تورم با کاهش تولید مواجه هستیم. هرچه تولید خودرو کاهش یابد قیمت این محصول افزایش خواهد یافت. دلیل این ماجرا همین است که هزینههای سربار روی تیراژ کمتری تقسیم میشود که منجر به افزایش دوباره قیمت خودرو خواهد شد. با این شرایط دور از انتظار نیست مردم به سمت خرید خودروهای فرسوده بروند. افزایش استفاده از این خودروهای فرسوده نیز نتیجهای جز همین رشد آلودگی هوا که شاهد آن هستیم، در بر نخواهد داشت.
برخی نمایندگان مجلس معتقدند در این شرایط دولت باید به صنایع مادر یارانه دهد یا با کاهش قیمت مواد اولیه از قیمت خودرو بکاهد تا این مشکل برطرف شود. با چنین موضوعی موافق هستید؟
به هر نسبتی که دولتمردان تشخیص دهند، باید قدرت خرید مردم را بالا ببرند تا چرخ صنعت خودرو حرکت کند. هرچند این چرخ با نگاه کردن تنها به یک جنبه آن، هرگز به حرکت درنخواهند آمد. اقتصاد مثل حلقههای زنجیر و به هم پیوسته است و اگر هرکدام از مجموعه منفصل شود، باعث ناکارآمدی دیگر بخشهای اقتصاد میشود. متاسفانه اکنون شاهد این ماجرا هستیم و ناکارآمدی را در صنعت خودرو میبینیم.
راهحل شما برای خروج فوری از این شرایط چیست؟
با توجه به شرایط کنونی نمیتوان راهحل کوتاهمدت و معجزهآسایی را معرفی کرد؛ چراکه تمام نظرات کارشناسی را که برای نجات این صنعت باید داده میشد، دادهایم اما نتیجهای نگرفتهایم.
تا زمانی که اقتصاد مولد نباشد و ارزش افزوده ایجاد نکنیم، این شرایط پایدار باقی خواهد ماند. مولد شدن اقتصاد هم تنها به تولید بستگی دارد. تولید باعث خروج کشور از بحران میشود. با این حال میبینیم تولید و تولیدکننده با سیاستهای نادرست با مشکل مواجه شدهاند. همچنین بانکها بهجای کمک به صنعت فقط به سود خود بها میدهند.برخی شرکتها در تمام حوزهها مسیر ورشکستگی را طی کردهاند.
اگر بخواهیم بهصورت اصولی مشکل صنعت خودرو را رفع کنیم، ابتدا دولت باید از تصدیگری دست بردارد تا این صنعت دولتی نباشد. البته چنین اقدامی به این معنا نیست که مدیریت خودروسازان خصولتی باشد، زیرا تجربه نشان داده مدیریت خصولتی بدتر از دولتی است.
به این دلیل که هرجا به نفع و ضررشان باشد، خصوصی یا دولتی میشوند. اما اگر این صنعت به بخش خصوصی واگذار شود و این بخش نیز امکان رشد داشته باشد، بهطور قطع شاهد تغییر خواهیم بود. البته مدیر بخش خصوصی هم باید سوابق چنین کاری را داشته باشد تا مدیریت را در دست بگیرد. درکنار این موارد، بحث آمایش صنعت که فقط از آن یک واژه باقی مانده است نیز بایدعملیــاتی شود.
درحالحاضر ظرفیت بالایی در صنعت کشور وجود دارد اما به آنها بیتوجهی شده است. تمام اینها حلقههای زنجیری هستند که باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند تا صنعت و اقتصاد کشور را از این شرایط خارج کنند.