نرده‌ های تئاتر شهر

احتمالا باز هم سر و کله نرده‌کشی در اطراف این محدوده پیدا می‌شود. زیرا اگر نباشند، هم گره ترافیکی شدیدی در منطقه ایجاد می‌شود و هم نبودشان به نظر می‌رسد، عملا وجود زیرگذر در منطقه را بی‌معنا می‌کند.

چنددهه است که تئاتر‌شهر تهران به سبب قرار گرفتن در مرکز شهر و اجرای فعالیت‌های فرهنگی به محلی برای سپری‌کردن اوقات تبدیل شده است. ساختمانی بزرگ با معماری ویژه که در کنار پارکی بزرگ موسوم به پارک‌دانشجو قرار دارد؛ تئاترشهر، پارک‌دانشجو، چهارراه‌ولیعصر این روزها به جای آن‌که با فعالیت‌های هنری خود شناخته شوند، با نرده‌ها و خبرهایی که حوالی آ‌ن‌ها به‌گوش رسانه‌ها می‌رسد، شناسایی می‌شود. خبری که «دنیای‌ خودرو» آن را دنبال می‌کند.

حجم تردد در محدوده چهارراه ولی‌عصر چه از نظر خودرو و اتوبوس و چه عابران و مسافران، همیشه قابل‌توجه است. در ساعات پرتردد و اوج ترافیک، این حجم بیشتر به چشم می‌آید و گاه ترافیک سنگینی ایجاد می‌کند. بخشی از این ترافیک به‌دلیل عابران و مسافرانی است که در چهارراه ولی‌عصر تردد یا هر لحظه که اراده کنند از خیابان عبور می‌کنند. به این شرایط باید مسافربرانی را که سر چهار‌راه برای سوار یا پیاده کردن مسافر توقف می‌کنند نیز اضافه کرد، رفتاری که موجب کندی آمد و شد خودروها می‌شد. 

روزهای آغازین درهم تنیدگی عابران و خودروها 

قصه از سال‌های ابتدای دهه ۹۰ آغاز شد، زمانی که زمزمه‌های احداث مترو به گوش می‌رسید. تردد خودروها در محدوده تئاتر‌شهر به‌عنوان یکی از مناطق مرکزی پایتخت افزایش پیدا کرده بود و درهم تنیدگی عابرانی که همه روزه مقصدشان تئاتر شهر بود و خودروهایی که از آن منطقه گذر می‌کردند، کار را برای کنترل ترافیک از جانب پلیس راهور و شهرداری سخت‌ تر می‌کرد.

تنها رانندگان گوش به فرمان چراغ راهنمایی بودند و عابران گاه بی‌توجه به وضعیت خیابان و چراغ راهنمایی، از میان خودروهای در حال حرکت، عبور می‌کردند. حجم عابران، بیش از آن بود که بتوان آنها را کنترل کرد. در کنار آنها نیز صف‌های طولانی و نامنظمی از مسافران دیده می‌شد که گاه تا میانه خیابان می‌آمدند و می‌خواستند سریع‌تر سوار اولین تاکسی خالی شوند.

نرده‌ پوشی و زیبایی بصری در شهر 

بعد از افتتاح و بهره‌ برداری مترو در روزهای ابتدای سال ۹۰، باید  منطقه‌ای برای حرکت عابران اختصاص می‌یافت و برای سوق دادن آن‌ها به سمت میدان انقلاب، فردوسی، جمهوری و میدان ولیعصر تمهیدی اندیشیده می‌شد. راه‌حل‌ها متنوع بودند. اجرای هرکدام اما برای مردمی که عادت داشتند در خوشبینانه‌ ترین حالت از خطوط عابر به مسیر خود ادامه دهند، سخت بود.

چگونه می‌شد به مردم گفت باید از زیر زمین یا حتی از پل‌ عابر استفاده کنید؟ پیشنهاد پل‌ عابر تصویب نشد، مدیریت شهری حاضر نبود با احداث پل، زیبایی بصری تئاتر شهر را خدشه‌ دار کند.

پیشنهاد بعدی، زیرگذر بود و تصویب شد. اما احداث زیرگذر بدون تدابیر قهری پیش نمی‌رفت. شهرداری دست‌به کار شد و خیابان‌ را نرده‌کشی کرد، دور تا دور تئاترشهر و چند ده‌متر دورتر از محدوده با نرده پوشانده شدند تا مردم اگر خواهان جابه‌جایی در محدوده هستند، به زیرگذر مراجعه کنند. پیش‌تر رانندگان در محدوده چهارراه ولی‌عصر، کلافه می‌شدند.

مسافرانی که در دوسوی چهارراه منتظر تاکسی بودند یا حجم انبوه عابرانی که طاقت ایستادن پشت چراغ قرمز را نداشتند و بی‌محابا به‌دل خیابان می‌زدند و رانندگان را بی‌حوصله‌تر می‌کردند از ترافیکی که آن میان وجود داشت. اما مدتی این ازدحام از بین رفت و کمتر مسافر و عابری دیده می‌شد، مگر آن‌هایی که از روی نرده‌ها می‌پریدند.

عابران اما شکایت‌های خود را داشتند، آنها باید مسافتی را پیاده می‌رفتند تا به خط پایان نرده‌ها برسند و بعد از آن برای گرفتن تاکسی به انتظار بایستند یا از زیرگذر عبور کنند و مسافر بی‌آر‌تی شوند. ‌

نرده‌ها روز‌ به‌ روز در خیابان به صورت افقی رشد کردند و گلایه‌ ها هم روزانه بیشتر و پرتعدادتر می‌شدند. نبود آسانسور، خرابی پله‌ برقی و در برخی خروجی‌ها نبود پله برقی، معضلاتی بودند که توان‌یابان، سالمندان و گاهی کودکان درباره آن شکایت می‌کردند.

نرده‌ها اما با وجود شکایات و تذکرات بسیاری از اعضای شورای شهر تهران همچنان باقی ماندند. توان‌ یابان شاکی‌ تر شدند؛ اما مردم عادی یادشان رفته بود قبل از زیرگذر اصلا چگونه از محدوده تئاتر‌شهر گذر می‌کردند. 

نرده‌ها رفتند و گلدان‌ ها آمدند 

یک ماه پیش اما بدون اطلاع قبلی، نرده‌ها از محدوده تئاتر شهر فاصله گرفتند. مردم ناگهان مقابل خود گلدان‌های بزرگی را دیدند که جایگزین نرده‌ها شدند. میان این گلدان‌ها در ضلع شمالی میدان یک فاصله کوچک هم دیده می‌شد، فاصله‌ای که یک سالمند می‌توانست از آن عبور کند و یک موتورسیکلت نه. حالا عابران حال بهتری دارند و نیازی نیست از زیرگذر عبور کنند، به خصوص کسانی که نه مسافر مترو هستند و نه قصد سوارشدن بر بی‌آرتی را دارند.

تورج فرهادی، شهردار منطقه ۶ درباره نبود این نرده‌ ها در روزهای اخیر به خبرنگار «دنیای‌ خودرو» گفت: «نرده‌ ها از زمان تشییع پیکر سردار سلیمانی از این ناحیه جمع‌آوری شدند، به این دلیل که حضور آنها می‌توانست باعث ایجاد فشار مضاعف بر مردم و اتفاق ناگوار شود.»

او همچنین تاکید کرد: «این گلدان‌ های بزرگ از جانب شهرداری تهران و نه شهردار منطقه احداث و جانمایی شدند و موقتی هستند و قرار نیست جایگزین همیشگی نرده‌ها باشند.»  

احتمالا باز هم سر و کله نرده‌کشی در اطراف این محدوده پیدا می‌شود. زیرا اگر نباشند، هم گره ترافیکی شدیدی در منطقه ایجاد می‌شود و هم نبودشان به نظر می‌رسد، عملا وجود زیرگذر در منطقه را بی‌معنا می‌کند. البته عابرانی که رعایت رنگ‌های چراغ راهنمایی را نمی‌کنند نیز در این شرایط بی‌تاثیر نیستند.  

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 7 =