به گزارش « اخبار خودرو » ، علیرضا کافی در سرمقاله امروز (یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ ) روزنامه دنیای خودرو، به موضوع « نقش برخی تولیدکنندگان در گرانی های اخیر » پرداخت.
عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت:
وقتی پای پرداخت ارز دولتی بهصنایع بهمیان میآید، نخستین انتظاری که میتوان از قیمت محصولات تولیدی داشت، مطابقت با آن چیزی است که دولت برایش تعیین کرده است. اما وقتی ارز 4200 تومانی هیچ کمکی بهمعیشت مردم و رساندن کالا با قیمتهای مصوب بهدست آنها نمیکند، بیشک باید بهدنبال سرنخهای دیگری در این معما بود. شرایط این روزهای صنعت تایر، ناخودآگاه ذهن هربینندهای را معطوف بهخود میکند که گویا درکشور قحطی آمده و برای تهیه مایحتاج یا باید درصفهای طویل ایستاد یا مانند خیلیها بهدنبال آشنایی درکارخانههای تایرساز بود تا شاید بتوان از طریق آنها دو حلقه تایر برای خودرو فراهم کرد. متاسفانه وقتی درد مردم جایش را بهاعدادی میدهد که بهراحتی بهزبان میآید، وقوع چنینشرایطی دور از ذهن نخواهد بود.
درذهن رانندهای که برای چند ده هزار تومان ارزانتر خریدن تایر حاضر است ساعتها درصفهای طولانی بایستد، اما چندمغازه آنطرفتر همان کالا بهدو برابر قیمت فروخته میشود، این سوال مطرح میشود که چرا عزتنفس انسانها باید درصفهای طویل تحتتاثیر فشار اعمالشده از سوی عدهای سودجو، نادیده گرفته شود و زیر سوال برود؟ اگرچه بارها تولیدکنندگان این کالای استراتژیک درسیستم حملونقل کشور، خود را بیتقصیر در گرانی محصولاتشان در بازار دانستهاند، اما بازهم مشخص نیست بهچهعلت شکاف قیمتی بین آنچه مصوب دولت با بازار است، هر روز بیشتر میشود.
آیا بهراستی تنها عدهای سودجو قادر بهایجاد چنین حجمی از آشفتگی دربازار هستند؟ آیا تا بهحال هیچیک از نهادهای نظارتی بهبحث فروشهای ویژه از سوی برخی افراد خاص ورود کردهاند؟ آیا درطول یکسال گذشته کسی از نقش و تاثیر ودیعههای سنگینی که تایرسازان از عوامل فروش و توزیع خود بهبهانه تامین سرمایه برای تولید کالا دریافت کردهاند، سوال کرده است؟ آیا تولید کالا با سرمایه کسبه بازار که بهاجبار و با تهدید لغو نمایندگی از آنها دریافت شده است، نقشی در گرانی این کالای استراتژیک در بازار نداشته است؟ آیا بهراستی وقت آن نرسیده انگشت اتهام را تنها بهروی برخی عوامل فعال در بازار نشانه نرویم و بهنقش پررنگ برخی سیاستهای نادرست که مدتهاست دراین شرکتها درحال اجراست نیز دقت کنیم؟
آنچه امروز برای اهالی این صنعت بهخوبی روشن است، فسادبرانگیز بودن برخی سیاستهای نادرست درنحوه برخورد با عاملین فروش است. اینکه برخی افراد با قدمت و سلامت کاری بالا سهمیهای ناچیز برای فروش دریافت کنند و برای برخیدیگر دهها برابر آنها کالا ارسال شود. بهنظر میرسد درچنینشرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگری نیاز بهآرامش اجتماعی و اقتصادی دارد، اصلاح برخی شیوههای فروش و متداول دربازار که متاسفانه تاکنون از نگاه دستگاههای نظارتی دور مانده است، الزامی باشد.