مایکل لوشلر مدیرعامل اوپل/واکسهال با فاصله گرفتن از میراث جنرال موتورز در تولید خودروهایی با آلایندگی بالا و حرکت به سمت الکتریکیسازی با دو مدل جدید کورسا و موکا، مسیر جدیدی را پیش روی این برند آلمانی که حالا به گروه استلانتیس تعلق دارد، قرار داده است.
روز گذشته ، بخش نخست مصاحبه اخیر نشریه اتوموتیو نیوز اروپا را با مدیرعامل موفق اوپل مطالعه کردید و در اینجا بخش پایانی آن تقدیم حضورتان میشود.
در سال ۲۰۲۰ اوپل چند خودروی تمام الکتریکی و پلاگین هیبرید را به فروش رساند؟ و برنامهتان برای سال جاری چیست؟
با احتساب فروش مدلهای پلاگین هیبرید و تمام الکتریکی ما مجموعا ۳۵ هزار خودروی الکتریکی را به فروش رساندیم که چیزی معادل ۵.۵ درصد از کل فروش ماست و واضح است که این میزان بیشتر از هر زمان دیگری است. در ماههای ژاتویه و فوریه امسال شاهد افزایش این نرخ بودهایم. اما این تازه نقطه شروع است.
در سال ۲۰۲۰ شما به هدفتان در رابطه با میزان دیاکسیدکربن تولیدی رسیدید، هدف امسالتان چیست، حالا که دیگر نمیتوانید ۵ درصد از خودروهای با آلایندگی بالای خود را از حذف کنید؟
گروه PSA در سال ۲۰۲۰ توانست به هدف مورد نظر خود در مورد مجموع آلایندههای محصولاتش دست پیدا کند و اوپل/واکسهال در این زمنیه کمک بسیار زیادی به این گروه خودروسازی کرد. اگر خاطرتان باشد اوپل/واکسهال فاصله بسیار زیادی با استانداردهای تصویبشده داشت.
ما پلتفرمهای بسیار سنگینی (از جنرال موتورز) داشتیم که به ما اجازه الکتریکیسازی نمیداد. ما تا حد زیادی تولیداتمان را بهبود بخشیدیم، اول سراغ موتورهای درونسوز کارآمدتر رفتیم و بعد به شکلی چشمگیر محصولاتمان را تغییر دادیم.
برخی از تصمیمگیریها چندان آسان نبودند، اما ما به سراغشان رفتیم زیرا به باور من میزان دی اکسید کربن تولیدی شرکتها، نقدینگی جدید صنعت خودروسازی است و هرچه میزان دیاکسید کربن محصولات یک شرکت پایینتر باشد سرمایه بیشتری دارد. البته که سال ۲۰۲۱ بسیار دشوارتر از سال ۲۰۲۰ خواهد بود و همچنان ما به کاهش آلایندههایمان ادامه خواهیم داد. اوپل هم سهم خود را در پایین نگه داشتن میزان کلی دی اکسید کربن محصولات گروه استلانتیس خواهد داد.
آیا لازم است در آینده اوپل به سراغ بازار خودروهای مینی برود یا میتوانید مشتریان آن بازار را با متنوعسازی محصولات کوچک فعلی خود راضی کنید؟
در گذشته ما سه مدل مینی اوپل، کارل/ویوا و کورسا را داشتیم. حالا همه تمرکزمان را روی کورسا گذاشتهایم و این تصمیم بسیار موثر بوده است. ما توانستهایم مشتریان بسیاری را به کورسا جذب کنیم که پرفروشترین محصول ما است. البته که ما به گرایشهای بازار نگاه میکنیم و این را بررسی خواهیم کرد که آیا یک خودروی مینی دیگر برای خریداران جذابیت خواهد داشت.
شما در مصاحبه با نشریهای دیگر گفتید که اوپل در حال بررسی شرایط مساله جابهجایی در کلانشهرها است و اینکه به دنبال راهحلی تمام برقی است. آیا اوپل به فکر عرضه نسخهای شبیه به چهارچرخ برقی سیتروئن آمی است؟
ما این شانس را خواهیم داشت که از نزدیک ببینیم سیتروئن از عرضه آمی چه درسی میگیرد، اما فعلا خیلی زود است که چیزی مشخص درباره برنامههایمان بگوییم. ناگفته نماند که به نظر من جابهجایی و حمل و نقل در کلانشهرها آیندهای تمام الکتریکی خواهد داشت و انتظارات مشتریان در این منطق بسیار متفاوت است.
گاهی اوقات احساس میکنم که کمپانیهای خودروسازی تمایل دارند تا مسایل را بیش از حد مشخص کنند و ما آلمانیها هم به مهندسی بیش از اندازه علاقه داریم. در نهایت به نظرم ایدههای متحولکننده بسیار خجسته هستند.
آیا قرار است یک سدان مرتفع یا کراساورر بزرگ جانشین اینسیگنیا شود و جایگاه الگوی ناوگان اوپل را به دست بگیرد؟
داشتن یک مدل الگو بسیار مهم است زیرا به کمک آن به یک اثر هالهای دست پیدا میکنید که بر سایر محصولات خط تولیدتان هم تاثیر می گذارد. در حال حاضر اینسیگنیا الگوی ناوگان برند ما است اما در آینده ممکن است که سایز بدنه آن عوض شود.
فکر نمیکنم ادامه دادن صرف کاری که در گذشته انجام دادهاید، درست باشد. اوپل همیشه در سازگار کردن خود موفق بوده است. به عنوان مثال وقتی که ما در سال ۲۰۱۲ موکا را رونمایی کردیم، یکی از نخستین برندهای اروپایی بودیم که مدل شاسیبلند کوچک را به بازار فرستاده بود. در نتیجه انتظار من از تیمهای مهندسی و طراحی این است که برای نسل بعدی اینسیگنیا به چیزی جدید برسند.
آیا تاریخی را برای توقف عرضه خودروهای دیزل اوپل مقرر کردهاید؟
ما باید این سوال را قدری عوض کنیم، چون همیشه از ما سوال میشود که چه وقتی میخواهیم چیزهایی را ممنوع یا متوقف کنیم. در عوض سوال باید این باشد: مثلا برای شتاببخشیدن به الکتریکیسازی چه اتفاقاتی باید بیافتد؟
۳۵ هزار خودروی الکتریکیای که ما در سال ۲۰۲۰ فروختیم تازه آغاز کار است. ضوابط سیاسی ما را به عرضه و فروش خوردوهای الکتریکی بیشتر وادار خواهد کرد.
برای اینکه رسیدن به چنین چیزی اتفاقات بسیار زیادی باید بیافتد. اگر من بخواهم در ایتالیا یا اسپانیا خودرویی برقی سوار شوم با یک چالش روبهرو خواهم بود. نگرانی من این است که زیرساختها هنوز کافی نیستند و رشد فروش خودروهای برقی آنطور که برخی از ما دوست داریم، سریع نخواهد بود.
جدیدترین خبر تولیدی این است که DS۴ در کارخانه اوپل واقع در روسلسهایم تولید خواهد شد. باقی پروژههای تولید مشترک برندهای استلانتیس که شامل اوپل میشود کدامند؟
در لوتون انگلستان ما انواعی از ون سایز متوسط ویوارو را برای پژو و سیتروئن تولید خواهیم کرد. این تصمیم سرمایهگذارانهای بود که در سال ۲۰۱۸ وقتی رشد خودروهای سبک تجاری را دیدیم اتخاذ کردیم، با این که در آن زمان پیامدهای برگزیت هنوز نامعلوم بود.
ما همچنین در ساراگوسای اسپانیا تولید مشترک سیتروئن C۳ ایرکراس و اوپل کراسلند و کورسا را دنبال خواهیم کرد. مدل جدید موکا در کارخانه سابق PSA در پوآسی فرانسه ساخته خواهد شد.
اوپل گرندلند ایکس در سوشوی فرانسه و آیزناخ آلمان تولید خواهد شد. ون کوچک اوپل کومبو هم در کنار سایر ونهای پژو و سیتروئن در ویگوی اسپانیا تولید خواهد شد. این انعطافپذیری یکی از بزرگترین نقاط قوت گروه ما است.
در گروه استلانتیس، اوپل در کنار پژو در جایگاه برندی برای بخش بالاتر از میانه بازار قرار گرفته است. چه انتظاراتی از همافزایی میان دو برند وجود دارد؟
حس من این است که درک مشترکی از کیفیت و نوآوری خودروها داریم. ما چیزهایی را در نظر خواهیم گرفت که میتواند به طور مشخص توسعه محصولات را ساده کند. چه کاری از دست ما بر میآید؟
فکر میکنم یکی از نقاط قوت PSA که به اوپل کمک فراوانی کرد، قدرت محکزدن و الگوبرداری از دیگران بود. به نظر خیلیها از اینکه اوپل چهقدر سریع توانست متحول شود شگفتزده شدند. یکی از دلایل اصلی این بود که ما به کارهایی که در فرانسه صورت گرفته بود نگاه کردیم و گفتیم «ببنید، ما هم میتوانیم از پس کارهایی برآییم آنها میتوانند بکنند».
گاهی اوقات با خود فکر میکنم کاش دولتها هم در خصوص برنامه واکسیناسیون کرونا دست به محکزنی و الگوبرداری از یکدیگر میزدند زیرا به این ترتیب میتوانستند خیلی سریع پی ببرندد که چیزهایی جواب میدهد و چه چیزهایی نه.
وقتی پای رقابتپذیری در قیمت به میان میآید، تصویر برند چه اهمیتی پیدا میکند؟
اینکه ما برندی آلمانی هستیم در بسیاری از بازارها کمک میکند. این مساله دست ما تا حدی در را قیمتگذاری باز میگذارد و اجازه میدهد قیمت را بالاتر ببریم و این مساله قدرت برند را نشان میدهد.
مزیت بزرگ دیگری که داریم این است که میتوانیم وارد بازارهایی شویم که استلانتیس از قبل به آنها وارد شده و از زیرساختهای موجود استفاده کنیم. ما قدم به قدم و بازار به بازار پیش میرویم. اینطور نیست که یک بازار چشمانداز ما را کلا عوض کند.