پالایشگاه‌های روغن موتور

حضور در اقیانوس آبی به منزله کاهش کیفیت یا عدم افزایش کیفیت محصولات نیست، بلکه به معنی توجه به ارزش (Value) موردنظر مخاطب است

موفقیت در جذب نظر مخاطبان و مصرف‌کنندگان رگ حیات سازمان‌های تجاری و حتی غیرتجاری است؛ چراکه فعالیت بدون مخاطب مناسب، به‌مثابه نمایش یک فیلم در سالن خالی از تماشاگر است.

باتوجه به گسترش اینترنت از سال ۲۰۰۰ به بعد؛ رقابت در جذب مخاطب از یک رقابت منطقه‌ای، به رقابت جهانی تبدیل شده و شرکت‌های مختلف سعی در جذب مخاطب و فروش محصولات و خدمات به مشتریان خود در سراسر دنیا را دارند. این رقابت‌ها سبب بهبود دسترسی مصرف‌کنندگان به محصولات شده است و شرکت‌های مختلف برای حضور موفقیت‌آمیز در این رقابت، سعی در بهبود کیفیت محصولات و خدمات خود دارند.

اهمیت این موضوع زمانی تشدید می‌شود که شرکت‌ها به دلایل مختلف امکان قانونی برای افزایش نرخ محصولات خود را ندارند یا اینکه در مرحله‌ای هستند که مصرف‌کنندگان، امکان خرید با قیمت بالاتر را ندارند. این حالت، در بین بسیاری از صنایع ازجمله در پالایشگاه‌های روغن‌سازی کشور حاکم است. اما این رقابت‌ها همواره به نفع مصرف‌کنندگان و شرکت‌ها نیست و افزایش کیفیت، می‌تواند سبب به تله افتادن شرکت‌ها و تسریع در شکست کسب‌وکارها شود.

یکی از دلایل پیدایش کلیدواژه «اقیانوس سرخ» در اقتصاد جهانی، گسترش فضای رقابتی و افزایش تجربه‌های شکست شرکت‌های مختلف بوده است.

در کنار پیدایش اقیانوس سرخی از رقابت شرکت‌ها، پدید آمدن «اقیانوس آبی» یک راهکار جهت برون‌رفت از این چرخه رقابت معیوب است. اما باید به صورت دقیق به شناخت این اقیانوس آبی اقدام کرد.

حضور در اقیانوس آبی به منزله کاهش کیفیت یا عدم افزایش کیفیت محصولات نیست، بلکه به معنی توجه به ارزش (Value) موردنظر مخاطب است.به عبارت دیگر، افزایش کیفیت، همواره به معنی افزایش ارزش(Value) محصولات نیست.

رشد بی‌حد کیفیت مانند نمایش بدترین فیلم تاریخ سینما با بهترین نمایشگرهای موجود است. پس قبل از تغییر در کیفیت محصولات شرکت، لازم است ارزش مورد نظر مخاطبان ارزیابی و استحصال شده و کیفیت محصولات براساس ارزش مورد انتظار مخاطبین تعریف شود.

برای پیاده‌سازی استراتژی اقیانوس آبی در مدیریت کیفیت یک محصول، لازم است به برخی سوالات پاسخ داده شود. پیش از هرچیز اینکه کدام عامل کیفیت را می‌توان بدون تاثیر منفی در مخاطب کاهش داد؟ و سپس کدام عامل کیفیت در محصولات تولیدی ما به صورت سنتی رعایت می‌شود اما در زنجیره ارزش مشتری قرار ندارد؟ دیگر آنکه کدام عامل کیفیت در زنجیره ارزش مشتری قرار دارد اما در محصولات تولیدی به آن توجه نمی‌شود؟ و در نهایت کدام عامل کیفیت را می‌توان همراه با تاثیر مثبت در مخاطب افزایش داد؟

با پاسخ به سوالات فوق، عملا شما یک منحنی ارزش جدید را برای محصولات خود تعریف می‌کنید که برآیند پاسخ به سوالات فوق و تعریف چهار راهبرد کاهش، حذف، افزایش و خلق است. البته باید توجه داشت اصل و اساس در تعریف منحنی ارزش محصولات برای یک سازمان، توجه به مخاطبان است و باید با انجام تحقیقات میدانی، نسبت‌به شناخت مخاطبان اصلی و ارزیابی زنجیره ارزش آنها اقدام کرد.

پاسخ سوالات فوق را باید با نگاه به مخاطبان بیان کرد زیرا اکتفا به پاسخ کارکنان سازمان، می‌تواند گمراه‌کننده باشد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 11 =