تسلا

هیچ شرکتی در دوران معاصر نتوانسته به‌اندازه تسلا رشد سریعی داشته باشد. تسلا بدون شک قهرمان بلامنازع سال‌های اخیر صنعت‌خودرو است. اما مشابه تمام قهرمان‌ها مسیر پیش روی تسلا بدون چالش نیست و این اَبَرقهرمان باید بتواند از این گذرگاه‌های سخت جان سالم به‌در ببرد.

این خودروساز آمریکایی با معرفی محصولاتی جذاب و رقابتی در زمان و مکانی مناسب توانسته پیشتاز بازار خودروهای برقی باشد. قطعا با فکر کردن به‌خودروهای برقی، نخستین شرکتی که به‌ذهن ما می‌رسد تسلا و سکان‌دار آن ایلان ماسک است؛ اما هر موفقیتی که به‌دست می‌آید، بدون ریسک و چالش نخواهد بود و در ادامه می‌خواهیم به ۵ چالش بزرگ پیش روی این برند اشاره کنیم.

افزایش تعداد گیگافکتوری‌ها

از دید یک انسان خوش‌بین ما هم‌اکنون در یک اقتصاد جهانی‌شده زندگی می‌کنیم؛ اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است. جهان امروز پر از تنش است و هر لحظه ممکن است بخشی از بازار از این اقتصاد جهانی جدا شود. دقیقا مشابه اتفاقاتی که در واکنش به‌حمله روسیه به اوکراین رخ داد.

تسلا هم‌اکنون دو سایت تولیدی در آمریکا، یک سایت در چین و یک سایت در آلمان دارد. تسلا اگر می‌خواهد مثل ریش‌سفیدهایی همچون تویوتا موفقیت خود را تضمین کند، نیاز است که در بازارهای نوظهور سرمایه‌گذاری کند و شروع به‌تولید محصولاتش در خاک این کشورها کند.

تسلا با این کار شبکه محلی تامین قطعات خود را تقویت می‌کند و نیاز این بازارها برای ارتباط با یک کشور ثالث را کاهش می‌دهد. با این‌که ما از نظر تئوری در اقتصادی جهانی‌شده زندگی می‌کنیم، اما تنش‌های تجاری فزاینده بین کشورها سبب شده است محلی‌سازی بیشتری در صنعت‌خودرو انجام شود. به‌این ترتیب صادرات خودرو به‌دیگر کشورها به‌خاطر سخت‌گیری بیشتر قوانین که در جهت حفظ تولید داخلی انجام می‌شود، سخت‌تر از قبل خواهد بود.

نتایج این سیاست‌ها نیز تمایل بیشتر به‌تولید در بازارهای محلی خواهد بود. تسلا درحال حاضر چهار کارخانه تولید خودرو در دنیا دارد که دو کارخانه در آمریکا، یکی در چین و دیگری در آلمان تاسیس شده‌اند. اگر این برند به‌دنبال حضور بیشتر در بازارهای نوظهور است، باید در بسیاری از کشورها و نه فقط مکزیک کارخانه داشته باشد. با تولید محلی تسلا می‌تواند پاسخ بهتری به‌تحولات بازار بدهد؛ هرچند این موضوع می‌تواند تاثیر منفی روی سوددهی داشته باشد؛ چراکه خبری از محصولات و تامین‌کنندگان جهانی و مشترک نیست.

کاهش تمرکز روی چین

یک سوم تقاضای جهانی محصولات تسلا به‌مشتری‌های چینی تخصیص داده شده است. وابستگی فروش تسلا به‌بزرگ‌ترین بازار خودرو جهان چیز عجیبی نیست و منطق هم می‌گوید باید تا حد ممکن از این بازار استفاده کرد. اما سوال این‌جاست که چین تا چه روزی همچنان با آمریکا و اروپا در صلح می‌‎ماند؟ درواقع اگر چین به‌علت بروز یک درگیری تجاری-سیاسی به‌سرنوشت روسیه دچار شود، کمر تسلا خواهد شکست.

جدای از این موضوع چین درحال پیشرفت و سرمایه‌گذاری دیوانه‌واری در زمینه خودروهای برقی است و اصلا بعید نیست محصولات جدید چینی‌ها از اشتیاق خریداران برای تملک تسلا کم کند. چالش اصلی تسلا وابستگی زیاد به‌چین است. یک‌سوم فروش کلی تسلا در نیمه نخست امسال به‌چین اختصاص دارد.

تسلا به‌همراه ب‌ام‌و، مرسدس‌بنز و فولکس‌واگن بیشترین تکیه را به‌استقبال خریداران چینی داشته و اگرچه چنین کاری می‌تواند در بزرگ‌ترین بازار خودرو دنیا موجب آرامش خاطر باشد، اما در زمان وقوع تنش‌های تجاری چین با اتحادیه‌اروپا و آمریکا مشکل‌ساز خواهد بود. خطر دیگر برای تسلا رشد سریع برندهای چینی و محصولات برقی آن‌هاست. این دسته از خودروها بخش اصلی توسعه اقتصادی چین در سال‌های پیش رو را تشکیل می‌دهند و یکی از راه‌های گسترش حضور خودروسازان چینی در عرصه جهانی به‌شمار می‌روند. بیش از ۱۷۰ برند خودرویی در چین فعالیت می‌کنند که بسیاری از آن‌ها رقبایی در کلاس محصولات تسلا دارند.

طولانی بودن عمر محصولات

کلاس یا سگمنتی نیست که اَبَرخودروسازان در آن حضور نداشته باشند و تسلا از این لحاظ به‌گردپای نام‌های بزرگی مثل تویوتا یا فولکس‌واگن نمی‌رسد. جدای از آن سن محصولات تسلا بسیار بیشتر از استانداردهای امروز صنعت‌خودرو است. به‌طور مثال از تولید تسلا مدل اس 12 سال گذشته است. تسلا باید کلاس‌های بیشتری را پوشش دهد که این امر نیازمند تولید و به‌روزرسانی محصولات بیشتر خواهد بود. ۱۲ سال از تولید و عرضه مدل S و پس از آن مدل X می‌گذرد. در کل متوسط سن محصولات تسلا به ۸.۱ سال می‌رسد و چالش دیگر این شرکت حفظ جذابیت محصولات و سوددهی است.

چالش‌های داخلی

یکی از داستان‌های پرتکرار این است که قهرمان داستان در روزهایی که کسی او را نمی‌شناخت با اشتیاق و جسارت زیاد خود راه صد ساله را یک‌شبه طی کرد و توانست خود را در کنار بزرگان ببیند. اما بعد از رسیدن به‌جاه و مقام خودش را گم کرد و به‌جای ادامه مسیر با همان شیوه‌ای که تا این‌جا آمده، خواست مانند بزرگان رفتار کند. دقیقا همین جا شروع افول قهرمان داستان شد. داستان تسلا نیز مشابه همین دست قهرمانان داستانی است. حالا تسلا باید سعی کند مانند دیگر خودروسازان درگیر بوروکراسی‌های داخلی نشود و جنون خود را از دست ندهد.

با رشد سریع در میزان فروش که انتظار می‌رود امسال به ۱.۹ تا ۲.۱ میلیون دستگاه برسد، تسلا نباید شبیه دیگر خودروسازان باشد. به‌این معنی که برند آمریکایی باید از مواردی همچون بوروکراسی داخلی در کارخانه‌ها و تصمیمات مدیریتی دوری کند. یکی از ویژگی‌های اصلی تسلا که به‌موفقیت آن ختم شده انعطاف‌پذیری است. معمولا زمانی که یک استارت‌آپ بالغ شده و به‌شرکتی بزرگ تبدیل می‌شود، معمولا افراد بیشتری در فرآیندهای گوناگون و در تمام سطوح دخیل می‌شوند و این امر عواقب مستقیمی روی زمان و هزینه‌ها دارد.

مناطقی که فتح نشده‌اند

معمولا روی فعالیت‌های چین، ژاپن، کره‌جنوبی، ایالات‌متحده و اروپا متمرکز است. اما 22 درصد فروش خودروهای سبک در کشورهای دیگری رخ می‌دهد؛ 22 درصد یعنی 17 میلیون‌دستگاه خودرو. تسلا اگر واقعا به‌دنبال جهانی شدن است باید بازار این کشورها را نیز در نظر بگیرد و متناسب با سلایق، درآمد و نیاز آن‌ها محصولاتی را روانه بازار کند. به‌نوعی تسلا از بازارهای زیادی بی‌نصیب مانده است. اگر این شرکت واقعا به‌دنبال حضور جهانی است، باید محصولاتی متناسب با درآمد و نیاز مردم این‌گونه کشورها تولید کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =