اینکه سازمان تامیناجتماعی با روشهای دیگری از بنگاههای تولیدی حسابرسی میکند به موضوع چالشبرانگیزی برای تولیدکنندگان بهخصوص قطعهسازان تبدیل شده است. سازمان تامیناجتماعی با طرح مباحث فرعی، وارد مباحث حسابرسی دفاتر بنگاهها میشود و از هر راهی، رقمهای بالایی را با جرایم خیلی سنگین بهعنوان دستمزد بیمه دریافت میکند، این اقدام مشکلات زیادی را برای کارگاههای تولیدی و قطعهسازان و بسیاری از صنایع ایجاد کرده است.
مباحث مالیاتی دغدغه دیگر بنگاههای تولیدی و قطعهسازی است. متاسفانه روشی که امروز سیستم مالیاتی در دریافت مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده در پیش گرفته، روش صحیحی نیست و اگرچه در بحث ارزش افزوده، مصرفکننده این مبلغ راپرداخت میکند اما همین مساله ۱۰درصد نرخ تولید داخل را نسبتبه واردات بالاتر میبرد، ارقامی که با تاخیر خودروسازان در پرداخت مطالبات قطعهسازان، علاوهبر ایجاد مشکل در پرداخت دستمزد در کارگاههای قطعهسازی، منجر به مشکلاتی در پرداخت بهموقع ارزش افزوده نیز میشود و در نهایت با وجود هشدار سازمان مالیاتی به خوروساز در پرداخت ارقام مالیات بر ارزش افزوده قطعهسازان و ارسال نامه به شرکتها، به دلیل عدم تایید این موضوع از سوی خودروساز، باز هم سازمان امور مالیاتی این تاخیر را به پای قطعهساز مینویسد و نهتنها اصل مبلغ را از قطعهساز دریافت میکند بلکه جرایم سنگینی را نیز برای سازندگان در نظر میگیرد.
یکی از مشکلات کشور رشد نقدینگی و عدم حمایت از بنگاههای تولیدی است. درحالحاضر حدود ۸هزار و ۲۰۰ همت حجم نقدینگی موجود در بازار است که به ترتیب بازار ارز، طلا، خودرو و مسکن را متلاطم میکند و منجر به تورم میشود. در حالی که در دنیا برای جلوگیری از تاثیر رشد نقدینگی بر بازار و کنترل تورم، اقدام به تقویت بنگاههای تولیدی میکنند و با کاهش مالیات و کاهش سهم دستمزد کارفرما در تامین اجتماعی و از طریق بهبود ارائه مواد اولیه قابلمصرف، بنگاههای تولیدی را سودآور میکنند و با این شیوه سرمایههای سرگردان در بازار را به سمت سرمایهگذاری در بنگاههای تولیدی هدایت میکنند.
در صورتی که تولید سودآور باشد، سرمایههای سرگردان به همان بخشی که بیشترین سودآوری را دارد، سوق پیدا میکنند و این مساله باعث رشد و رونق بنگاههای تولیدی شده و میزان تولیدات داخلی افزایش مییابد که همینموضوع باعث بهبود شرایط بازار و اقتصاد خواهد شد.