نقش صنایع غیرنظامی در بازآرایی قدرت امری ثابت شده است. افزایش توان اقتصادی یا فناورانه میتواند نقش بسزایی در قدرت بازدارندگی یک کشور داشته باشد؛ این نقش، در واقع یک استراتژی کلان برای تضمین امنیت و ثبات کشور در مواجهه با تهدیدات پیچیده و چندجانبه جهانی بهشمار میرود.
صنایع غیرنظامی بهعنوان ستون فقرات اقتصاد ملی، علاوهبر تامین نیازهای روزمره جامعه، بستری برای توسعه فناوریهای پیشرفته فراهم میکنند که میتوانند در حوزههای دفاعی و امنیتی بهکار گرفته شوند و به شکلگیری یک بازدارندگی همهجانبه کمک کنند. در دنیای امروز، مفهوم بازدارندگی صرفا به توان نظامی محدود نمیشود.
بازدارندگی، ترکیبی از قدرت سخت (نظامی) و قدرت نرم (فرهنگی، اقتصادی، فناورانه و اطلاعاتی) است که در هم تنیده شدهاند. صنایع غیرنظامی با توسعه فناوریهای نوین، بهویژه در حوزههایی متنوع زمینه را برای خلق ابزارهای بازدارنده جدید فراهم میآورند.
این فناوریها میتوانند در تحلیل دادههای گسترده، پیشبینی تهدیدات، افزایش دقت و کارآمدی سامانههای مختلف نقش کلیدی ایفا کنند. اقتصاد پویا و متنوع که توسط صنایع غیرنظامی شکل میگیرد، بهکشور امکان میدهد تا منابع مالی لازم برای سرمایهگذاری در بخشهای دفاعی و پژوهشی را تامین کند.
این چرخه تعاملی میان اقتصاد و فناوری، موجب افزایش خودکفایی و کاهش وابستگی بهمنابع خارجی میشود؛ عاملی که در شرایط تحریمها و فشارهای بینالمللی اهمیت حیاتی دارد. وجود یک نیروی کار ماهر و خلاق در بخش غیرنظامی، بهتوسعه نوآوریهای بومی و افزایش ظرفیتهای تحقیق و توسعه کمک میکند که غیر مستقیم بهتقویت زیرساختهای دفاعی و امنیتی منجر میشود.
صنایع غیرنظامی بهطور طبیعی با ایجاد شبکههای ارتباطی و زنجیرههای تامین داخلی قوی، تابآوری یک کشور در برابر تحریمها و بحرانهای بینالمللی را افزایش میدهند. این امر، توان بازدارندگی را از طریق کاهش آسیبپذیریهای اقتصادی و فناورانه تقویت میکند.
در واقع، هرگونه ضعف در بخش غیرنظامی میتواند به نقطهضعف در قدرت بازدارندگی تبدیل شود و برعکس. بنابراین، توجه ویژه بهرشد دانش سریع و هدفمند بخش غیر نظلمی، یک ضرورت راهبردی برای اهداف کلان ملی است.