کد خبر: 256372
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۴
cng

ایران دوباره به سمت سوختی بازمی‌گردد که روزی قرار بود ناجی مصرف بنزین باشد؛ CNG یا گاز طبیعی فشرده. بر اساس مصوبه اخیر هیات وزیران، سهم CNG در سبد سوخت کشور که هم‌اکنون ۱۳.۳۶ درصد است، باید تا پایان برنامه هفتم توسعه به ۱۵.۷۹ درصد افزایش یابد.

در ظاهر، عددی کوچک به نظر می‌رسد، اما در واقعیت، معنای آن حرکت دوباره یک سیاست انرژی فراموش‌شده است؛ سیاستی که می‌تواند میلیاردها دلار صرفه‌جویی ارزی و زیست‌محیطی برای کشور به همراه داشته باشد.

در دهه ۱۳۸۰، ایران یکی از پیشگامان جهانی در استفاده از گاز طبیعی فشرده برای حمل‌ونقل بود.

در آن سال‌ها، دولت با برنامه‌ای گسترده برای تبدیل خودروها به دوگانه‌سوز، ساخت جایگاه‌های CNG و یارانه سنگین برای مصرف گاز، توانست طی کمتر از ده سال، مصرف روزانه این سوخت را از صفر به بیش از ۲۵ میلیون متر مکعب برساند. اما طی سال‌های بعد، به‌تدریج با افزایش تولید بنزین، کاهش انگیزه برای استفاده از CNG و کمبود سرمایه‌گذاری در جایگاه‌ها، سهم این سوخت در سبد انرژی کشور کاهش یافت.

اکنون، در شرایطی که ناترازی بنزین دوباره به دغدغه جدی دولت تبدیل شده و واردات سوخت سایه‌ای سنگین بر بودجه گذاشته است، بازگشت به مسیر CNG اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

طبق آمار رسمی، ایران حدود ۲۵۰۰ جایگاه فعال CNG در سراسر کشور دارد که ظرفیت عرضه آن‌ها بیش از ۴۰ میلیون متر مکعب در روز است. اما مصرف واقعی، کمتر از ۱۸ میلیون متر مکعب در روز است؛ یعنی بیش از نیمی از ظرفیت سرمایه‌گذاری‌شده بلااستفاده مانده است.

در شرایطی که افزایش مصرف بنزین به مرز ۱۲۰ میلیون لیتر در روز رسیده و تولید پالایشگاه‌ها پاسخگوی نیاز نیست، استفاده از این ظرفیت خالی می‌تواند معادل چند پالایشگاه بنزین جدید در صرفه‌جویی ملی موثر باشد.

به بیان دیگر، اگر مصرف روزانه CNG تنها ۱۰ میلیون متر مکعب افزایش یابد، معادل جایگزینی حدود ۱۰ میلیون لیتر بنزین در روز خواهد بود؛ صرفه‌جویی‌ای معادل بیش از ۳ میلیارد دلار در سال بر اساس قیمت جهانی سوخت.

مصوبه اخیر هیات وزیران که در چارچوب برنامه هفتم توسعه تدوین شده، سه محور اصلی دارد:

دولت قصد دارد از طریق بازپرداخت سرمایه‌گذاری‌های کارگاهی و تولید کارخانه‌ای، روند تبدیل خودروها به دوگانه‌سوز را تسهیل کند.

این سیاست می‌تواند به‌ویژه در ناوگان حمل‌ونقل عمومی شهری، تاکسی‌ها، وانت‌ها و خودروهای خدماتی اجرا شود، جایی‌که مصرف روزانه سوخت بالاست.

بسیاری از جایگاه‌های CNG به‌دلیل فرسودگی تجهیزات یا نبود صرفه اقتصادی غیرفعال شده‌اند. دولت در مصوبه جدید خود تاکید کرده است که سرمایه‌گذاری در ساخت و نوسازی جایگاه‌ها بازپرداخت می‌شود و جایگاه‌داران می‌توانند با مدل اقتصادی جدید، فعالیت خود را احیا کنند.

تجربه نشان داده است که مصرف‌کننده ایرانی تا زمانی که تفاوت قیمت قابل‌توجهی بین بنزین و CNG احساس نکند، انگیزه‌ای برای استفاده از سوخت جایگزین ندارد.

بنابراین، دولت تصمیم دارد با حفظ فاصله قیمتی منطقی و تثبیت نرخ گاز در سطحی پایین‌تر از بنزین، جذابیت مصرف CNG را حفظ و تقویت کند.

افزایش سهم CNG از ۱۳.۳۶ درصد به ۱۵.۷۹ درصد ممکن است از نظر عددی اندک به نظر برسد، اما در مقیاس ملی، معنای بزرگی دارد.

هر یک درصد افزایش سهم CNG در سبد سوخت، معادل صرفه‌جویی روزانه بیش از ۳ میلیون لیتر بنزین است. به این ترتیب، تحقق هدف برنامه هفتم توسعه می‌تواند تا ۷ میلیون لیتر بنزین در روز صرفه‌جویی کند؛ رقمی که اگر با قیمت متوسط جهانی هر لیتر بنزین ۰.۸ دلار محاسبه شود، معادل بیش از ۲ میلیارد دلار صرفه‌جویی ارزی سالانه خواهد بود.

افزون بر آن، هر متر مکعب CNG نسبت به بنزین، حدود ۲۰ درصد آلایندگی کمتر دارد. بنابراین، افزایش سهم CNG علاوه بر منافع اقتصادی، بهبود کیفیت هوای کلان‌شهرها را نیز در پی خواهد داشت به‌ویژه در تهران، اصفهان و مشهد که ناوگان حمل‌ونقل عمومی آنها به‌شدت بنزینی است.

با وجود جذابیت‌های این برنامه، مسیر تحقق آن ساده نیست. بسیاری از جایگاه‌های موجود بیش از ۱۵ سال از عمرشان گذشته و نیازمند نوسازی هستند. هزینه هر جایگاه جدید حدود ۴۰ میلیارد تومان است. به‌دلیل سود پایین و زمان بازگشت طولانی سرمایه، بخش خصوصی تمایل کمی برای ورود به پروژه‌های جدید دارد.

هنوز فرآیند صدور مجوز و نظارت بر کارگاه‌های تبدیل زمان‌بر و پرهزینه است. علاوه بر آن، بخشی از ناوگان خودروهای شخصی فاقد ایمنی لازم برای تبدیل به دوگانه‌سوز هستند. در حالی‌که دولت در پی کاهش ناترازی بنزین است، کارشناسان هشدار می‌دهند که افزایش مصرف گاز در بخش حمل‌ونقل ممکن است فشار بیشتری بر شبکه گاز در زمستان وارد کند.

تحلیلگران انرژی معتقدند تحقق اهداف برنامه، نیازمند نگاه جامع به سیاست سوخت است‌ و افزایش مصرف CNG، به‌ویژه در ناوگان حمل‌ونقل شهری، می‌تواند یکی از موثرترین ابزارهای کاهش آلودگی هوا باشد.

بر اساس مطالعات سازمان محیط زیست، اگر تنها ۲۰ درصد از تاکسی‌های تهران به سوخت CNG بازگردند، آلایندگی ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون تا ۱۵ درصد کاهش می‌یابد.

از سوی دیگر، گسترش استفاده از CNG می‌تواند باعث افزایش اشتغال در حوزه خدمات و تعمیرات تجهیزات گازسوز شود؛ صنعتی که طی سال‌های اخیر در رکود بوده است.

ایران یکی از معدود کشورهایی است که هم ذخایر عظیم گاز دارد و هم شبکه توزیع گسترده در سراسر کشور. با این مزیت‌ها، CNG می‌تواند به عنوان سوخت ملی ایران در دوره گذار انرژی شناخته شود دوره‌ای که جهان در حال فاصله گرفتن از بنزین و گازوئیل است.

اگر سیاست‌های فعلی با ثبات، سرمایه‌گذاری هدفمند و مدیریت هوشمند همراه شود، می‌توان تصور کرد که تا پایان دهه ۱۴۰۰، سهم CNG از سبد سوخت کشور به بیش از ۲۰ درصد برسد؛ هدفی که نه‌تنها صرفه‌جویی ارزی، بلکه اقتدار انرژی ملی را به همراه خواهد داشت. افزایش سهم CNG از ۱۳.۳۶ به ۱۵.۷۹ درصد، فقط یک عدد در مصوبه دولت نیست؛ نشانه‌ای از بازگشت تفکر تعادل در سیاست انرژی کشور است.

CNG می‌تواند همان «نفس تازه‌ای» باشد که در سال‌های بحران سوخت، به اقتصاد و محیط زیست ایران دمیده می‌شود. اما تحقق آن، بیش از هر چیز، نیازمند اراده سیاسی پایدار، مشارکت بخش خصوصی و اعتماد مصرف‌کنندگان است.

اگر این سه ضلع شکل بگیرد، طلای سفیدِ ایران، یعنی گاز طبیعی، می‌تواند بار دیگر موتور محرک حمل‌ونقل کشور شود بی‌صدا، اقتصادی و پاک.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =