خط تولید شاهین

واحدهای خودروسازی زیرمجموعه سایپا با ظرفیت‌های واقعی تولید و بازار، نیازمند بررسی اهلیت خریداران و ارزش‌گذاری واقعی دارایی‌ها از برند تا زنجیره‌تامین هستند

در میانه‌ تحولات پرشتاب اقتصادی کشور، «گروه خودروسازی سایپا» در نقطه‌ای ایستاده است که می‌تواند یکی از مهم‌ترین تجربه‌های خصوصی‌سازی ایران را رقم بزند. تجربه‌ای که نه‌تنها درباره‌ واگذاری سهام است، بلکه می‌تواند بازتعریف نقش دولت، بازآفرینی برند ملی و بازگشت اعتماد به صنعت‌خودرو باشد. سایپا با زیرمجموعه‌های اصلی خود یعنی پارس‌خودرو، زامیاد، سایپا دیزل، بن‌رو و سایپای کاشان مجموعه‌ای از ظرفیت‌های تولیدی و فناورانه را در اختیار دارد که هریک می‌توانند به‌محورهای رشد صنعت‌خودرو در بخش‌خصوصی تبدیل شوند. با این حال، مسیر واگذاری ۴۲ درصد از سهام این گروه به بخش‌خصوصی با توقف موقت از سوی دولت همراه شده؛ توقفی که می‌تواند به‌ فرصتی برای بازاندیشی، بررسی دقیق ارزش این گروه خودروسازی و ارزش‌گذاری واقعی نارنجی‌پوشان تبدیل شود.

پایه‌های یک امپراتوری صنعتی؛ از زامیاد تا سایپا کاشان

آن‌چه گروه خودروسازی سایپا را از بسیاری از خودروسازان دیگر متمایز می‌کند، تنوع ساختاری و زنجیره‌ منحصربه‌فرد تولید در واحدهای خودروسازی زیرمجموعه‌ آن است. پارس‌خودرو با نیم‌قرن تجربه در تولید خودروهای سواری، یکی از پایدارترین برندهای خودرویی کشور است که امروز در مسیر نوسازی پلت‌فرم‌ها و ارتقای استانداردهای کیفی گام برمی‌دارد.

زامیاد به‌عنوان بازوی تجاری سایپا، با محصولاتی که در ناوگان حمل‌ونقل سبک کشور حضوری جدی دارند، یکی از بازیگران کلیدی در تامین نیاز بازار کار و صنعت است.

سایپا دیزل با ظرفیت تولید کامیون و کشنده‌های مدرن، به‌ویژه در همکاری با شرکای خارجی، توانایی ورود دوباره به‌عرصه صادرات منطقه‌ای را دارد. بن‌رو و سایپای کاشان نیز در حوزه تولید پلت‌فرم‌های نوین و خودروهای اقتصادی نقش حلقه‌های اتصال سایپا به آینده را ایفا می‌کنند.

این واحدهای خودروسازی، نه صرفا کارخانه، بلکه دارایی‌های مولد هستند؛ دارایی‌هایی که ارزش آن‌ها فقط در ترازنامه مالی خلاصه نمی‌شود، بلکه در تخصص نیروی انسانی، برند، شبکه توزیع و قابلیت‌های فنی معنا پیدا می‌کند. خصوصی‌سازی در چنین بستری اگر با دقت و اهلیت‌سنجی انجام شود، می‌تواند بزرگ‌ترین انتقال اعتماد در صنعت خودرو باشد.

خصوصی‌سازی؛ نیازمند تعیین دقیق روش واگذاری

موضوع واگذاری ۴۲ درصد از سهام سایپا به بخش‌خصوصی طی چند ماه اخیر مطرح شده است. این سهم که بخش عمده‌ای از مالکیت مدیریتی گروه را شامل می‌شود، می‌تواند سرآغاز دوره‌ای باشد که در آن، سایپا از یک بنگاه دولتی به شرکت خودگردانِ «صنعتی-بازاری» تبدیل شود. با این حال، به تازگی اخباری از توقف موقت خصوصی‌سازی سایپا منتشر شده است؛ برخی منابع رسمی این توقف را ناشی از نیاز به‌بازنگری در روش واگذاری و تعیین دقیق اهلیت خریداران دانسته‌اند.

اما از نگاه تحلیلی، طولانی شدن این فرآیند می‌تواند موجب ارزش‌گذاری دقیق سهام این گروه خودروسازی شود؛ چراکه روند تعیین ارزش گروه خودروسازی سایپا آغاز شده است. خصوصی‌سازی سایپا تنها یک «فروش سهام» نیست، بلکه بازسازی رابطه‌ای است میان دولت، صنعت و بازار که می‌تواند اعتماد بخش‌خصوصی و پیشرفت صنعت را مشروط بر شفافیت و اجرای اصولی دوباره زنده کند.

اهلیت خریداران؛ واگذاری دارایی یا انتقال رسالت؟

یکی از حساس‌ترین مباحث در مسیر خصوصی‌سازی، تعیین «اهلیت» خریداران است. واگذاری یک مجموعه صنعتی مانند سایپا نباید صرفا به‌بازی ارقام و مزایده‌ها تبدیل شود. خریدار باید نه‌تنها دارای توان مالی بالا باشد، بلکه دیدگاه صنعتی، سابقه مدیریتی و برنامه توسعه محصول داشته باشد. چراکه گروه خودروسازی سایپا تنها گروه تولیدکننده و تامین‌کننده خودروهای اقتصادی در بازار است. تجربه‌های پیشین در خصوصی‌سازی صنایع بزرگ نشان داده است که واگذاری بدون دقت به اهلیت، نه‌تنها منجر به‌رشد نمی‌شود بلکه به تضعیف برند و کاهش بهره‌وری نیز می‌انجامد.

از همین رو، کارشناسان صنعت‌خودرو پیشنهاد می‌کنند که اهلیت‌سنجی چندسطحی شامل موارد زیر در دستور کار قرار گیرد:

توان سرمایه‌گذاری واقعی برای توسعه تولید و تحقیق و توسعه (R&D).

سابقه فعالیت صنعتی یا مدیریتی در حوزه خودرو یا صنایع مادر

تعهد به حفظ اشتغال، ارتقای کیفیت و صادرات‌محوری.

پذیرش نظارت‌های پس از واگذاری و گزارش‌دهی مستمر به نهادهای تنظیم‌گر.

اگر متولیان بتوانند این شاخص‌ها را به‌عنوان پیش‌شرط در قراردادهای واگذاری لحاظ کنند، خصوصی‌سازی نارنجی‌پوشان جاده‌مخصوص یک فرصت تاریخی برای احیای برند ملی خواهد بود.

ارزش‌گذاری عادلانه؛ سنگ بنای واگذاری موفق

بخش دیگری از چالش، به موضوع ارزش‌گذاری دارایی‌ها بازمی‌گردد. سایپا در سال‌های اخیر اقدام به تجدید ارزیابی دارایی‌های خود کرده و زیرمجموعه‌هایش نیز ملزم به، به‌روزرسانی ترازنامه‌های واقعی شده‌اند. اما ارزش یک خودروساز تنها در زمین و ساختمان نیست؛ ارزش اصلی سایپا در شبکه‌ تامین، زنجیره تولید، برندهای فرعی و سهم بازار داخلی نهفته است. بنابراین، واگذاری باید با ارزش‌گذاری چندبُعدی انجام شود:

ارزش دارایی‌های فیزیکی (کارخانه، تجهیزات، زمین).

ارزش دارایی‌های نامشهود (برند، دانش فنی، سهم بازار).

ارزش سرمایه انسانی (تخصص، نیروی کار، تجربه مدیریتی).

در غیر این صورت، فروش سهام سایپا به قیمتی پایین‌تر از ارزش واقعی، به معنی واگذاری سرمایه ملی با تخفیف خواهد بود؛ موضوعی که افکار عمومی و کارشناسان نسبت به آن حساس‌ هستند.

سایپا و چشم‌انداز آینده؛ از صنعت تا بازار منطقه‌ای

خصوصی‌سازی گروه خودروسازی سایپا اگر با برنامه‌ریزی دقیق انجام شود، می‌تواند الگوی موفقی برای سایر صنایع دولتی باشد. گروه سایپا درحال حاضر نه‌تنها توان تولید کمتر از یک میلیون دستگاه خودرو در سال را دارد، بلکه در مسیر توسعه پلت‌فرم‌های جدید، تولید خودروهای کم‌مصرف و همکاری‌های فناورانه با شرکت‌های خارجی نیز گام‌هایی جدی برداشته است.

زیرساخت‌های گسترده، شبکه خدمات پس از فروش و برندهای تثبیت‌شده، این گروه را به‌گزینه‌ای جذاب برای سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی تبدیل کرده است. خصوصی‌سازی در چنین بستری به معنای انتقال قدرت به بازاری رقابتی‌تر است که می‌تواند سهم سایپا را در بازار منطقه‌ای تقویت کند.

سایپا موتور توسعه صنعتی کشور

سایپا امروز بیش از هر زمان دیگر آماده‌ آن است که به‌عنوان یک برند ملی خصوصی و مستقل به‌مسیر خود ادامه دهد. زیرمجموعه‌های این گروه، ستون‌های پایداری هستند که می‌توانند موتور محرک توسعه صنعتی ایران باشند. اما تحقق این هدف در گرو تصمیمی شجاعانه و صحیح از سوی دولت است.

خصوصی‌سازی واقعی، اگر با شفافیت، اهلیت‌سنجی و ارزش‌گذاری عادلانه همراه شود، نه‌تنها سایپا را به مسیر سوددهی سوق می‌دهد، بلکه صنعت‌خودرو را به جایگاهی می‌رساند که سزاوار نام «ملی» است. اکنون زمان اعتماد دوباره است؛ اعتماد به توان داخلی، به مدیریت صنعتی و به بخش‌خصوصی‌ که می‌تواند فردای خودروسازی در ایران را رقم بزند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =