رئیس شورای سیاستگزاری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :
در دوره دوم دولت اصلاحات به ریاست سیدمحمد خاتمی، مراسمی در گروه صنعتی خودروسازی سایپا برگزار شده بود که در آن وزیر وقت صنایع (اسحاق جهانگیری و نیز رضا ویسه، رئیس هیاتعامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران حضور داشتند) و نگارنده فرصت را مغتنم شمرده و از تعدد بیش از حد شرکتهای خودروساز از آنها پرسید که هر دو آنها پاسخ دادند: «اگر باز هم کسی متقاضی دریافت جواز تاسیس اینگونه واحدها باشد با پاسخ مثبت ما روبهرو خواهد شد!»
این دو مقام مذکور تاکید کرده بودند: «متقاضیانی که ناتوان هستند صحنه رقابت را ترک خواهند کرد!» که معنا و مفهوم چنین پاسخی برای کارشناسان و اهالی فن روشن بود؛ اما حدود ربع قرن طول کشید تا سایر طبقات مردم درک درستی از سیاستگزاری نادرست مسئولان صنعتی پیدا کنند که وضع فعلی صنعت خودرو ما هم بهترین شاهد مثال در این زمینه است.
در آن زمان خودروسازان اروپایی بهویژه فرانسویها منحصرا همکاران خودروسازان ایرانی بودند و با گذشت زمان ثابت شد که آن همکاری یکطرفه و بهزیان ایران بود و هیچ حاصلی برای ایران نداشت؛ زیرا اروپاییها نه سرمایهگذاری کردند و نه هیچگونه تکنولوژی را بهایران انتقال دادند!
در همین راستا و متاثر از سیاست دول استکباری و وضع تحریمهای کمرشکن علیه کشور ما، نوبت به چینیها رسیده بود تا شیوه شرکتهای اروپایی را در ایران ادامه دهند و اینها هم بیش از ربع قرن همکاری با صنعتخودرو ما روی اروپاییها را سفید و تا آنجا که امکان داشت یکجانبه عمل کردند و حتی از انتقال تکنولوژی طراحی و ساخت سادهترین قطعات خودداری ورزیدهاند و صنعتخودرو ما را واداشتند تا همچنان مصرفکننده صرف محصولات خودرویی آنها باشند.
این حقایق مفاهیمی نیستند که از قلم نگارنده و یا دیگران تراوش کند؛ بلکه بخش صریحی از تاریخ این صنعت عقبمانده ماست که حدود نیم قرن فاقد استراتژی و راهبرد مدون و جامع بوده و با روزمرگی روزگار میگذراند.
درمورد اعمال سیاستهای غیر دوستانه و یکجانبهگرای چینیها نیازی به ذکر دلایل نیست؛ چراکه «اظهر منالشمس» است.
طی این مدت همانگونه که شاهد بوده و هستیم چینیها همچنان یکسویه عمل کرده و حتی ظرفیتها و توانمندیهای صنعتی ایران را نادیده گرفته و میگیرند و آشکارا مانع پیشرفت و توسعه صنعتخودرو ایران میشوند.
در این بازه زمانی طولانی نه در صنعتخودرو ایران سرمایهگذاری کرده و نه حاضر بهانتقال تکنولوژی هستند. اینها دلایلی است که اشک دوستداران صنعتخودرو ایران را به وضوح نمایان میکند.
لازم بهذکر است که علت توفیق چینیها در ایران و اعمال سیاستهای یکجانبه، همراهی و حمایت بیدریغ بعضی از مدیران ایرانی حامی مونتاژکاریاند. زیرا که: مدیران مذکور؛
به سود مقطعی دل، شاد دارند
امید ملتی بر باد دارند
فرجام سخن اینکه: برای چندمین بار به مسئولان سیاستگزاری صنعتی ایران و مدیران حامی مونتاژ توصیه میشود که با ادامه این روشها و سیاستها راه به جایی نخواهیم برد؛ چرا که مقصد همچنان نامعلوم است و ارز حاصل از فروش نفت ما هم موجب اشتغال مولد در کشورهای بیگانه میشود و ما از این مزیت همچنان بیبهره خواهیم ماند که یکی از تبعات غیر قابل جبران آن تعدیل احتمالی نیروهای شاغل بهصورت فلهای خواهد بود که امیدواریم چنین نشود!
ارز حاصل ز نفت ما گشته
عامل اشتغال بیگانه
با چنین خطمشی و شیوه کار
صنعت ما شود چو ویرانه
