در حال حاضر، تحولات صنعتی و محیطزیستی دیگر صرفا موضوع فنی نیست و موضوع خودروهای برقی نمونهای روشن از همپوشانی فناوری و ژئوپلیتیک هستند که در این صنعت، دولتها نه فقط شرکتها بلکه تواناییهای استراتژیک و نفوذ بینالمللی خود را مورد سنجش قرار میدهند.
خوشبختانه همکاری ایران و چین در حوزه خودروهای برقی در حال گسترش است و ایران با منابع معدنی و ظرفیت تولید بالقوه و چین با فناوری پیشرفته، میتوانند یک همافزایی راهبردی ایجاد کنند که امنیت زنجیره تامین، توسعه زیرساختها و تقویت جایگاه جهانی هر دو کشور را به دنبال دارد و در طرف مقابل این موضوع برای ایران نیز در حوزه زیست محیطی به خصوص در زمینه کاهش آلودگی هوا، توصیه میشود. این درحالیاست که ایران طی یک دهه اخیر با یکی از شدیدترین فشارهای خارجی تاریخ خود روبهرو شد. خروج یکجانبه آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای حداکثری، نهتنها تجارت خارجی، بلکه صنایع کلیدی کشور را دچار بحران کرد.
صنعت خودرو، که سالها بر همکاری با شرکتهای اروپایی استوار بود، بهطور ناگهانی با خروج بازیگران اصلی خود مواجه شد. این خروج، زنجیره تامین را از هم گسست، تولید را کاهش داد و بازار را در وضعیتی بلاتکلیف رها کرد، اما در دل این بحران، فرصتی نیز نهفته بود.
خلأ ایجادشده در بازار ایران، میدان را برای ورود گستردهتر شرکتهای چینی فراهم کرد. آنها که پیشتر حضوری محدود داشتند، بهتدریج به بازیگران اصلی تبدیل شدند.
همکاریها ابتدا در قالب واردات یا مونتاژ ساده شکل گرفت، اما بهمرور به سمت سرمایهگذاری مشترک و بومیسازی حرکت کرد. صنعت خودروی ایران، ناخواسته اما اجتنابناپذیر، مسیر خود را از غرب به شرق تغییر داد.
چین امروز بزرگترین خودروساز در حوزه خودروهای برقی در جهان است و ادامه همکاری ایران و چین به خصوص در زمینه همکاریها در صنعت خودروسازی، بیش از آنکه داوطلبانه باشد، محصول فشارهای مشترک به دو کشور بود و ایران با سیاست «نگاه به شرق» توانست حرکت صنعتی خود را حفظ کند و چین نیز با راهبرد «گردش دوگانه» وابستگی به غرب را کاهش داده است.
همکاری ایران و چین در خودروهای برقی نمونهای از همگرایی مبتنی بر منافع مشترک و اعتماد استراتژیک است و این مشارکت نه تنها فرصت اقتصادی و صنعتی ایجاد میکند، بلکه میتواند به توسعه ساختار قدرت اقتصادی منجر شود.
