کد خبر: 214121
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۱
- چاپ
ولفگانگ پس از اتمام مدرسه، آموزش فلزکاری دید و سپس مدرک مدیریت بازرگانی خود را از دانشگاه اقتصاد و بازرگانی وین اخذ کرد. او پس از پایان دوره تحصیل، کسب و کار خود را راهاندازی کرد و از واردات موتورسیکلتهای یاماها به اتریش کسب درآمد کرد.
به گزارش «اخبار خودرو»،ولفگانگ پورشه، مدیر آلمانی و عضوی از خانواده سرشناس پورشه و سهامدار و رئیس هیات نظارت هلدینگ پورشه اتومبیل و همچنین گروه خودروسازی پورشه است. او کوچکترین فرزند فردیناند (فری) پورشه و دورتی ریتز است و بزرگترین برادر او فردیناند (بوتزی) پورشه است که طراح پورشه 911 محسوب میشود. ولفگانگ پس از اتمام مدرسه، آموزش فلزکاری دید و سپس مدرک مدیریت بازرگانی خود را از دانشگاه اقتصاد و بازرگانی وین اخذ کرد. او پس از پایان دوره تحصیل، کسب و کار خود را راهاندازی کرد و از واردات موتورسیکلتهای یاماها به اتریش کسب درآمد کرد. در سال 1976 او به کمپانی دایملر-بنز پیوست، دو سال بعد عضوی از هیات نظارت گروه خودروسازی پورشه شد و از سال 2008 به هیات نظارت گروه خودروسازی فولکسواگن نیز ملحق شد و در حال حاضر بهعنوان نماینده خانواده پورشه، کنترل و نظارت فعالیتهای گروه خودروسازی فولکسواگن را برعهده دارد. او که اخیرا وارد 75سالگی شده است، در مصاحبهای که با اتوماتیونیوز داشته، درباره آینده فولکسواگن از جمله تغییرات مدیریتی اخیر صحبت کرده است. در اینجا بخش اول مصاحبه با آقای پورشه را میخوانیم و در روزهای آینده بخش بعدی آن را منتشر خواهیم کرد.
از اهمیت شهر اشتوتگارت برای خودتان بگویید.
اشتوتگارت خانه من است. راستش من در اشتوتگارت به دنیا آمدم، اما مدت کمی پس از تولدم به این شهر نقل مکان کردیم. بخش عمدهای از کودکیام را در این شهر سپری کردم و در دشتها و مراتع آن با برادرها و عموزادههایم بازی میکردیم. جای فوقالعادهای است. پدرم قبل از مرگ ترتیب همه کارها را داده بود، اما تکلیف خانه را روشن نکرده بود. بعد از مرگ او درخواستهای عجیبی از سوی اعضای خانواده برای تبدیل کردن این خانه به گلخانهای خانوادگی یا حتی اختصاصدادن فضای آن به تسهیلات تولید خودرو مطرح شد. اما من فکرش را هم نمیتوانستم بکنم. در نهایت به این فکر کردم که اینجا میتواند مقری برای خانواده باشد. پدرم هم عاشق اشتوتگارت بود.
کی متوجه شدید که پورشهها خودروهایی خاص هستند؟
شاید باورتان نشود، ولی در ابتدا نمیتوانستم ماشینسواری را تحمل کنم. وقتی در کودکی روی صندلی عقب مینشستم، در طول سفرهای جادهای در مسیرهای کوهستانی زلامسی حالم بد میشد. شاید به همین خاطر بود که خیلی زود خودم را به پشت فرمان رساندم. وقتی دوباره به اشتوتگارت برگشتیم، اجازه داشتم که پورشه 356 پدرم را از گاراژ بیرون بیاورم. آن موقع به زحمت قدم به بالای فرمان میرسید و با اینحال از اولین تجربیات رانندگیام لذت میبردم.
همیشه درباره اسطوره خودروهای پورشه حرفهایی میشنویم. شما آن را چهطور توصیف میکنید؟
موضوع پیچیدهای است. محصولات پورشه با اینکه برای استفاده روزمره مناسب هستند، همیشه منحصربهفرد و خاص نیز بودهاند. این نشاندهنده کیفیت فوقالعادهای است که مشتریان ما آن را در کنار سایر ویژگیهای خودروهای پورشه تحسین میکنند. حتی کارکنان پورشه نیز به خاطر کار کردن برای این برند به خود میبالند. ممکن است این موضوع به این حقیقت مربوط باشد که ما بهعنوان یک خانواده، طرفدار تواضع و ملاحظهکاری دوجانبه درون این شرکت هستیم. این مسائل در کنار موفقیتهای خودرویی به برند ما کاریزمای خاصی بخشیدهاند.
وقتی به سفر میروید و مردم اسم شما را میشنوند چه واکنشی نشان میدهند؟
واکنشها کاملا طبیعی است. فقط میتوانم به یک برخورد بامزه اشاره کنم که چندسال پیش در هتل ایمپریال وین اتفاق افتاد. آنجا وقتی اسمم را به متصدی هتل گفتم، پاسخ داد: «من اسم ماشینتان را نپرسیدم. میخواهم اسم خودتان را بدانم.»
آیا فکرش را میکردید که پورشه پساز تملک نافرجام فولکسواگن در سال 2009، بتواند به خوبی دوام بیاورد؟
اجازه بدهید حرفتان را اصلاح کنم. در حال حاضر پورشه با در اختیار داشتن 52.2درصد از سهام فولکسواگن همچنان مالک عمده سهام عمومی این گروه خودروسازی به شمار میرود. از سال 2012 گروه خودروسازی پورشه بخشی از گروه فولکسواگن بوده و زیر چتر آن به توسعه خود ادامه داده است. پورشه از همافزایی با سایر برندهای این گروه کسب منفعت کرده است. حالا که نگاه میکنیم، متوجه میشویم ایده مدیرعامل پیشین پورشه یعنی وندلین ویدکینگ، کاملا درست بوده است، با وجود اینکه برخی از امور میتوانستند به شکل متفاوتی صورت بگیرند.
از ساختارهایی که ویدکینگ در فولکس لغو کرد، چه چیزهایی باقی مانده است؟
گروه خودروسازی فولکسواگن و خصوصا برند فولکسواگن در سالهای اخیر تغییرات بسیاری را شاهد بودهاند. آقای مولر و کل هیاتمدیره فولکسواگن از جهات مختلف در مسیرهای درستی قدم برداشتهاند. ارقام و آمار اعلام شده در سال 2017 برای این گروه خودروسازی خود گویای همه چیز است.
گروه خودروسازی فولکسواگن چگونه میتواند اعتبار و اطمینانی را که در رسوایی دیزلی از دست داده، به دست بیاورد؟
مشتریان ما مهمترین بخش کسب و کار ما هستند و به همین خاطر است که باید هر آنچه را در توان داریم، برای بازگرداندن اعتماد آنها انجام دهیم. من همیشه از تواضع بیشتر در قبال مشتریان دفاع میکنم و به نظرم اندازه و بزرگی یک شرکت به خودی خود به آن ارزش ذاتی نمیدهد.
سال گذشته ماتیاس مولر، مدیرعامل پیشین گروه فولکسواگن درآمدی بیشاز 11.9 میلیون دلار داشت. آیا میشود این را به متواضع بودن ربط داد؟
بحث درباره درآمدهای بالا خیلی آلمانی است و کمتر پیش میآید که در کشورهای دیگر در این باره بشنوید. اینجا اگر آدم موفقی باشید، مردم با سوءظن به شما نگاه میکنند. ما درآمد هیات نظارت را اصلاح کردیم و حالا فقط به آینده نگاه میکنیم، نه گذشته. ما به شکلی سیستماتیک خسارتهای به بار آورده را جبران کردهایم و حالا در حال اصلاح درآمد هیاتمدیره هستیم.
شما از مولر دفاع میکنید. چرا اینقدر زود دوره کاری او پایان گرفت؟
ماتیاس مولر در دورهای بسیار سخت زمام امور فولکسواگن را در دست گرفت. او با راهبرد «با هم- 2025» موفق شد جهتگیری استراتژیک کمپانی را مشخص کند. نتیجه خوب مالی در سال 2017 نشاندهنده موفقیت عملکرد اوست و به این خاطر مولر شایسته تقدیر و تشکر ما است.
هربرت دایس، مدیرعامل جدید باید در چه حوزهای بهتر عمل کند؟
مساله بهتر یا بدتر بودن نیست، بلکه سریعتر بودن و استفاده بیشتر از همافزایی است. آقای دایس برای رسیدن به اهداف، تغییرات گستردهای را در گروه فولکسواگن مطرح کرده است و حالا باید آنها را
عملی کند.
آیا به ناراحتی مالکان خودروهای دیزلی که نگران محدودیتهای مربوطبه تردد این خودروها هستند، توجهی دارید؟
البته. به همین خاطر است که ما هرکاری را که از دستمان برمیآید برای جلوگیری از محدودیتهای گسترده تردد این خودروها انجام میدهیم. بهطور کلی گزینههای هوشمندانهتری برای بهبود کفیت هوا در شهرها وجود دارد. سیاستگذاران و خودروسازان باید با همکاری هم به نتیجه برسند. گاهی اوقات فکر میکنم که چه میزان از مشاغل آلمانی به خودروسازی وابسته است.
آیا هنوز با مارتین وینترکورن که در سال 2015 مدیرعامل گروه خودروسازی فولکسواگن بود، در ارتباط هستید؟
گاهی اوقات تلفنی با هم صحبت میکنیم و برای جشن تولدها و کریسمسها برای هم کارت پستال میفرستیم. فکر میکنم این کار مهمی است و نمیتوانم درک کنم کنم که پسرعمهام چطور توانست چنین کسی را از دست بدهد که مدت 35 سال وفادارانه به او خدمت کرده بود.
میدانید که این جمله معروف به شما نسبت داده میشود: «من فاصلهام را با وینترکورن حفظ میکنم»؟
وقتی فردیناند پیئش این جمله را از من نقل کرد، سابقه کاری وینترکورن را به میزان قابلملاحظهای در معرض خطر قرار داد. او در جریان نبود و من مطمئن هستم که راههای مختلفی برای ابراز اختلاف نظر پسرعمهام با مارتین وجود داشت.
آیا بعد از ترک کار پیئش از تمام سمتها و فروش سهامش با او صحبت کردهاید؟
نه، ما ارتباط بسیار کمی با هم داریم. اما برای جشن تولد 75 سالگیام او را دعوت کردم.