بورس

سهام این روزها به دیگ جوشان نقدینگی مبدل شده و هر روز پذیرای میلیاردها تومان از سرمایه‌های خرد مردم است. در این راستا، شاخص‌کل بورس تهران مرز یک‌میلیون واحد را فتح کرد؛ اتفاقی که بسیار تاریخی است و در تاریخ 50ساله بورس بی‌سابقه بوده، در چنین شرایطی گروه خودرویی به‌عنوان یکی از لیدرهای بازار در آستانه بازگشت دو نماد ایران‌خودرو و سایپاست.

به گزارش «اخبار خودرو​»، سهام این روزها به دیگ جوشان نقدینگی مبدل شده و هر روز پذیرای میلیاردها تومان از سرمایه‌های خرد مردم است. در این راستا، شاخص‌کل بورس تهران مرز یک‌میلیون واحد را فتح کرد؛ اتفاقی که بسیار تاریخی است و در تاریخ 50ساله بورس بی‌سابقه بوده، در چنین شرایطی گروه خودرویی به‌عنوان یکی از لیدرهای بازار در آستانه بازگشت دو نماد ایران‌خودرو و سایپاست. به نظر می‌رسد با بازگشایی نماد این دو خودروساز در هفته جاری، آن‌ها رشد شارپ و بی‌وقفه‌ای را تجربه کنند، همان مسیری که حدود ده روز گذشته شرکت گسترش سرمایه‌گذاری ایران‌خودرو طی کرد. حال در این زمینه، سعید مومنی؛ مشاور سرمایه‌گذاری «گروه مالی نهایت‌نگر» و کارشناس و فعال بازار سرمایه در گفت‌وگو با روزنامه «دنیای‌خودرو» آخرین وضعیت بورس و همچنین بازگشایی دو شرکت ایران‌خودرو و سایپا را تحلیل کرده است. 

 ارزیابی شما از روند بازار سرمایه در سالی که گذشت، چیست؟
اگر در ابتدای سال ۹۸ از خوشبین‌ترین یا حتی بدبین‌ترین فعال بازار سرمایه ایران پرسیده می‌شد؛ «پیش‌بینی شما از روند یک سال آتی بورس ایران چیست؟»، آن هم در شرایطی که طی این سال در حوزه سیاست خارجی، ایران و آمریکا به سهمگین‌ترین مواجهه و رویارویی خود‌ رسیدند و تنش‌ها در خلیج‌فارس و منطقه خاورمیانه به‌شدت بالا گرفت و در فضای داخلی نیز قیمت بنزین افزایش یافت، احتمالا تحلیلگران در پاسخ، پتانسیل‌های اقتصادی و تورمی را پیش می‌کشیدند و ریسک سیاسی و سیستماتیک را کم‌اهمیت‌تر می‌دانستند. اما اگر توضیح وقایع را برای آن‌ها می‌دادیم و برایشان از وقوع تاریخی‌ترین سقوط قیمت‌ها و بحران جهانی در بازارهای مالی به دلیل شیوع ویروس کرونا شرح می‌دادیم و قیمت نفت را با سقوط بی‌سابقه‌ای در کانال بیست دلاری ترسیم می‌کردیم، یقینا دیگر این‌جای ماجرا تحلیلگران پا پس می‌کشیدند و دستور خروج از بازار سرمایه ایران را صادر می‌کردند. اما بخت با ما یار بود و عمرمان دست داد و مشاهده کردیم چگونه بورس ایران در اوج این رویدادها و هیجانات منفی، درتاریخی‌ترین دوران خود یکی پس از دیگری رکوردها و قله‌ها را درنوردید و تحلیلگران کلاسیک و حرفه‌ای بازار را انگشت به دهان و حیرت‌زده و غافلگیر کرد.

در سال گذشته نیز در چند نوبت تحلیلگران رشد بازار را حبابی خواندند و از پایان رونق بازار سرمایه سخن گفتند، اما چنین نشد. چه عواملی موجب تازه‌نفس نگه‌داشتن این بازار در مسیر صعودی شد؟
بله؛ تحلیلگران کلاسیک بورس ابتدا در اوایل مردادماه سال گذشته و بعد از فصل مجامع و با استراحت شاخص کل در کانال ۲۵۰هزار واحدی، زمزمه پایان دوران رونق بازار را سردادند. اما موج صعودی شهریور و مهر ۹۸ و ورود شاخص به کانال 300هزار واحدی همه را غافلگیر کرد. این‌جای کار بود که کارشناسان بازار با استناد به یک آموزه مغلطه‌وار یعنی مقایسه p/e بازار سهام با p/e  بازده بدون ریسک (حدود پنج واحد)، برای اولین‌بار از حبابی‌بودن بورس سخن گفتند. اما می‌دانیم مقایسه این دو نسبت مشابه درست نیست. چراکه با وجود طرح‌های توسعه و افزایش سرمایه‌های متعدد شرکت‌های بورسی و تقسیم سود و رقیق‌شدن قیمت سهم، در نهایت بازدهی به‌مراتب بیشتری نصیب بازار سهام در قیاس با «بازده بدون ریسک» می‌شود. به‌عنوان‌‌مثال ارزش سهام شرکت فولاد مبارکه که همواره از نگاه فعالان سنتی بازار مستحق p/e در محدوده پنج، شش واحد بوده، طی چهار سال گذشته حداقل ده برابر شده است، اما سپرده بانکی و اوراق مشارکت که هر دو p/e معادل فولاد مبارکه داشته‌اند، طی همین مدت در بهترین حالت دو برابر شده‌اند. این مغلطه بزرگ باعث می‌شد همواره با عدول p/e سهام از میانگین‌های تاریخی، عبارت «حباب» سر داده شود. دریغ از این‌که زمین بازی سهام و چارچوب ساختاری آن در حال تحول عظیم درونی است.

با این تفاصیل، ریزش اواسط مهرماه تحلیلگران بدبین را به این نتیجه رساند که برای میان‌مدت کار بازار تمام خواهد شد و سقف 330 هزار واحدی تا اطلاع بعدی دست‌نیافتنی است. چرا این تحلیل نیز درست از آب درنیامد؟
زیرا با کمی کش‌وقوس و پس از حوادث مرتبط با افزایش قیمت بنزین و ترور ناجوانمردانه سپهبد شهید سلیمانی، بازار سهام رالی پرشتاب و تاریخ‌سازی را آغاز کرد؛ روند پرقدرتی که همچنان با دیدی هراس‌آلود نگریسته می‌شد. شیوع ویروس کرونا و سقوط بی‌سابقه بازارهای مالی و قیمت نفت و کامودیتی‌ها (کالای اولیه) این‌بار تحلیلگران خوشبین را هم ترساند. چراکه آینده بازارها به عامل نامعلومی همچون ویروس ناشناخته کرونا پیوند زده می‌شد.
 اما پس از 10‌درصد اصلاح و در اواخر اسفندماه پارسال، بازار سهام فقط و فقط به مدد ورود پول‌های جدید چنان بازگشت قدرتمند و خیره کننده‌ای را آغاز کرد، که هیچ‌کس حتی تصورش را هم نداشت. ردگیری «میل به ورود پول‌های اشخاص حقیقی» که معیار موجهی برای روند صعودی بازار است، طی بهمن و اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ جهش فوق‌العاده‌ای را تجربه کرد، به‌طوری‌که این شاخص در بهمن‌ماه ۶۵۰۰میلیارد تومان، در اسفند 10هزار میلیارد و در فروردین ۹۹ بالغ بر 20هزار میلیارد تومان شد و تا این‌جای کار در نیمه اردیبهشت در حدود 20هزارمیلیاردتومان بوده است.

آیا عامل اصلی که طی سال ۹۸ در اقتصاد ایران رخ داد و این‌چنین ارزش سهام شرکت‌های بورسی را بی‌محابا بالا برد، تغییرات نرخ ارز یا نرخ تورم نبود؟
نرخ ارز به‌عنوان مهم‌ترین پیشران بازار سرمایه طی سال 98 فرسایشی بود و به‌مرور در نیمه دوم سال رشد آرام ۲۰ تا 30 درصدی را تجربه کرد. قیمت نفت هم که به‌طور سنتی محرک رشد بورس بود، در سال ۹۸ فرسایشی و در دو ماه اخیر ویران شد. تورم و قیمت‌های جهانی هم به‌عنوان عامل محرک دیگر بازار، در سال گذشته روند عادی و قابل انتظاری را پشت سرگذاشتند.
 سه عامل فوق نمی‌توانند رشد استثنایی بازار سهام را توجیه کنند. از این رو، باید دلیل رشد 300درصدی شاخص کل در ۱۳ ماه گذشته را در جای دیگری جست‌وجو کرد، جایی فارغ از متغیرهای سنتی و سابق، که برای درک بهتر آن باید نگاهی کلان‌تر و فراخ‌تر داشت، نگاهی که در آن بازار سرمایه دیگر آن نهاد طفیلی سابق نیست و به جایگاهی رفیع در ساختار اقتصاد سیاسی ایران دست یافته است. ظاهرا مجموعه دولت دریافته است باتوجه به وضعیت کنونی اقتصاد ایران که درآمدهای نفتی کاملا از میان رفته و کشور با کسری بودجه مواجه شده است و از طرفی دولت دارایی‌های راکد و جذابی با قابلیت نقدشوندگی نسبتا خوبی دارد، بازار سرمایه می‌تواند گره‌گشای مشکلات کنونی اقتصاد باشد.

برنامه‌های موثر دولت برای بازار سرمایه در سال گذشته چه بوده‌اند؟ 
اولین نشانه از برنامه ویژه دولت برای بازار سرمایه در آذرماه و مصادف با لایحه بودجه سال ۹۹ نمایان شد؛ جایی‌که دولت در اقدامی بی‌سابقه وصول ۵۰هزار میلیارد تومان از محل فروش دارایی‌های مالی را در نظر گرفته بود، اقدامی که در نگاه نخست بعید و سخت به‌نظر می‌رسید، اما رفته‌رفته و با رونمایی از عرضه سهام دولت در شرکت‌های پالایشگاهی واستقبال پول‌های هدفمند و هوشمند سنگین اشخاص حقیقی رهگیری شد. همچنین دستورات مقام معظم رهبری در مورد آزادسازی سهام عدالت و عرضه سهام دولت در قالب صندوق‌های قابل معامله، در کنار بورس‌محور شدن جامعه و گسیل مردم به سمت بورس خیال همه را راحت کرد که رشدهای سرسام آور و بی‌سابقه سه ماه اخیر بی‌علت نبوده و تکه‌ای از پازل بزرگ‌تری است.

بر اساس آن‌چه گفته شد، جایگاه صنعت خودرو در بورس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
با این نگاه جدید و با فاصله‌گرفتن از تحلیل‌های بنیادی کلاسیک و مبتنی بر p/e، یکی از گروه‌های به‌شدت مستعد بازار بورس، صنعت‌خودرو ‌است. چراکه هم جزو صنایع استراتژیک کشور است و بخشی از برنامه وسیع واگذاری سهام دولت به مردم را شامل می‌شود و از طرفی با توجه به شرایط تورمی کشور و اهمیت‌یافتن دارایی‌های صنعتی و شرکتی، بی‌شک دارایی‌های بسیار ارزشمند صنعت خودرو شامل زمین، ساختمان و خطوط تولید، بسیار ارزان‌تر از واقعیت اقتصاد ایران ارزش‌گذاری شده است. بنابراین کاندیدای اول رشد قیمت سهام در شرایط کنونی بورس، گروه خودرویی به‌شمار می‌آید. چراکه دو لیدر این گروه، یعنی ایران‌خودرو و سایپا به‌دلیل افزایش سرمایه ناشی از تجدید ارزیابی دارایی‌ها از رشد بی‌نظیر دو ماه اخیر بازار عقب افتاده‌اند.

به گفته معاون بازار شرکت بورس تهران، نماد سایپا و ایران‌خودرو یکی، ‌دو هفته دیگر بازگشایی می‌شود. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
به‌نظر می‌رسد بازگشایی این دو نماد طرفداران زیادی خواهد داشت، مخصوصا اگر در حوالی قیمتی صد تومان باز شوند. به بیان دیگر، اگر دو شرکت خودروساز که به احتمال زیاد در هفته جاری به تابلوی معاملاتی بازخواهند گشت، در قیمت‌های مناسبی بازشوند، می‌توانند با سودآوری بسیاری مناسبی روبه‌رو شوند و همین موضوع آن‌ها را در صف خرید قفل خواهد کرد.
 نکته مهم در در مورد دو شرکت ایران‌خودرو و سایپا این است که آن‌ها در سال‌های اخیر با توجه به هزینه بالایی مالی که داشته‌اند، زیان‌ده هستند و هر سال نیز این زیان‌دهی افزایش پیدا می‌کند. به دلیل بدهکاری که خودروسازان به بانک‌ها دارند، سالانه بیش از یک‌هزار میلیارد تومان جریمه را به دلیل بهره‌های سنگین به بانک‌ها می‌پردازند. اما به‌دلیل موقعیت ممتاز صنعت خودرو و همچنین دارایی‌های زیادی که شرکت‌ها دارند، آن‌ها با اعمال تغییرات کوچکی می‌توانند به‌صورت اهرمی از زیان‌دهی به‌سوی سودسازی حرکت کنند، به بیان ساده؛ زمانی‌که اقبال به خودروسازان زیاد است، آن‌ها می‌توانند منابع حاصل از فروش سهام و همچنین افزایش قیمت آن‌ را به بانک‌ها بدهند و با تسویه بدهی‌های سنگین خود به بانک‌ها مسیر سودسازی را در پیش بگیرند و به‌صورت اهرمی و با ایجاد تغییرات کوچک، زیان‌دهی خود را جبران کنند و به سودآوری برسند.

آیا ریزش خاصی را در ادامه برای بازار سهام پیش‌بینی می‌کنید؟
حالا که بازار سرمایه از حاشیه به متن آمده، ارزش معاملات روزانه بورس به‌راحتی از یک‌میلیارد دلار عبور کرده و به‌تنهایی معادل معاملات دو ماه مسکن و مستغلات تهران است، بازار بورس بی‌رقیب شده و با تغییر پارادایم کلان اقتصاد کشور، مقصد اول سرمایه‌گذاری است.  همچنین این بازار در قیاس با بازدهی بازار ملک و مسکن، دارای پتانسیل‌های فتح‌نشده‌ای است. 
با آزادسازی سهام عدالت نیز هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت بازار پرعرضه شود، ولی قطعا در بلندمدت کاراتر و عمیق‌تر می‌شود و به تامین مالی واقعی و کم‌هزینه بنگاه‌های بورسی کمک می‌کند. از این رو و با نگاه به معاملات اردیبهشت‌ماه ۹۹، بعید به نظر می‌رسد بازار با ریزش خاصی مواجه شود و می‌توان افق‌های بالاتری را به‌راحتی برای بازار متصور بود. اما باید توجه داشت در این مقطع، بخش زیادی از شرکت‌های کوچک با ریسک شدیدی مواجه هستند و در این زمینه باید بیشتر توجه‌مان معطوف به گروه‌های بزرگ، بنیادین و برخی تک‌سهم‌های باشد.
 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =