سیدحسن خباز

آینده صنعت خودرو ایران وابسته به اصلاحات ریشه‌ای، حذف فساد و سیاست‌گزاری‌های علمی بلندمدت است

چالش‌های صنعت قطعه‌ ایران از تیراژ پایین تولید گرفته تا نبود دسترسی به بازارهای جهانی و تاثیر مستقیم سیاست‌گزاری‌های غیربهینه بر ساختار تولید، همگی مسائلی هستند که قطعه‌سازی را با موانع جدی مواجه کرده‌اند. در این میان، محدودیت‌های ارزی، افزایش هزینه‌های انبارداری و گمرک و همچنین عدم‌حمایت از فناوری‌های روز، مسیر پیشرفت را دشوار کرده است. اما آیا آینده صنعت قطعه به‌سرنوشت مذاکرات و تحریم‌ها وابسته است یا این مسیر با اصلاحات داخلی و اقداماتی اساسی تغییر خواهد کرد؟

ظرفیت‌های تولید و آرزوی اشتغال‌زایی 5 هزار نفری

سیدحسن خباز، مدیرعامل شرکت مهندسی برازش صنعت و عضو انجمن صنایع همگن نیروی محرکه و قطعه‌سازان خودرو کشور، درباره ابعاد فعالیت خود در صنعت‌خودرو در گفت‌وگو با «دنیای خودرو» بیان داشت: «شرکت برازش صنعت یکی از تولیدکنندگان اصلی قطعات خودرو در کشور است. انواع قطعات خودرو را تولید می‌کنیم که شامل چراغ‌های جلو و عقب، مه‌شکن‌های جلو و عقب، آینه‌های بیرونی و داخلی خودرو، انواع سوئیچ‌های فرمان‌دهنده برقی و الکترونیکی می‌شود. این قطعات عمدتا برای خودروهای تولید داخل و به‌ویژه شرکت‌های بزرگ خودروسازی مانند ایران‌خودرو و سایپا ساخته می‌شوند. علاوه‌بر این در شرکت سازمند صنعت که در کنار شرکت اصلی ما فعالیت می‌کند، تولیدکننده اویل‌پمپ‌های خودرو هستیم.»

وی درباره اشتغال‌زایی که برای نیروهای انسانی انجام داده است، افزود: «تعداد نیروهای مستقیمی که در محل کارخانجات ما فعالیت می‌کنند بیش از ۶۰۰ نفر است و علاوه‌بر این، تعداد زیادی پیمانکار فرعی داریم که قطعات و نیازمندی‌های خط‌تولید را می‌سازند و تامین می‌کنند. همیشه آرزو داشتیم و داریم که بتوانیم میزان اشتغال مستقیم مجموعه‌مان را تا 5 هزار نفر افزایش دهیم؛ اما باید بگویم برای تحقق این هدف با مشکلات و دردسرهای زیادی مواجه هستیم.»

نگاهی به مزایای فعالیت و کیفیت محصولات

خباز درباره دستاوردهای کیفی و توسعه‌ای در مجموعه قطعه‌سازی خود توضیح داد: «در مجموعه اقتصادی خودمان همیشه یک آرمان داشتیم؛ این‌که بتوانیم خدمتی درخور و شایسته به مردم‌مان ارائه دهیم. در همین راستا، بیش از ۱۵ سال در شرکت‌های وابسته به‌سازمان گسترش یا صنایع ملی قدیم کار کرده‌ام و بعد از آن به بخش‌خصوصی‌ آمده‌ام تا شرکتی داشته باشیم که ماندگار باشد و بتواند برای نسل‌های آینده هم باقی بماند. فلسفه کار ما همیشه بر این بوده که اخلاق و رفتارمان به گونه‌ای باشد که حتی اگر تحریم‌ها و محدودیت‌های مختلف پیش آمد، بتوانیم بر اصول صداقت، ماندگاری، شایسته‌سالاری، تکریم همکاران و مشتریان و احترام به همه این‌ها پایبند بمانیم.»

وی درخصوص اقداماتی که در حوزه تحقیق و توسعه انجام داده است، افزود: «در حوزه تحقیق و توسعه سعی کردیم به‌رغم وجود محدودیت، رویه‌ها و متدولوژی‌ها را به‌روز نگهداریم و در کنار آن تلاش کردیم که همکاران، مدیران و کارکنان ما به آرمان‌ها و اهداف والای انسانی و شغلی پایبند بمانند. همواره باور داشتیم که برای مابقی عمر مجموعه، باید فرهنگ سازمانی مبتنی بر صداقت، شایسته‌سالاری و احترام را در سازمان نهادینه کنیم.»

درباره صادرات و ظرفیت ورود به شبکه جهانی

مدیرعامل برازش صنعت درباره این‌که تاکنون چقدر توانسته است موفق عمل کنند و چقدر مذاکرات می‌تواند به بهبود صنعت قطعه کمک کند؟ بیان داشت: «به‌نظر من نمی‌شود همه‌چیز را به‌شرایط مذاکرات و برداشته شدن تحریم‌ها وابسته دانست. واقعیت اقتصاد ایران این است که طی چند دهه اخیر در بسیاری از مواقع توانمندی‌های داخلی و فرصت‌های بین‌المللی را جدی نگرفتیم و از آن‌ها بهره کافی نبردیم. ما عملا وارد یک باتلاق شدیم که نتیجه نبود عقلانیت کافی در سیاست‌ها و نبود دکترین علمی و اقتصادی مشخص است. تا زمانی که سیاست‌گزاری داخل و خارج کشور شفاف و بلندمدت نباشد، حتی اگر تحریم‌ها برداشته شود و شرکت‌های بزرگ خارجی مانند رنو یا پژو خواهان مشارکت باشند، این وضعیت دوامی نخواهد داشت.»

وی تاکید کرد: «ما الان در حوزه قطعه‌سازی خودرو مشغول تولید هستیم؛ اما عمدتا قطعات ما برای خودروهای داخلی مصرف می‌شود و هیچ جایگاهی در شبکه جهانی نداریم. صادرات وقتی ممکن است که خودرو ما در دنیا بازاری پیدا کند؛ نه این‌که فقط کالای ما برای بازار داخل باشد. زمانی یک مشتری خارجی حاضر می‌شود چراغ یا اویل‌پمپ ما را بخرد که خودرو ایرانی را در کشور خودش داشته باشد و قطعه یدکی ما ارزش پیدا کند؛ اما متاسفانه امروز این‌گونه نیست.»

خباز اضافه کرد: «تلاش ما همواره این بوده که استانداردهای تولید، متدولوژی و تکنولوژی‌های به‌روز را وارد فرآیند تولید کنیم؛ اگرچه تیراژ پایین و نبود اقتصادی بودن حجم تولید خودروسازها در ایران، استفاده از بسیاری از فناوری‌ها را با صرفه اقتصادی پایین همراه کرده است.»

دشواری‌های تیراژ پایین و تغییرات غیرضروری در محصولات

مدیرعامل برازش صنعت درباره تیراژ پایین و مشکلات تنوع بیهوده در خودروها گفت: «خودروسازهای کشور طی این سال‌ها بارها پروژه‌هایی مثل پراید ۱۴۱، پراید ۱۳۱ یا انواع مدل‌های تیبا و دیگر خودروها را معرفی کردند. این تنوع اغلب استاندارد نبوده و تلاشی برای دور زدن مشکلات ناشی از سیاست‌های اشتباه قیمت‌گذاری دستوری است. نتیجه این کار چیست؟ هر بار ما باید خط تولید را تغییر دهیم، سرمایه‌گذاری را تجدید کنیم و محصولی بسازیم که شاید 6 ماه دیگر، تولید آن متوقف شود.»

وی در ادامه تاکید دارد: «اگر واقعا می‌خواهیم صنعت خودرو رشد کند، باید حداقل تیراژ خودرو در سال ۳۰۰هزاردستگاه باشد، نه این‌که تعداد زیادی قطعه‌ساز با تیراژ پایین و محصول متنوع، هزینه تولید را بالا ببرند و امکان به‌روزآوری خط تولید از بین برود. وقتی خودرو در بازار دنیا جایگاهی ندارد و تیراژ پایین است، عملا امکان کاهش قیمت تمام‌شده، بهبود کیفیت و واردات تکنولوژی‌های جدید از دست می‌رود.»

مشکلات تخصیص ارز، نقدینگی و تاثیر بر تولید

خباز درباره تامین نقدینگی، تخصیص ارز و واردات مواداولیه گفت: «در سه یا چهار سال اخیر، تخصیص ارز برای صنایع و به‌ویژه قطعه‌سازها سخت‌تر شده است. متاسفانه برخی از متولیان نگاه بقالی به صنعت دارند. به‌طوری که باید برای واردات هر قطعه یا مواداولیه برنامه تولید را با جزئی‌ترین اطلاعات بدهید و تازه اگر موافقت کردند، فقط با مهلت کم و هزینه بالا می‌توانید ارز بگیرید.»

وی مشکلات تامین منابع مالی را این‌طور تشریح کرد: «فرض کنید ارز تخصیص داده می‌شود، حال باید ریال آن را فراهم کنیم؛ برای این کار ناچارید سراغ خودروساز بروید و طلب خود را بگیرید؛ اما خودروساز به‌دلیل مشکلات مالی، پرداختی به‌موقع ندارد. اگر بخواهید از سیستم بانکی وام بگیرید، سود ۳۰ درصـــــد می‌خواهند و تازه ۳۰ درصد مبلغ را هم باید به‌صورت مسدود بگذارید. این یعنی هزینه تامین پول و سرمایه برای ما ۳۵ درصد می‌شود که تولید اصلا با این شرایط، صرفه اقتصادی ندارد. دائم از نقدینگی مورد نیاز عقب هستیم و همین موجب تاخیر در تامین ارز می‌شود.»

بحران افزایش 400 درصدی هزینه‌های گمرکی و انبارداری

خباز درباره گمرک و هزینه‌های انبارداری بیان کرد: «پس از واردات اجناس و قطعات، ترخیص هم به‌سادگی انجام نمی‌شود. به‌عنوان مثال اغلب ۹۰ درصد را ترخیص می‌کنیم؛ اما ۱۰ درصد باقی می‌ماند و پس از مدتی مجبور می‌شویم بابت همان ۱۰ درصد، هزینه بالای انبارداری بپردازیم. طی سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ هزینه‌های انبارداری گمرک حدود ۴۰۰ درصد افزایش یافته است و این فشار زیادی به‌ما وارد می‌کند. نگهداری کالا در انبار گمرک نوعی درآمدزایی بی‌دغدغه برای بخشی خاص شده و برای تولیدکننده باری سنگین است.»

وی معتقد است: «تا زمانی که ساختارهای مدیریتی و اقتصادی اصلاح نشود و سیاست‌ها پشتوانه‌ عقلانی و علمی نداشته باشند، امیدی به‌حل مشکلات معیشتی مردم، اشتغال جوانان و توسعه صنعت وجود ندارد.»

نگاه به آینده و پیشنهادات

مدیرعامل برازش صنعت درباره آینده و آرمان‌هایش گفت: «آرزو و هدف ما همیشه این بوده که فعالیت اقتصادی سالم، مشارکت جمعی و اشتغال‌زایی وسیعی محقق شود. باور داریم اگر اصلاحات ساختاری واقعی صورت گیرد، می‌توانیم با اتکا به نیروی داخـــلی و ظرفیت‌های بالفعل و بالقوه کشور، حتی در شرایط تحریم هم پیشرفت کنیم. شرط اساسی این است که سیاست‌های اقتصادی و صنعتی کشور مبتنی بر اصول علمی، کارآمد و عادلانه باشد و سیاست‌گزاری‌ها دیربازده و مداوم اجرا شود؛ نه تصمیمات کوتاه‌مدت و مقطعی که هر روز مسیر تولید و اشتغال را تغییر می‌دهد.»

وی افزود: «اگر بتوانیم فساد، بوروکراسی زائد و سلیقه‌ای بودن تصمیم‌گیری‌ها را حذف کنیم، ظرفیت صادراتی و برند شدن در بازارهای جهانی را داریم. اما بدون این اصلاحات، همچنان در همان چرخه معیوب گرفتار خواهیم بود.»

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =