«ایران خودرو» با افزایش تولید ۱۶ درصدی در فروردینماه بازار را غافلگیر کرد. وزارت صمت بهتازگی گزارشی از تولید خودرو در کشور منتشر کرد که نشان میدهد بزرگترین خودروسازی کشور برخلاف سال قبل و همچنین برخلاف دیگر خودروساز بزرگ کشور یعنی سایپا، سال جدید را پرقدرت آغاز کرده است.
بر اساس آمار، ایرانخودرو در نخستینماه سال که نیمی از آن نیز جزو تعطیلات رسمی بود، ۲۹ هزار و ۶۲۶ دستگاه خودرو تولید کرده که نسبت به ۲۵ هزار و ۵۶۸ دستگاه در سال ۱۴۰۳، نزدیک به ۱۶ درصد رشد داشته است. این درحالی است که شرکت سایپا فروردین را با ساخت ۱۸ هزار و ۳۹۵ دستگاه آغاز کرد که نسبت بهتولید ۲۵ هزار و ۲۹۳ دستگاه در مدت مشابه سال گذشته کاهش ۲۷ درصدی داشت.
نکته قابل تامل اینکه ایرانخودرو و سایپا سال گذشته تقریبا یکاندازه خودرو تولید کرده بودند و تنها ۲۷۵ دستگاه با هم اختلاف داشتند. اما امسال ایرانخودرو در یک ماه ۱۱ هزار و ۲۳۱ دستگاه بیشتر از سایپا تولید کرده است؛ یعنی بیش از ۱.۵ برابر. ایرانخودرو همچنین ۴ هزار دستگاه بیشتر از فرورین سال گذشته تولید کرده است. حال این سوال مطرح میشود که چه اتفاقی افتاده است که دو غول خودروسازی کشور که فروردین پارسال را با آمار و وضعیت مشابه آغاز کردند، فروردینماه امسال به دو نقطه متفاوت رسیدهاند؟
قبل از پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که نمیتوان تنها به آمار فروردینماه بسنده کرد و باید منتظر ادامه روند تولید در خطوط خودروسازان بزرگ بود؛ اما بهاعتقاد تحلیلگران و ناظران، این تفاوت عددی را تنها میتوان به تغییر ریل ایرانخودرو از دولتی بهخصوصی نسبت داد. چراکه هم ایرانخودرو و هم سایپا امروز با مشکلات مشابهی در زمینه تحریم و محدودیت تبادلات مالی، نوسانات ارزی، افزایش قیمت دلار، جهش ۵۵ درصدی تورم و افزایش ۴۵ درصدی هزینه دستمزد کارگران دستوپنجه نرم میکنند و اتفاقا ایرانخودرو بدهی و زیان انباشته سنگینتری دارد. با این حال نیمه بهمنماه سال گذشته، بزرگترین مجموعه خودروسازی کشور این مجال را یافت تا از قیود فلجکننده مدیریت دولتی رها شود.
اگرچه در صنعت بهویژه خودروسازی آن هم با شرایط تحریمی کشور ما نمیتوان در کوتاهمدت انتظار تغییر داشت، اما آنگونه که آمار میگوید، تغییر مسیر و آغاز اصلاحات ساختاری در ایرانخودرو نخستین نشانههای احیا را نشان میدهد. بر همین اساس است که در هفتههای گذشته زمزمه خصوصیسازی شرکت سایپا نیز بلندتر از قبل شنیده شد. چراکه؛
۱. امروز ایرانخودرو استراتژی دهگانهای را در دستور کار خود قرار داده که فارغ از میزان توفیقش، مسیر پیش رو برای بدنه مهندسی، کارشناسی و کارگران این مجموعه را روشن کرده است؛ اما سایپا در همان سیکل معیوب و ویژه ساختارهای دولتی گرفتار است و مدیران آن تنها موظفند بودجه یا اعتبار تعریفشده برای این مجموعه را مصروف بندهای دیکتهشده کنند؛ بدون آنکه منتظر نتیجهای در راستای بهبود کمیت یا کیفیت محصولات سایپا یا رضایت مشتریان و سود سهامداران باشند.
۲. امروز بندناف ایرانخودرو از منابع دولتی قطع شده و این مجموعه خصوصی ناچار است برای تداوم حیات خود به سودآوری برسد. درحالی که سایپا موظف به انجام تکالیفی است که خارج از آن مجموعه دیکته میشود؛ این تصمیمات فارغ از سیاستهای اعلامی به نفع صنعت خودرو، سایپا، سهامداران، مصرفکنندگان و منافع کشور اتخاذ میشود، که جای سؤال دارد!
۳. امروز مدیریت ایرانخودرو از مشکلات ناشی از تغییر دولت، تغییر رئیسجمهور و تغییر وزیر صمت که مدیریت این مجموعه را ناپایدار میکرد، مصون است؛ درحالی که مدیریت سایپا بهدلیل دولتی بودن، همین فردا قابل تغییر است و این عدمثبات همچنین تفاوت سلیقه و سیاست مدیران، اجازه اجرای طرحهای بلندمدت، اصلاح ساختاری و ... را نمیدهد.
۴. امروز مدیریت ایرانخودرو میتواند سریعتر و منعطفتر از گذشته با واقعیت بازار و نیاز مشتریان تصمیمگیری کند؛ اما سایپا حتی اگر مصمم بهتغییر مسیر باشد، بهدلیل بوروکراسی سنگین، ساختار دولتی و فشارهای خارج از مجموعه اختیار عمل ندارد.
به این فهرست میتوان موارد پرشمار دیگری هم افزود؛ اما همین چند مولفه کافی است تا بخشی از دلایل تفاوت میان میزان تولید در ایرانخودرو و سایپا را در فروردینماه امسال دریابیم. هرچند قضاوت قاطعانه در اینباره نیازمند زمانی بیشتر است، اما بهسیاق آن ضربالمثل معروف که «سالی که نکوست از بهارش پیداست»، شاید این آمار نشانه آغاز احیای صنعت خودروسازی در کشور باشد.