آیا فرضیه انحصاری بودن صنعتخودرو که مبنای قیمتگذاری دستوری است و از سوی شورای رقابت اعمال میشود، صحیح است؟
فرضیه شورایرقابت مبنی بر انحصاری بودن بازار خودرو در شرایطی که واردات خودرو بهکشور آزاد و تعداد خودروسازان مونتاژکار افزایش پیدا کرده، کاملا اشتباه است. اگرچه وظیفه اصلی شورایرقابت مقابله با انحصار است، اما در واقع این شورا با این فرضیه که انحصار تولید خودرو در اختیار دو خودروساز بزرگ است، این حق را برای خود قائل شده که کنترل قیمت خودرو را به دست بگیرد.
چه زمانی بازار خودرو انحصاری است؟
بازار خودرو زمانی انحصاری است که خودروسازان رقیبی نداشته و یا با خودروسازان دیگر بر سر افزایش قیمت خودرو تبانی کرده باشند؛ بنابراین فرضیه شورایرقابت مبنی بر انحصاری بودن بازار خودرو در شرایطی که واردات خودرو بهکشور آزاد و تعداد خودروسازان مونتاژکار افزایش پیدا کرده کاملا اشتباه است.
نقش شورای رقابت در این وضعیت چیست؟
شورای رقابت خود عامل ایجاد انحصار در بازار خودرو است. متاسفانه شورایرقابت با ایجاد نظام قیمتگذاری دستوری امکان هرگونه سرمایهگذاری داخلی و خارجی در صنعتخودرو را از بین برده است؛ چراکه هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست سرمایه خود را وارد صنعتی کند که هیچگونه اختیاری در تعیین قیمت محصول خود ندارد.
از آنجا که هر طرح سرمایهگذاری بر اساس بررسی ریسکهای مالی و حرفهای انجام میشود، طبیعی است سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در صنعتی چون خودروسازی که تحت نظام قیمتگذاری دستوری قرار دارد، اجتناب کنند.
شورایرقابت با عملکرد خود در حق دو خودروساز بزرگ کشور ظلم کرده است. نتیجه چنین سیاستی شکلگیری انحصار معکوس در بازار خودرو است؛ انحصاری که نه به نفع دولت، نه خودروساز و قطعهساز و نه بانکهاست.