این مساله در کلانشهرها بسیار مهم و ضروری است؛ زیرا تعداد زیادی از مردم با حجم انبوهی از خودروها قصد جابهجایی دارند و اگر ظرفیت جابهجایی ایجاد نشده باشد، به ترافیک و راهبندان منجر میشود.
بر این اساس در شهرسازی و معماری مدرن امروز، گسترش محیطهای شهری و توسعه حملونقل نمیتوانند مستقل از یکدیگر باشند. از این رو موارد مذکور ارتباط تنگاتنگ و چندوجهی با معیارهای کیفی شهر، سیاستگزاریها و نیز اقتصاد شهری دارند.
توسعه شهرها با بهرهگیری از پتانسیل عناصر ترابری شهری از گذشتههای دور همواره مورد توجه بوده و دورههای زمانی مختلف با اهداف و روشهای گوناگونی صورت پذیرفته است. در این زمینه آنچه بر آن تاکید میشود، توسعه مبتنی بر حملونقل عمومی با توجه بهویژگیهای شهرسازی، اقلیمی و فرهنگی اجتماعی است.
وعدههای بیسرانجام!
سالهاست که مدیران شهری پایتخت و سایر کلانشهرها که با معضل شلوغی بیش از اندازه، ترافیک و آلودگی هوا مواجه هستند، بهمنظور رفع این گرفتاریهای مزمن و آزاردهنده، بهسمت استفاده از روشهای نوین حملونقل عمومی رفتهاند یا حداقل قصد انجام چنین کاری را دارند. بههمین دلیل طرحها و شیوههای بسیاری مورد بررسی و تصویب قرار گرفته که نتیجهبخش نبوده یا اینکه اصلا عملیاتی نشده است. طرحها و پروژههایی که قرار بود در آنها مترو، انواع اتوبوس، تاکسی، دوچرخه، اتوبوس برقی، تراموا و... تعریف شوند و در سطح شهر مورد بهرهبرداری شهروندان قرار بگیرند تا بلکه پایتخت نیمهجان نفسی تازه کند.
درهمین خصوص علیرضا زاکانی، شهردار تهران در روزهای آغازین مدیریتش در تشریح اقدامات خود برای حل معضل آلودگی هوا و توسعه حملونقل عمومی گفته بود: «برای شهر تهران سیستم حملونقل عمومی ترکیبی را دنبال خواهیم کرد.»
وی در همان زمان عنوان کرده بود که باید بهسمت سیستم حملونقل عمومی ترکیبی برویم که در آن دوچرخه، موتور، تاکسی، مینیباس، اتوبوس، مترو و مدهای مختلف در یک ترکیب مشخص برای شهروندان مطلوبیت ایجاد کند. همینطور اینکه باید از کاهش ظرفیتها جلوگیری کنیم و از سوی دیگر ظرفیتهای راکد را بهمیدان بیاوریم و همچنین نوسازی و توسعه واگنها و خطوط مترو را در دستور کار قرار دهیم.
زاکانی همچنین در مورد تهیه و بهکارگیری سایر وسایل نقلیه گفته بود: «این اقدامات برای اتوبوس، بیآرتی، اتوبوسهای دوکابین و تاکسی نیز دنبال خواهد شد. ما نیازمند چنین سیستمی هستیم که ظرفیتهای مختلفی را درنظر بگیرد و با ایجاد شرایط منطقی برای جامعه مطلوبیت ایجاد کند و قطعا تحقق این مهم یکشبه روی نخواهد داد. اگر ظرفیتها فعال شود و همه پای کار بیایند، امیدواریم با تحقق این مهم زمینه ایجاد فرصتهایی برای تنفس و داشتن هوای پاک در شهر ایجاد شود.»
نظرات متفاوت
اما کارشناسان دیدگاهی متفاوت با مدیران شهری دارند؛ بهگفته آنها هرچند این روزها پیرامون حملونقل ترکیبی صحبت زیاد است، اما مصداق آن در شهر تهران بهوضوح مشاهده نمیشود.
محمدرضا کامیاب، کارشناس ارشد حملونقل دراینباره میگوید: «شهرداری در دورههای قبلی کارهایی صورت داد تا با بهکارگیری مدلهایی مانند استفاده از منوریل، دوچرخه در ایستگاههای مترو، ایجاد خطوط بیآرتی و... حملونقل ترکیبی را پیادهسازی کند؛ اما مطمئنا تا زمانی که شبکه حملونقل عمومی در طرح جامع مطالعات حملونقل عمومی سطح شهر تهران آماده نشود، صحبت کردن درباره حملونقل ترکیبی معنایی ندارد.»
وی با تاکید بر اینکه ابتدا باید مطالعات جامع حملونقل در شهر تهران بهاتمام برسد، تصریح میکند: «دراین مطالعات باید به وضوح مشخص شود کدام نقاط شهر تهران پتانسیل پیادهسازی حملونقل ترکیبی را دارد. برای مثال، پایانههای تاکسی و اتوبوس که در مجاورت ایستگاههای مترو هستند یا خطوط بیآرتی عمود بر خطوط مترو میتواند نقطه مناسبی برای حملونقل ترکیبی باشد. درمجموع میتوان گفت حملونقل ترکیبی عبارت است از بهکارگیری روشهای مختلف حملونقل در یک شهر که در آن مترو، پایانههای اتوسرانی، تاکسیرانی، ون، تراموا و... در آن دیده و تعریف عملیاتی شده باشد که این مدل میتواند بهتسهیل تردد و جابهجایی کمک قابل توجهی کند. البته اکنون در دنیا تعاریف جدیدی از حملونقل ترکیبی ارائه میشود که ما با آن فاصله زیادی داریم.»
کامیاب درخصوص روشهای فعلی مورد استفاده در تهران و سایر کلانشهرهای کشور میگوید: «واقعیت این است که در ادوار گذشته این موضوعات مطرح و سرمایهگذاریهای سنگینی برای اجرای آن انجام شد؛ اما نتوانست موفق شود. شهرهای بزرگ و پرجمعیت جهان در اولین قدم بهسمت تکمیل شبکه حملونقل ریلی گام برداشتهاند. تهران و دیگر شهرهای بزرگمان نیز راهی غیر از توسعه شبکه حملونقل ریلی ندارند. شهرداری تهران بیشتر به اهداف فرعی پرداخته است و از هدف اصلی دور شدهایم. حملونقل ترکیبی در پایتخت باید ترکیبی از مترو، بیآرتی، اتوبوسهای خطی و در آخرین مرحله هم تاکسی باشد. بهعنوان مکمل هم میتوانیم سایر وسیلهها را بهخدمت بگیریم تا همه نیازها و سلیقهها را پوشش بدهد. در تهران به این سمت رفتهایم که تاکسی نیز بهعنوان یک وسیله مهم حملونقل عمومی شناخته شود. این درحالی است که در هیچکجای دنیا تاکسی بهعنوان یک ابزار موثر در حملونقل عمومی دیده نمیشود؛ اما در تهران و سایر شهرها تاکسیها بخش عظیمی از بار حملونقل عمومی را بر دوش میکشند.»
با توجه به آنچه گفته شد، پایتخت در کنار طرحها و برنامههای گوناگون همچنان از پایینترین سطح حملونقل ترکیبی برخوردار است. تا زمانی که مطالعات جامع حملونقل انجام نشود، نمیتوان گفت کدام روش حملونقل برای کدام منطقه تهران مناسب است. باید مطالعات مبدا و مقصد سفرها در تهران مشخص شود. اینکه در طول روز بیشترین مبدا و مقصد سفرها کدام نقاط است و در هر مبدا چه تعداد سفر داریم، تاثیر مهمی در برنامهریزی دارد. براساس تعداد سفرها میتوان گفت در کدام منطقه چه نوع مد حملونقلی مورد نیاز است.