این گفتوگو تصویری روشن از تاثیر جنگهای منطقهای، سیاستهای تعرفهای جهانی و بلاتکلیفی داخلی بر آینده صنعت تایر پیش روی ما ترسیم میکند.
- با گذشت ۸ ماه از سال، وضعیت کنونی صنعت و بازار تایر را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه یکی از چالشهای همیشگی صنعت تایر که برنامهای هم برای عبور از آن وجود ندارد، موضوع تخصیص ارز است که در تلاقی با معضل دوم، یعنی تجمع واردات تایر به کشور، تولیدکنندگان داخلی را در شرایط سخت و نامناسبی قرار داده است.
سال گذشته حدود ۲۷۰ هزار تن تایر با ارزبری حدود یکمیلیارد دلار بهکشور وارد شد؛ هرچند شاید امسال این روند متوقف شده باشد، اما تجمعی که در انبارهای فروشندگان ایجاد شده، همچنان اثرات منفی بالایی بر بازار تایر کشور دارد؛ بهویژه آنکه در برهههایی از زمان تعرفه تایرهای وارداتی حتی بهصفر رسید و همین امر باعث رشد واردات این محصول شد.
در این میان هرچند برخی کارخانجات تولیدی داخلی بنا بهدلایلی بهظرفیت تولیدی خود در چهار ماه گذشته نرسیدهاند، اما سایرین با تولید بالاتر توازن را در بازار برقرار کرده و باعث شدهاند درمجموع در حوزه تولید مشکلی وجود نداشته باشد. با این حال واردات بیش از حد تایر، توازن عرضه و تقاضا را در بازار بر هم زده و از آنجا که مشکلات موجود در صنعت بهصورت جزیرهای بررسی میشوند و امتیازاتی توسط تشکلها و شرکتهای مختلف بهصورت مجزا از دولت دریافت میشود، این امر کمکی بهحل مشکلات نمیکند.
متاسفانه سیاستگزار هیچگاه به بررسی واقعیتهای بازار تایر و بخش تولید نپرداخته و بهجای آنکه میزان عرضه و تقاضا و نیاز بازار به انواع سایزها را بررسی و برای آن برنامهریزی کند، تلاش کرده مشکلات را بهصورت موردی ببیند. نتیجه این رویکرد تداوم چالشهای تکراری در فضای صنعتی است. واقعیت آن است که شرایط کنونی شرایط جنگی است و دولت باید در آن از صنایع حمایت کند.
این حمایتها میتواند ارزی، تعرفهای و مالی باشد. بهعنوان مثال در شرایط فعلی و با توجه به وضعیت اقتصاد جهانی، برخی محصولات چینی با اختلاف قیمت بسیار زیاد و با شرایط فروش عجیب مانند فروش مدتدار و اقساطی زیر قیمت بازار عرضه میشوند. این درحالی است که برخی از این محصولات کیفیت مناسبی ندارند و این امر علاوهبر تولیدکننده، مصرفکنندگان را نیز با چالش مواجه خواهد کرد. درچنین شرایطی با توجه به رکود حاکم بر اقتصاد کشور بروز مشکلات معیشتی برای واحدهای تولیدی که هر یک دو تا سه هزار نفر پرسنل دارند، دور از تصور نیست.
سیاستگزار باید با توجه به این موضوعات مسیر هدایت صنعت را بررسی کند و با حمایت در بخشهایی مانند تکنولوژی، بازار، نقدینگی، رفع موانع صادراتی و.... بهرفع بحرانهای پیش رو اقدام کند.
- بدون مولفه مذاکره چگونه میتوان به توسعه صنعت تایر امید داشت؟
شرایط کنونی برای فعالان صنایع مختلف از جمله تایر بیشتر شبیه به یک وضعیت بلاتکلیفی است. بهعبارتی در وضعیت برزخ قرار داریم و هر لحظه ممکن است شرایط به سمت مذاکره و بازگشایی درهای جهانی یا شروع مجدد جنگ تغییر کند.
همانطور که مسئولان کشور نیز اشاره کردهاند وضعیت کنونی آتشبس است، نه توقف کامل جنگ؛ بر این اساس باید بر مبنای سه سناریوی جنگ، صلح و برزخ برنامهریزی کرد. نباید فراموش کرد که وقتی از شرایط جنگی سخن میگوییم، در عمل باید همه موضوعات توسعهای را کنار بگذاریم؛ از تامین دانش فنی تکنولوژی روز دنیا گرفته تا آموزش و ... .
درمقابل تولیدکننده باید تلاش کند تولید را در شرایط فعلی ادامه دهد؛ مواداولیه مورد نیاز خود را تامین کند؛ نیروی انسانی خود را حفظ کند و نیاز جامعه را برطرف سازد. در این شرایط برزخی باید نیم نگاهی به آینده نیز داشته باشیم و بخشهای آموزشی فنی و توسعهای را فعال نگه داریم؛ به عبارتی در وضعیت بینابینی قرار داریم.
- دغدغهها در شرایط فعلی به چه نحوی پیگیری میشوند؟
همانطور که گفتم شرایط خاص کنونی ذهن فعالان صنعتی را بر موضوعات روزمره متمرکز کرده و همه واحدهای صنعتی بهنوعی درگیر چالشهای خود هستند. فعالان صنعت برای حفظ تولید خود اهم و مهم میکنند.
درچنین فضایی استفاده از حاکمیت داده هوشمندسازی و سایر روشهای روز دنیا بهحاشیه رانده میشود؛ چراکه در نبود حمایت از تولید، شرکتها ناچار هستند منابع مالی محدود خود را صرف امور مهمتر کنند. واقعیت امر این است که سیاستگزار باید با کمک نخبگان صنعت، برنامهای را تصویب و در اختیار فعالان این حوزه قرار دهد که پاسخگوی نیاز آنها باشد.
درعین حال لازم است بر آن نظارت دائمی داشته باشد و مرتب این برنامه را پایش کند. درغیر این صورت معضلات صنعت تایر ایران بهراحتی برطرف نخواهد شد و تولیدکننده و مصرفکننده، هریک متحمل هزینههای گزافی در این بخش از صنعت و بازار کشور میشوند.
                
                    