درحالیکه خودروسازان چینی در دو دهه گذشته بهسرعت توانستهاند جایگاه خود را در بازارهای آسیایی و حتی بخشی از اروپا تثبیت کنند، برخی شرکتهای فعال در صنعت خودرو کشور ما همچنان در مرحله مونتاژ قطعات آماده این شرکتها تقریبا متوقف ماندهاند. آنچه زمانی بهعنوان «همکاری مشترک و انتقال فناوری» مطرح میشد، امروز بیشتر به «تست میدانی محصولات چینی» شباهت دارد. محصولاتی که اگرچه با ظاهر مدرن و امکانات متنوع عرضه میشوند، اما همچنان پرسشهای جدی درباره کیفیت، دوام و انتقال فناوری در مورد آنها مطرح است.
همزمان با افزایش سهم برندهای چینی در سبد خودروسازان داخلی، انتقادها نسبت به فقدان فناوری بومی، ضعف خدمات پس از فروش و عدم تطبیق این خودروها با شرایط اقلیمی و جغرافیایی کشور نیز شدت گرفته است.
در چنین شرایطی، کارشناسان صنعت خودرو معتقدند بازار ایران بیش از آنکه شریک صنعتی چین باشد، به آزمایشگاه محصولات تازهوارد آن کشور تبدیل شده است؛ در همین زمینه با «میلاد حیاتغیبی»، کارشناس صنعت خودرو به گفت و گو پرداختیم؛
چرا با وجود بیش از یک دهه همکاری میان خودروسازان ایرانی و چینی، هنوز انتقال فناوری واقعی در این صنعت رخ نداده است؟
معتقدم، ما به جای شریک فناور، تبدیل به بازار آزمایشی چین شدهایم. شرکتهای چینی خودروهای تازهتوسعهیافته خود را به ایران میفرستند تا در شرایط اقلیمی و جادهای کشور ما آزمایش شوند. هر خطایی که در این خودروها رخ میدهد، در واقع به نفع مهندسی چین تمام میشود؛ چون نسخه اصلاحشده همان خودروها بعدا در بازارهای اروپای شرقی و آسیایی عرضه میشود.
به عنوان مثال برخی از خودروهای چینی که دارای پلتفرم مشترک هستند، در یکی گیربکس CVT استفاده شد و در دیگری گیربکس دوکلاچه خشک؛ کمتر از یک سال بعد، مشخص شد که گیربکس دوکلاچه در شرایط آبوهوایی ایران دوام ندارد؛ لرزش و خرابی شدید باعث شد مشتریان زیان ببینند و شرکت چینی مسئولیت آن را نپذیرفت. این همان جایی است که میگویم ما زمین آزمایش هستیم، چون آن خطاها در نسخههای بعدی اصلاح و برای بازارهای جدید صادر شد.
شاهد حضور بلند مدت خودروسازان چینی در کشور هستیم، چرا شرکای صنعت خودرو داخل انتقال فناوری را جدی نمیگیرند؟
شاید یکی از دلایل آن مربوط به قرارداد برخی از خودروسازان با آنها باشد که انتقال فناوری در آنها موضوعیت ندارد. برخی از خودروهای چینی که در ایران مونتاژ میشوند، قطعات آنها بهصورتCKD وارد میشوند. نهایتا چند قطعه ساده مثل شیشه، باتری، لاستیک یا چرم صندلی و... در داخل تولید میشود تا درصدی از «بومیسازی» در آمار ثبت شود. اما دانش طراحی موتور، گیربکس، یا حتی پلتفرم بدنه بهطور کامل در اختیار شرکت چینی است. اغلب چینیها نه نقشه میدهند، نه نرمافزار فنی، فقط در تلاش جهت سوق دادن برای مونتاژ هستند.
با این وجود، برخی میگویند کیفیت خودروهای چینی در سالهای اخیر نسبت به گذشته بهتر شده است. این را قبول دارید؟
بله، اگر بخواهیم نسبت به گذشته خودشان قضاوت کنیم، درست است. طراحیها جذابتر شده، مواداولیه به کار رفته بهبود یافته و مونتاژ نهایی ظاهر بهتری دارد. اما در لایههای زیرین خودرو یعنی قطعات فنی و سیمکشی و سیستمهای الکترونیکی کیفیت افت کرده است. مثلا در خودروهای جدید، بسیاری از سیمکشیها دیگر مسی نیستند؛ آلومینیومی شدهاند. در ظاهر تفاوتی ندارد، اما دوام و رسانایی آنها بسیار کمتر است. ما در برخی تستها دیدهایم که یک دستهسیم کامل در عرض چند ثانیه بر اثر حرارت آب میشود. این اتفاق در خودروهای نسل قبل کمتر دیده میشد.
یکی از گلایههای اصلی مشتریان برخی از خودروهای چینی، خرابی مداوم گیربکس این خودروها است، به نظر شما دلیل این موضوع چیست؟
این موضوع کاملا به شرایط اقلیمی ایران برمیگردد، کشور ما از نظر آبوهوا و جغرافیا بسیار متنوع است؛ از مناطق سردسیر آذربایجان گرفته تا کویر مرکزی و ارتفاعات کردستان، گیربکسهای دوکلاچه خشک یا CVT که برای اقلیمهای معتدل طراحی شدهاند، در چنین شرایطی دوام نمیآورند. برای مثال، در خودروهای اروپایی وقتی مدلهای دوکلاچه به ایران آمدند، خود شرکتها هشدار دادند که شتاب لحظهای چندباره نداشته باشید، چرا که گیربکس در گرمای ایران آسیب میبیند. حالا همان فناوری را چینیها بدون بهینهسازی به کار گرفتهاند. نتیجهاش همین خرابیهای گستردهای است که امروز میبینیم.

چرا داخلیسازی خودروهای چینی در کشور تا این اندازه دشوار است؟ آیا دلیل این مساله فیس لیفت سریع محصولات چینی است؟
علت اصلی این مساله را شاید به زیرساخت باید ارتباط داد و از طرف مقابل هم پلتفرم به ما داده نمیشود. در گذشته، زمانی که پژو ۲۰۶ وارد ایران شد، پلتفرم آن بهصورت کامل منتقل شد و ایرانخودرو توانست نسخههای جدیدی از روی همان پلتفرم بسازد. اما در اغلب همکاریهای فعلی، ما فقط یک پکیج آماده میخریم. از طرف دیگر، تیراژ تولید پایین است، وقتی از یک مدل خاص فقط چند هزار دستگاه تولید میشود، هیچ قطعهسازی حاضر نیست برای آن سرمایهگذاری کند. نتیجه این میشود که نه شبکه تامین شکل میگیرد و نه داخلیسازی واقعی انجام میشود.
برخی از خودروهای چینی با ایرادات الکتریکی و نرمافزاری متعدد مواجه هستند، دلیل این مشکل چیست؟
دو عامل اصلی دارد؛ نخست ضعف در مونتاژ داخلی، که باعث اتصال اشتباه سوکتها یا آسیب فیزیکی سیمکشیها میشود. دوم، کیفیت پایین خود قطعات الکترونیکی است. همانطور که گفتم، سیمها آلومینیومی شدهاند و تحمل حرارت و رطوبت ندارند. حتی خودروهای وارداتی جدید که مستقیما از چین آمدهاند، همین ضعف را دارند. ما خودروهایی را دیدهایم که در اثر یک اتصال کوتاه، سیمکشی کامل سوخته است. این نشان میدهد که افت کیفیت در سطح مواد اولیه است و فقط به مونتاژ مربوط نمیشود.
گفته میشود خودروهای وارداتی با برندهای غیر چینی که از چین وارد میشوند، نسبت به مدلهایی که در دور قبلی واردات و از بازارهای جهانی به کشور میرسید، تفاوت کیفیت قابل توجهی دارند، آیا این موضوع درست است؟
خودروهایی که با برندهای اروپایی، کره جنوبی و ژاپنی در چین تولید میشوند مخصوص همین بازار بوده و نسبت به خودروهای تولید داخل چین کیفیت و آپشنهای کمتری دارند. چینیها با کاهش کیفیت قطعات، قیمت تمامشده محصولات مونتاژی را پایین میآورند تا بتوانند فضا جهت رقابت برای برندهای داخلی خود را فراهم کنند. از سوی دیگر نکته قابل توجه اینجاست که خودروهای مونتاژی در کشور چین نسبت به همان مدل و برند در بازارهای جهانی تفاوت قیمت چند هزار دلاری دارند. این تفاوت قیمت ناشی از کاهش کیفیت است. در واقع همانطور که ما خودروهای مونتاژی را «ایرانیزه» میکنیم، چینیها نیز خودروهای مونتاژی خود را «چینیزه» کردهاند؛ یعنی با کاهش سطح قطعات و حذف برخی فناوریها، آن را ارزانتر میفروشند.
یکی از بزرگترین دغدغههای مردم خدمات پس از فروش است. آیا چشماندازی برای بهبود آن در خودروهای وارداتی و اغلب مونتاژیها وجود دارد؟
متاسفانه در کوتاهمدت خیر؛ خودروهای چینی، چه وارداتی و چه مونتاژی، با چالشی چندوجهی در خدمات پس از فروش روبهرو هستند. ایرادها در این خودروها منطقپذیر نیستند؛ چون هم ایراد مونتاژی دارند، هم ایراد نرمافزاری، هم سیمکشی و هم نبود نقشه دقیق فنی؛ وقتی شما نقشه برق خودرو را در اختیار ندارید و فایلهای عیبیابی و تعمیرات به زبان چینی است، تعمیرکار ناچار است با روش آزمونوخطا پیش برود. از طرف دیگر، چون دسترسی به پایگاه داده و نرمافزارهای تشخیصی این خودروها در شرایط تحریم برای ما مقدور نیست، عملا نمیتوان خدمات استاندارد ارائه داد.
