کد خبر: 256943
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۹
امید محمدی

امید محمدی در سرمقاله روز "سه‌شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ " روزنامه دنیای خودرو، به موضوع «معمای ناتمام برقی سازی حمل و نقل » پرداخت.

عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :

برقی‌سازی حمل‌ونقل در کشور، امروز بیش از آن‌که یک پروژه فناورانه باشد، به آزمونی بزرگ برای سنجش توان صنعتی، برنامه‌ریزی و تاب‌آوری اقتصادی کشور تبدیل شده است. در حالی‌ که آلودگی هوا در شهرهای بزرگ به مرزهای خطرناک رسیده و هزینه‌های سوخت فسیلی روزبه‌روز سنگین‌تر می‌شود، گذار به حمل‌ونقل برقی باید یک اولویت ملی باشد؛ اما واقعیت این است که مسیر فعلی، بیش از آن‌که به مقصد برسد، گرفتار چالش‌های ساختاری و تصمیم‌گیری‌های ناهماهنگ شده است.

نخستین مانع بزرگ، زیرساخت شارژ است؛ حلقه‌ای که هنوز شکل نگرفته اما قرار است بار تحول بزرگی را به دوش بکشد. توسعه شبکه شارژ عمومی در ایران نه‌تنها محدود است، بلکه فاقد متولی مشخص و مدل اقتصادی پایدار است. در غیاب این متولی، هیچ سرمایه‌گذار خصوصی حاضر نیست وارد میدانی با قواعد نامشخص شود و دولت نیز توان تامین مالی به‌طور گسترده را ندارد. این چالشی است که اگر برطرف نشود کل پروژه برقی‌سازی به «نمایشی ناکامل» تبدیل خواهد شد.

چالش دوم، بحران بار شبکه برق است؛ مساله‌ای که معمولا در هیاهوی شعارهای توسعه فناوری نادیده گرفته می‌شود. شبکه برق کشور، امروز حتی در ماه‌های گرم با مشکل تامین پایدار مواجه است؛ حال تصور کنید چندصد هزار خودروی برقی نیز به این شبکه متصل شوند. اگر زیرساخت تولید و انتقال برق ناپایدار بماند، برقی‌سازی به جای راه‌حل، خود تبدیل به چالش جدیدی در حوزه انرژی خواهد شد. از همین رو، گذار به ناوگان برقی بدون توسعه نیروگاه‌های جدید، هوشمندسازی شبکه و اصلاح الگوی مصرف، تنها یک «شتاب‌زدگی پرهزینه» است.

مساله سوم، هزینه بالای تامین و نگهداری خودروهای برقی است. باتری‌ها همچنان گران‌ترین بخش خودروهای الکتریکی‌اند و فرسودگی آنها هزینه‌ای به مراتب پیچیده‌تر از تعویض قطعات خودروهای بنزینی دارد. نبود سیستم بازیافت باتری، نبود گارانتی معتبر و کمبود نمایندگی‌های خدمات پس از فروش، مجموعه‌ای از هزینه‌های غیرپیش‌بینی‌شده را به مصرف‌کننده تحمیل می‌کند. وقتی قدرت خرید خانوار تحت فشارهای شدید قرار دارد، طبیعی است که بخش زیادی از جامعه حتی در صورت تمایل محیط‌زیستی، توان ورود به دنیای حمل‌ونقل برقی را نداشته باشد.

در کنار همه این‌ها، ناهماهنگی سیاست‌گزاری همچون سایه‌ای سنگین بر سر این پروژه قرار گرفته است. هر نهاد از زاویه‌ای متفاوت سخن می‌گوید: وزارت نیرو درباره تامین برق خودروهای برقی وعده می‌دهد، وزارت صمت از توسعه صنعت داخلی خودروهای برقی می‌گوید و شهرداری‌ها از نبود منابع برای خرید اتوبوس‌های برقی گله دارند. نتیجه این چندصدایی، یک سیاست‌گزاری پراکنده است که در آن هیچ‌کس نمی‌داند نقطه آغاز و پایان مسیر کجاست. برقی‌سازی، به جای این‌که یک «برنامه ملی با نقشه راه شفاف» باشد، بیشتر شبیه مجموعه‌ای از پروژه‌های ناتمام و تصمیمات جزیره‌ای شده است.

واقعیت این است که برقی‌سازی حمل‌ونقل، در جهان امروز نه یک انتخاب لوکس بلکه ضرورتی استراتژیک برای توسعه شهرها، مدیریت انرژی و صیانت از سلامت مردم است. اما این ضرورت تنها زمانی به نتیجه می‌رسد که دولت، شهرداری‌ها، صنعت و جامعه در یک مسیر مشترک حرکت کنند. کشور ما اگر می‌خواهد از «مصرف‌کننده فناوری» به «سازنده مدل توسعه» تبدیل شود، باید از همین امروز یک سند ملی الزام‌آور برای برقی‌سازی تدوین کند؛ سندی با اهداف کمی، زمان‌بندی واقعی و ضمانت اجرای روشن، برقی‌سازی می‌تواند آینده حمل‌ونقل کشور را متحول کند؛ اما تنها به شرط آن‌که از امروز، سیاست‌گزاری از سطح شعار به مرحله عمل برسد. تا آن زمان، چالش‌ها همچنان از خودروها سریع‌تر حرکت می‌کنند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =