عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :
صنعت تایر این روزها در موقعیتی قرار گرفته که بیش از هر زمان دیگری نشان میدهد چگونه یک اختلال مالی میتواند یک زنجیره تولید را از ریشه بلرزاند. مساله فقط کمبود مواداولیه یا مشکلات فنی نیست؛ مساله اصلی، اختلال عمیق در دسترسی تولیدکنندگان به ارز است؛ چالشی که عملا روند تولید را از حالت برنامهمحور خارج و بهوضعیتی غیرقابل پیشبینی رسانده است.
تایرسازان میگویند آنچه امروز با آن روبهرو شدهاند، از جنس «دشواری معمول» نیست؛ زیرا هر مرحله از تامین ثبت سفارش تا ترخیص کالا به مانعی جداگانه تبدیل شده است. بخشی از مواداولیه ماههاست در بنادر رسوب کرده، بخشی با کمبود تخصیص ارز بلاتکلیف مانده و در این میان سامانههایی که باید مسیر را کوتاهتر کنند، خود بهیکی از عوامل تاخیر تبدیل شدهاند. این یعنی کارخانهها نمیتوانند برای ماههای آینده برنامهریزی کنند؛ نه در تولید، نه در خرید و نه حتی در حفظ بازار. در شرایط عادی، سهماهه پایانی سال زمانی است که تولیدکنندگان با حداکثر ظرفیت کار میکنند تا بازار شب عید و شروع سال جدید با کمبود مواجه نشود. اما امسال تصویر کاملا متفاوت است.
بسیاری از کارخانهها گزارش دادهاند که روند کاهش تولید از تابستان شروع شده و در هفتههای اخیر سرعت بیشتری گرفته است. مجموعهای از عوامل بیرونی از بلاتکلیفی در تخصیص ارز گرفته تا محدودیتهای انرژی چنان فشار مضاعفی ایجاد کرده که حتی واحدهایی که آماده افزایش ظرفیت بودند، امروز درگیر حفظ حداقل سطح تولید شدهاند.
نگرانی صنعت تایر فقط کاهش تیراژ نیست. آنها هشدار میدهند که ادامه وضع موجود، دیر یا زود خود را در بازار نشان خواهد داد. کمبود عرضه بهطور طبیعی تقاضای کاذب ایجاد میکند و زمانی که تقاضای غیرواقعی شکل بگیرد، بازار بهسمت التهاب و افزایش قیمت حرکت میکند. چنین چرخهای، حتی بعد از رفع مشکل هم به آسانی آرام نمیشود؛ زیرا انتظارات قیمتی، خود به یک نیروی مستقل تبدیل میشود و بازار را برای مدت طولانی ناپایدار نگه میدارد.
تفاوت نگاه سیاستگزار به واردات و تولید نیز یکی از نقاط بحث جدی در این صنعت است. آمارها نشان میدهد در سال گذشته، از مجموع نزدیک به یک میلیارد یورو ارزی که برای واردات تایر تخصیص داده شد، تنها حدود یکچهارم آن سهم تولیدکنندگان داخلی بوده است. این درحالی است که مدیران صنعتی تاکید میکنند با تزریق حدود ۲۶۰ تا ۳۰۰ میلیونیورو به واحدهای تولیدی، نیاز کشور بهطور کامل قابل تامین بود؛ بیآنکه بازار به سمت التهاب حرکت کند.
اما اولویتها در عمل مسیر دیگری را رفتهاند و همین عدمتوازن، امروز در قالب کاهش تولید داخلی خود را نشان میدهد. تولیدکنندگان میگویند تا زمانی که دسترسی به ارز قطعی و قابل پیشبینی نباشد، نمیتوانند نه طرح توسعه اجرا کنند، نه قراردادهای بلندمدت ببندند و نه تعهدات بازار را تضمین کنند. در چنین فضایی، بازار تنها منتظر یک جرقه است تا نوسانها آغاز شود.
صنعت تایر بهعنوان یکی از پایههای زنجیره حملونقل کشور، نیازمند ثبات در تامین مواداولیه است؛ ثباتی که بدون سیاست ارزی روشن ایجاد نمیشود. اگر سازوکار تخصیص ارز بازطراحی نشود و تولیدکننده همچنان در حاشیه تصمیمگیری باقی بماند، تبعات اقتصادی آن نه فقط این صنعت، بلکه کل بازار خودرو و حملونقل را درگیر خواهد کرد. اکنون زمانی است که سیاستگزار باید میان وارداتمحوری یا حمایت از تولید یکی را انتخاب کند و هر انتخاب، مسیری متفاوت برای آینده بازار و قیمتها رقم خواهد زد.
