کد خبر: 189285
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۲
- چاپ
آیا هنوز کسی پیدا میشود سراغ خودروهای استیشن برود؟ متاسفانه با رشد قارچگونه شاسیبلندها و برادرزادههای کراساوورشان، این خودروها بهعنوان گزینه اصلی خودروی خانوادهها شناخته میشوند.
به گزارش اخبار خودرو ،آیا هنوز کسی پیدا میشود سراغ خودروهای استیشن برود؟ متاسفانه با رشد قارچگونه شاسیبلندها و برادرزادههای کراساوورشان، این خودروها بهعنوان گزینه اصلی خودروی خانوادهها شناخته میشوند. اما در سال ۲۰۱۶ برخلاف تصور همگان، اتفاق خوبی برای خودروهای استیشن واگن رخ داد. فرض کنید افرادی لباسهای مدل ۱۰ سال قبل را به تن کنند، شاید به آنها خرده گرفته شود چرا بهروز نیستید ولی اینکه به جای پیروی از آنچه همگان انجام میدهند، با سلیقه خودشان لباسی انتخاب کردهاند، جای قدردانی دارد. کلاس E مرسدس و V90 ولوو به خاطر لوکس بودنشان و به طبع قیمت بالا، گزینه اول خانواده نیستند. برای ارزانترین مدل E کلاس مرسدسبنز، باید حدود ۳۷ هزار پوند بپردازید و برای ولوو این قیمت حدود ۳۴ هزار پوند است.
بگذارید مقایسه را از داخل اتاقها شروع کنیم، سرپرست تیم طراحی مرسدسبنز گوردون واگنر به ما میگوید در نسل جدید کلاس E سعی شده است در کابین به جای یک پله جهش، دو پله را ارائه کنند. اتاق جدید E کلاس با وجود وفادار ماندن به ریشههای خود (که خواست بسیاری از مشتریان بنز است) بهگونهای است که در سال ۲۰۱۶ در آن احساس آرامش میکنید. برای اطلاع شما، بنز امکان سفارش نسخهای را که بهعنوان تاکسی اشتوتگارت استفاده میشود، به خریداران داده است. البته بهخاطر صفحه پشت آمپر آن که شباهت عجیبی به زغال سوخته دارد، انتخاب آن را توصیه نمیکنیم. یونیت پخش مولتیمدیا این خودرو به اندازه یک همستر که در حال دویدن روی چرخ است، شما را سرگرم خواهد کرد. نسخه مورد آزمایش ما که ۲۲۰d است، با پرداخت ۱۴۹۵ پوند مجهز به قابلیتهایی چون دستور صوتی، نقطه اتصال اینترنت (WLAN hotspot) و اتصال موبایل به سیستم ناوبری است.
اگر ۴۹۵ پوند دیگر بپردازید، صفحه نمایش به اندازه ۱۲٫۳ اینچ دیگری در خدمت شما خواهد بود تا به کمک صفحه نمایش اصلی بیاید. نکته جالب اینجاست با انتخاب حالتهای کلاسیک، عادی و اسپرت، تم اصلی این دو صفحه نمایش تغییر خواهد کرد. علاوه بر این برای انتخاب رنگ نور داخل کابین ۶۴ گزینه مختلف وجود دارد. تمام این امکانات باعث میشود اتاق پذیرایی خانهتان یکنواخت و خستهکننده بهنظر برسد. در دو طرف غربیلک فرمان تاچپدهای بندانگشتی وجود دارد، که وقتی برای نخستینبار آنها را آزمایش کردیم، حس خوبی نداشتیم ولی پس از اینکه متوجه شدیم تاخیر موجود به دلیل تمرکز راننده اندیشیده شدهاند و تاچپد تعبیهشده در کنسول میانی وضعش بدتر از این دو است، پی بردیم کنترل سیستم سرگرمی بدون وجود این دو امکانپذیر نبود. همچنین در صورت استفاده از کنترل چرخشی، امکان دارد دست شما به دسته تغییر وضعیت گیربکس برخورد کند. به هر حال کنترل کردن یونیت برای برخی لذتبخش و برای بعضی آزاردهنده به نظر میرسد.
اما چه خبر از گوتنبرگ؟ فکر میکنیم درمورد بنز زیاد صحبت کردیم. وقتی از کابین بنز به ولوو میروید، این موضوع که آلمانها تلاش بیشتری برای بهتر بودن کردند، کاملا واضح است. در واقع میتوان گفت سوئدیها تنها پادزهری برای وسواس ۲۰۱۶ پیدا کردهاند. صندلیها فوقالعاده بهنظر میرسند ولی وقتی روی آنها مینشینید کمی نظرتان تغییر میکند. درواقع محل قرارگیری راننده کمی مناسب بهنظر نمیرسد. در مورد صفحه نمایش ۹ اینچی باید گفت ولوو قصد داشته است با مشارکت اپل تحولی در زمینه یونیت خودروها به وجود آورد. به هر حال این کار به نظر بهتر از کنترلهای بندانگشتی روی بنز است. حتی کودکان هم از این ترکیببندی بیشتر لذت میبرند. اما وارد شدن به منویهای تودرتو کمی گیجکننده است و احساس میکنید هرآن امکان گم شدن در میان آنها وجود دارد. نکته دیگر این است که صفحه نمایش به نحوی تعبیه نشده است که با یک نگاه تمام اطلاعات مورد نیازتان را ببینید و این به این معنی است که باید بیشتر روی صفحه نمایش تمرکز کنید، در نتیجه زمان بیشتری چشمان شما از جاده غافل خواهد ماند.
«همچنین کنترل فیزیکی سیستم تهویه هوا را نسبت به اسلاید کردن دکمههای شبیهسازیشده روی صفحه نمایش تاچ، ترجیح میدهیم.» اصلیترین هدف ولوو برای ارائه این خودرو این بود: «وقتی صبح زود قصد حرکت به سمت اداره را دارید، ایمنی شما در طول رسیدن به مقصد کاملا بیمه میشود.» این موضوع باعث میشد سیستمهای امنیتی این اتومبیل بیشتر از به هم پیوستن ادوارد اسنودن و جولین آسانژ به پارانویید شباهت داشته باشد.
سیستم حفاظت و جلوگیری از خارج شدن از جاده در صورت تشخیص خطر حتمی کنترل فرمان را در دست میگیرد و کمربندهای ایمنی را محکم میکند. سیستم امنیت در شهر با تشخیص دوچرخهسواران، عابرانپیاده و اجسام بزرگ موجود در خیابان اطراف خودرو را کنترل میکند. سیستم کمکی راننده و کروزکنترل تطبیقی تا حد کنترل کامل میتواند خودرو را براند. بهعلاوه تشخیص نقطه کور، کمکی برای پارک کردن و... باعث میشود در شرایط اضطراری کنترل به دست سیستمها گذاشته شود، حتی اگر نیاز به ترمز باشد! البته این ترمز گرفتن بیخطر نخواهد بود و احتمال برخورد خودروهای پشتی را افزایش میدهد و به خاطر اینکه ولوو توانایی تشخیص چنین تصادفهایی را ندارد، این امکان در اختیار راننده قرار میگیرد که بتواند تمام سیستمها را خاموش کند و با خیال نسبتا راحت به رانندگی بپردازد.
ولوو در حال سرپا بودن تمام صندلیها ۵۶۰ لیتر را میتواند در خود بگنجاند و اگر از استفاده ازصندلیهای عقب صرفنظر کنید، ۱۵۲۶ لیتر را در اختیار خواهید داشت. این اعداد برای مرسدس ۶۴۰ و ۱۸۲۰ است.
در نسخه ۲۲۰d مرسدس شاهد موتور دیزلی ۲ لیتری توربوشارژی هستیم که بلوک آلومینیومی آن به وسیله روغن خنک میشود. این یعنی شاهد تکرار تاریخ هستیم. همچنین نباید از این موضوع گذشت که به هر حال موتورهای دیزلی آلایندگی بیشتری دارند. با این حال مرسدس برای کاهش میزان نیترات خروجی از اگزوز بیشترین تلاش خود را کرده که نتیجه آن مصرف ۳٫۹ لیتری گازوئیل در هر ۱۰۰ کیلومتر و خروج ۱۰۲ گرمی CO2 در هر مایل است. مشکل اصلی دیزل قیمت غیرمنطقی آن است. اما ۲۲۰ با مصرف پایین خود راهحل این قضیه است و همچنین به واسطه گشتاور بیشتر موتورهای دیزل (در اینجا ۲۹۵ نیوتونمتر) با فشار روی پدال گاز نیروی زیادی برای به حرکت در آوردن این خودرو اعمال خواهد شد. البته پیش از رسیدن به چرخها باید از گیربکس ۹ سرعته تیپترونیک عبور کرد که به خاطر نسبتهای متعدد در اختیار این گیربکس در هر شرایطی آماده انتقال بهترین نسبت قدرت به چرخهاست. اگر بیشتر دستودلباز باشید، میتوانید سیستم تعلیق بادی را برای این خودرو سفارش دهید تا از آنچه در کلاس S به شما آرامش میدهد، بیبهره نباشید. در مقابل ولوو با ۱۹۰ اسببخار و ۲۹۵ نیوتون گشتاور مثل موشک عمل نمیکند، ولی به اندازه کافی توان را در اختیار شما قرار میدهد.
درنهایت برای نتیجهگیری یک کلام میتوان گفت که در میانه جاده رفتن اصلا مشکلی نخواهد داشت، مخصوصا اگر شما همراه خانواده در حال رانندگی با نسل جدید ولوو V40 باشید.
[gallery link="file" ids="189289,189290,189291,189292"]