تیونینگ خودرو نامی آشنا برای همه ماست؛ چیزی که سر در بسیاری از مغازهها و شاید روی بدنه و شیشه عقب برخی خودروهای مسابقات سرعت آزادی میبینیم. چیزی که از لغت «Tuning» برمیآید ایجاد تغییراتی در خودرو با هدف افزایش قدرت مانور و بهبود توان پیشرانه است. اما این اصطلاح مختصر بهاین شیوه دستکاریها نمانده و در گوشه و کنار دنیا در گردهماییهای خودرویی علاوهبر پیشرانههای پرقدرت، سیستمهای صوتی پرطنین مشغول خودنمایی هستند. اینجا شاید لازم باشد برای ایجاد تمایز بین این دو، اصطلاح Custom (کاستوم) را در کنار تیونینگ خودرو استقاده کنیم که در عمل بهمعنای خارج کردن خودرو از حالت کارخانه با دلایلی بهجز افزایش مانورپذیری و توان خودرو است. با هم چرخ کوتاهی در تاریخ میزنیم تا ببینیم این دنیای جذاب دستکاری کردن خودرو ریشه در کجا دارد.
انگیزهای برای رسیدن به توان سه رقمی
بهپیش از جنگ جهانی دوم برمیگردیم؛ در دنیایی که خودرویی با ۵۰ اسببخار برای خودش پادشاهی میکرد! خودروهای این دهه شاسی و بدنه جدا داشتند و چرخها بیرون بدنه نصب میشدند.
در آمریکای شمالی، جنوب شهر کالیفرنیا عاشقان سرعت شروع بهدستکاری فوردهای مدل A کردند و با حذف گلگیرها، شیشه جلو، سقف متحرک، کاپوت و سپرها وزن خودرو را کاهش میدادند؛ حتی گاه پیشرانه خودروهای باری را روی آنها نصب میکردند.
این تغییرات کوچک که حسابی پرطرفدار شده بود، همهگیر شد تا پای مکانیکهای بسیاری را بهاین داستان باز کرد. تا اینجا تغییرات با هدف افزایش قدرت پیشرانه انجام میشد و با پیشرفت دستکاریها همانند نصب کاربراتورهای بیشتر، سرسیلندرهای قدرتمند با هواکشهای مستقیم (horn intakes) و اگزوزهای دوطرفه برای خروج راحتتر دود احتراق، توانست قدرت بالاتری نسبت بهنمونههای کارخانه برای خودروها فراهم کند.
تغییر ارتفاع خودروهای سواری هم ریشه در همین دوران دارد. مشتاقان سرعت برای افزایش فرمانپذیری و کاهش زاویه گرفتن شاسی سر پیچها شاهفنر خودروها را کوتاه میکردند یا با داغ کردن شاهفنر ارتفاع خودرو را تا حد ممکن پایین میآوردند. عموما کاهش ارتفاع جلو خودروهایشان را بیشتر از تعلیق عقب میپسندیدند و اینگونه بود که یک سبک خودروهای دستکاریشده برای عاشقان سرعت در دهه ۳۰ بهوجود آمد؛ «هاتراد».
بعد از بهدنیا آمدن هاترادها مسابقات سرعت هم بیشتر شد و بهدلیل اینکه مسابقات بدون قوانین خاصی برگزار میشد و اکثرا ظاهر خیابانی داشت، آمار کشتهها و مجروحین افزایش چشمگیری پیدا کرد؛ تا جایی که این هاترادهای جذاب بهعنوان تهدیدی برای جامعه شناخته شدند و از جانب جامعه و دولت فشاری برای حذف کلی این پدیده یا افزایش کنترل روی آنها ایجاد شد. اما این باعث ایجاد مسابقات زیرزمینی شد و غیر علنی بودن فعالیتها آمار کشتهها و مجروحین را حتی بالاتر هم برد.
سرانجام در سال ۱۹۳۷ با شکل گرفتن اتحادیه زمانگیری (Timing Association)، افزایش دقت زمانگیری همراه با اعمال نظارت روی هاترادها و مسابقات، سبب شد این مسابقات بهصورت قانونی و با نظم و امنیت بیشتری دنبال شود. درعین حال در سال ۱۹۴۱ با نشر مجله THROTTLE درمورد اخبار، نتایج مسابقات و همچنین مسائل ایمنی خودروها بهتعداد علاقهمندان افزوده شد.
تجربیاتی پس از جنگ جهانی
در سال ۱۹۴۱ با ورود ایالاتمتحده بهجنگ جهانی دوم پیشرفت هاترادها کند شد؛ اما بعد از پایان جنگ نهتنها این سرگرمی فراموش نشد، بلکه با ورود صنعتگران و سازندگانی که در طی جنگ کارکشتهتر از پیش شده بودند شاهد استخوان ترکاندن بیسابقه این اسباببازیهای خطرناک بودیم. درعین حال فرودگاههایی که پس از جنگ خالی مانده بودند در اختیار آنان قرار میگرفت و تعداد مسابقات افزایش روزافزونی داشت.
رواج مسابقات سرعت در دریاچه نمک جنوب شهر کالیفرنیا و افزایش دوباره کشتهها و زخمیها باز هم خطرات مسابقات را نمایان کرد. ولی در نخستین گردهمایی هاترادها در سال ۱۹۴۸ با حضور بیش از ۱۰ هزار بازدیدکننده، جوانب مثبت این معقوله بر همه بیشتر نمایان شد. بازدیدکنندگان متحیر از توانایی استادکاران و مهندسان در ساخت و ایمنی شده بودند.
این همایش تا جایی زبانزد شد که تیراژ مجله هاتراد (HOT ROD MAG) به ۳۰۰ هزار نسخه رسید. پس از این هجوم مردم، دو اتحادیه مشغول نظارت بر وضع این قلدرهای جاده شدند؛ یکی همان اتحادیه زمانگیری جنوب کالیفرنیا (SCTA) و دیگری اتحادیه ملی هاترادها (NHRA) که با بهوجود آوردن مسابقات شتابگیری در خط مستقیم (همان چیزی که امروزه بهعنوان درگ شناخته میشود) سبب شدند شهروندان کمتر شاهد مسابقات خیابانی باشند و امنیت را بهشهرها بازگردانند. اما این مسابقات دستکاری کردن خودروها را کاملا تغییر داد. برخی بهدنبال افزایش سرعت بودند و برخی مشغول افزایش زیباییهای ظاهری با اغراق در عناصر ظاهری خودروهای مسابقه. گروه دوم همان سازندگان خودروهای کاستوم بودند.
حوالی سال ۱۹۵۰ با تغییر فرم بدنه خودروها و بهبازار آمدن خودروهای با طراحی ۳ جعبهای (Three box Design) تعداد هاترادها کمتر شد و سازندگان خودروهای کاستوم با تغییرات ساده از قبیل تعویض حلقه دور چراغ، تعویض سپر و جلوپنجره، کروم کردن زههای جانبی تا تغییراتی در فرم اتاق مثل بریدن و کوتاه کردن ارتفاع بدنه، کوتاه کردن سقف، بریدن و ایجاد کانالهایی در کف خودرو برای فرو رفتن بیشتر شاسی در بدنه (به منظور کاهش ارتفاع نهایی خودرو و پنهان کردن بالای چرخها در گلیر)، بالههای بلند روی چراغهای عقب و درنهایت ریختن سرب در کف خودرو برای نرمتر کردن سواری، کاملا از دستکاریهای هاترادها دور شده بودند و صرفا خودروهایی زیبا خلق میکردند. نقش و نگارهای معروفی مثل شعله روی بدنه، اِسکالوپ و پیناسترایپ بازماندگان دوره خودروهای کاستوم دهه ۵۰ هستند.
افتتاح باشگاه آمریکایی
اواخر دهه ۶۰ میلادی با خلق «ماسلکار» ها (بخوانید خودروهای قلچماق یا عضلانی) بازدهی پیشرانهها بهبود یافت و با افزایش توان و گشتاور خودروها مرزهای سرعت جابهجا شد.
دستکاری خودروها بهمنظور بهبود شتاب درخط مستقیم شامل حذف کلیه موارد کابین و نصب رولربار بود. همچنین سوپرشارژرهایی مهیب با سیستمهای مکش غولآسا روی خودروها نصب شد که گاه منجر بهبریدن بخشی از کاپوت میشد.
در این دوره سنت قدیم CHOP SHOP (کوتاه کردن ارتفاع سقف کابین) برای بهبود آیرودینامیک ادامه یافت. خودروهای کاستوم جای خود را به LOWRIDER ها (همان کفخواب) دادند و با نصب سیستمهای پنوماتیک ارتفاع سواری روز بهروز کاهش یافت.