کد خبر: 245056
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۲
محمدعلی دیانتی‌زاده ، سردبیر روزنامه دنیای خودرو

محمدعلی دیانتی‌زاده/ سردبیر روزنامه دنیای خودرو *

بنیان‌گذاران صنعت خودرو ایران نیز مانند دیگر بانیان این صنعت در کشورهای صاحب صنعت خودرو، کارآفرینان بزرگی بودند و کارآفرینی در بیش‌تر کشورهای جهان، تعاریف و راه و رسم مشترکی دارد؛ از آمریکا که سمبل نظام سرمایه‌داری و یک جمهوری مشروطه فدرال است تا چین که با وجود دولت سوسیالیستی و سیستم تک‌حزبی‌اش در مسیر تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی دنیا حرکت می‌کند. کافی است تاریخچه شکل‌گیری برخی از برندهای مطرح جهانی را که خاستگاهشان این کشورها بوده‌اند، بخوانیم تا مشابهت‌هایی را در مسیر ایده تا عمل آن‌ها ببینیم.

حدود ۱۲۰ سال پیش، یک مهندس جوان آمریکایی به نام هنری فورد که علاوه بر تخصص فنی و توان مدیریتی، از روحیه خلاق و ریسک‌پذیر برخوردار بود، اولین وسیله چهارچرخ دنیا را ساخت و پس از یک ارتقای درون‌سازمانی و قدری سرمایه‌اندوزی، به همراه ۱۱ سرمایه‌گذار شرکت فورد را تأسیس کرد. در چین اما خودروسازانی هستند که با استفاده از فضای مساعد کسب‌وکار طی دو، سه دهه ره صدساله رفتند و خودروهای متنوعی را در تیراژ بالا تولید می‌کنند که به بازارهای جهانی نیز راه یافته‌اند. علاوه بر این، در هر دو کشور چین و آمریکا هستند خودروسازانی مانند تسلا و بی‌وای‌دی که هر دو از سال ۲۰۰۳ کار را خود بر پایه فناوری‌های نوین استارت زده و طی کمتر از دو دهه در ابعاد جهانی به‌سرعت رشد کرده و توسعه یافته‌اند.

در ایران اما به‌واسطه اقتصاد دولتی، نفتی و بانک‌محور و نهادینه نشدن روحیه ایده‌پروری برای ایجاد کسب‌وکار تولیدی و خدماتی بزرگ‌شونده، کارآفرینی هنوز هم مفهومی نوظهور است که در عمل دشوارتر از آن چیزی است که در ایده تصور می‌شود. نتایج این شرایط اقتصادی، روحیات بومی، فرهنگ سازمانی و فضای کسب‌وکار را به طریق اولی می‌توان در بخش اعظم صنعت خودرو ایران دید که عریض و طویل بودن بی‌خاصیت و بی‌ثمر آن ناشی از ملاحظات دولتی و حاکمیتی بوده و از درون دیگر توسعه‌یابنده نیست.

دخالت‌های بالادستی در این صنعت به‌گونه‌ای است که کارآفرینی نه به‌صورت فردی یا گروهی بلکه حتی در ساحت سازمانی و درون‌سازمانی نیز اجازه‌ بروز و ظهور نمی‌یابد. کافی است این گزاره را در نظر بگیریم که طراحی و ساخت یک پلتفرم و تولید و عرضه محصول براساس آن در صنعت خودرو جهان، معمولا پنج سال زمان می‌برد و این در حالی است که مدیران ایران‌خودرو و سایپا حداکثر سه سال دوام می‌آورند و مدیرانی میانی این صنعت نیز اغلب با تغییر مدیران ارشد عوض می‌شوند.

در چنین شرایطی، نمی‌توان از مدیران میانی و ارشدی که عمر مدیریت آن‌ها سه‌پنجم (سه سال از پنج سال) زمان لازم برای خلق و عرضه یک محصول است، توقعی جز حرکت در مسیر کسب منافع کوتاه‌مدت آن‌هم نه در راستای استراتژی‌های بلندمدت، بلکه برای کسب رضایت متولیان بالادستی و متغیر این صنعت داشت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =