دلایل متعددی برای این بیتوجهی وجود دارد که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم. نخستین مانع، زیرساختهای ناکافی شهری است. معابر ناهموار، کمبود مسیرهای اختصاصی برای دوچرخه و اسکوتر و طراحی نامناسب پیادهراهها، استفاده ایمن و راحت از اسکوترهای برقی را با چالش مواجه کرده است.
نبود پارکینگهای مشخص و ایستگاههای شارژ نیز انگیزه سرمایهگذاری بخشخصوصی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، خلأ در سیاستگزاری شهری و نبود قوانین و مقررات مشخص برای تردد اسکوترهای برقی، موجب سردرگمی کاربران شده است.
مشخص نبودن چارچوبهای بیمهای، مجوزها و نحوه تعامل با سایر وسایلنقلیه، باعث شده نهادهای مسئول نتوانند تصمیمات کارآمدی در این حوزه اتخاذ کنند. عامل دیگر، نگاه محافظهکارانه به فناوریهای نو و نداشتن رویکرد نوآورانه در مدیریت حملونقل شهری است. درحالی که بسیاری از شهرهای جهان با استقبال از مدلهای اشتراکی اسکوتر و حمایت از استارتآپهای فعال در این زمینه توانستهاند بخشی از بار ترافیکی را کاهش دهند، در شهرهای بزرگ و پرجمعیت کشور همچنان بر توسعه روشهای سنتی و پرهزینه مانند مترو و اتوبوس تاکید میشود.
با این حال افزایش آلودگی هوا، ترافیک مزمن و نیاز بهکاهش مصرف سوختهای فسیلی ایجاب میکند نگاه تازهای به ابزارهای حملونقل پاک همچون اسکوتر برقی داشته باشیم. با ایجاد زیرساخت مناسب، اصلاح قوانین و حمایت از بخشخصوصی، میتوان راه را برای توسعه این وسیله حملونقل هوشمند هموار کرد.
اگرچه مسیر استفاده گسترده از اسکوتر برقی در تهران و سایر کلانشهرهای کشور با موانعی همراه است، اما مزایای آن بهقدری زیاد است که نمیتوان برای همیشه از آن غافل ماند. آینده حملونقل شهری نیازمند تحول است و اسکوتر برقی میتواند یکی از بازیگران اصلی این تحول باشد.