بر این اساس اگرچه اتوماسیون پیشرفت کرده، اما در ایران همچنان سهم نیروی انسانی در این بخش بالاست. درعین حال بحرانهایی مانند کووید-۱۹ نشان دادند که وابستگی زیاد به نیروی انسانی، تولید را آسیبپذیر میکند. کمبود مهارتهای پایه مانند سواد دیجیتال و ارتباطات نیز چالشبرانگیز است.
اتوماسیون و هوش مصنوعی ممکن است باعث نوسانات اشتغال شود؛ بنابراین نیاز به برنامهریزی دقیق و استراتژیهای تطبیقی برای نیروی کار وجود دارد. نبود برنامهریزی کافی برای تطبیق نیروی کار با فناوریهای نو، ضعف در آموزشهای کاربردی و مهارتافزایی، عدمهمکاری موثر با مراکز آموزشی و فنی، نبود زیرساختهای یادگیری مادامالعمر، چالشهای فرهنگی و روانی در پذیرش تغییرات فناورانه، نیاز به حمایتهای اجتماعی و مالی برای کارگران در حال انتقال، تمرکز منطقهای ناکافی برای تنوع اقتصادی، ضعف در استفاده از پلتفرمهای هوش مصنوعی برای تطبیق شغلی، کمبود برنامههای مربیگری داخلی و انتقال تجربه و عدمهماهنگی محلی در مدیریت تغییرات سبب شده است نیروی کار حوزه کارگری همچنان در معرض تهدیدهای ناشی از تحول دیجیتال باشند.
بر این اساس نیاز به بهینهسازی نیروی کار از طریق تحول دیجیتال، ارتقای مهارتها و آموزشهای کاربردی استفاده از شبیهسازیهای مجازی و ابزارهای هوش مصنوعی در آموزش، همکاری با کالجهای فنی و اجرای برنامههای مربیگری داخلی، توسعه مهارتهای پایه مانند سواد ارتباطات و کامپیوتر، اتوماسیون و هوش مصنوعی ممکن است باعث نوسانات اشتغال شود.
بنابراین نیاز به برنامهریزی دقیق و استراتژیهای تطبیقی برای نیروی کار وجود دارد. برنامهریزی پیشگیرانه و پشتیبانی بهموقع، آموزش مهارتهای جدید و ارزیابی شکافها، هماهنگی محلی و مدیریت انتقال استفاده از پلتفرمهای هوش مصنوعی برای تطبیق شغلی، ارائه مشاوره مالی و خدمات اجتماعی، تنوع اقتصادی و تمرکز منطقهای و ترویج یادگیری مادامالعمر برنامههای آموزشی یکپارچه با مربیان باتجربه حوزه کارگری همچنان در معرض تهدیدهای ناشی از تحول دیجیتال هستند. با این حال توسعه اتوماسیون در صنعت تایر با چالشهایی همراه است.
از جمله هزینههای بالا برای پیادهسازی فناوریهای نوین و نیاز به زیرساختهای مناسب، همچنین مقاومت فرهنگی در برابر تغییرات فناورانه و کمبود نیروی انسانی ماهر از دیگر موانع هستند. در بسیاری از موارد، نبود برنامهریزی دقیق و عدمهماهنگی میان بخشهای مختلف تولید موجب کاهش بهرهوری میشود. از سوی دیگر محدودیتهای بودجهای و عدمدسترسی به منابع مالی کافی نیز روند تحول دیجیتال را کُند میکند.
در چنین شرایطی استفاده از هوش مصنوعی و ابزارهای دیجیتال برای بهینهسازی فرآیندها و ارتقای مهارتهای نیروی کار ضرورت دارد. استفاده از فناوری و ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در صنعت تایر میتواند به بهینهسازی فرآیندها، افزایش بهرهوری و کاهش خطاهای انسانی کمک کند. این فناوریها امکان تحلیل دادههای تولید، پیشبینی خرابیها و مدیریت هوشمند منابع را فراهم میسازند.
همچنین با بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشین میتوان الگوهای رفتاری ماشینآلات و کارکنان را شناسایی و اصلاح کرد. با این حال برای بهرهبرداری موثر از این ابزارها لازم است زیرساختهای دیجیتال تقویت شوند و کارکنان آموزشهای لازم را دریافت کنند تا با محیطهای فناورانه سازگار شوند.
شرکتها باید با همکاری کالجهای فنی و مراکز آموزشی، برنامههای مربیگری داخلی را توسعه دهند تا مهارتهای پایه مانند سواد ارتباطات و کامپیوتر در میان کارکنان ارتقا یابد. همچنین استفاده از شبیهسازیهای مجازی و ابزارهای هوش مصنوعی در آموزش میتواند فرآیند یادگیری را تسهیل کند و کارکنان را برای محیطهای فناورانه آماده سازد.
در این مسیر ترویج یادگیری مادامالعمر و ارائه آموزشهای یکپارچه با مربیان باتجربه نیز ضرورت دارد. این اقدامات برای تطبیق نیروی کار با تحولات دیجیتال و حفظ بهرهوری در صنعت تایر لازمالاجراست. استراتژیهای حمایت از کارگرانی که در حال انتقال به محیطهای دیجیتال هستند باید شامل برنامهریزی پیشگیرانه و پشتیبانی بهموقع، آموزش مهارتهای جدید و ارزیابی شکافها، هماهنگی محلی و مدیریت انتقال، استفاده از پلتفرمهای هوش مصنوعی برای تطبیق شغلی، ارائه مشاوره مالی و خدمات اجتماعی، تنوع اقتصادی و تمرکز منطقهای، ترویج یادگیری مادامالعمر و برنامههای آموزشی یکپارچه با مربیان باتجربه باشد
بر این اساس دسترسی به آموزشهای تخصصی و مهارتافزایی برای کارکنان صنعت تایر یکی از الزامات تحول دیجیتال است. این آموزشها باید متناسب با نیازهای واقعی تولید طراحی شوند و از فناوریهای نوین مانند شبیهسازی مجازی و هوش مصنوعی بهره ببرند.
همچنین لازم است برنامههای آموزشی بهصورت مستمر و قابل دسترس برای همه کارکنان ارائه شوند تا امکان ارتقای مهارتها و آموزش مجدد فراهم شود. بهبود تطبیق نیروی کار با فناوریهای نوین نیازمند برنامهریزی دقیق و استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای تحلیل مهارتها و نیازهای شغلی است. این فرآیند باید با ارائه آموزشهای هدفمند و مشاورههای شغلی همراه باشد تا کارکنان بتوانند مسیرهای جدید شغلی را شناسایی و دنبال کنند. همچنین حمایتهای اجتماعی و مالی از جمله خدمات روانشناسی و مشاوره مالی نقش مهمی در کاهش فشارهای ناشی از تغییرات فناورانه دارند. این اقدامات باید بهصورت هماهنگ و منطقهای اجرا شوند تا اثرگذاری بیشتری بر کارگران و خانوادهها داشته باشند.