رئیس شورای سیاستگزاری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :
هفته گذشته در همایش خودرویی که بههمت روزنامه «دنیای خودرو» و «اندیشکده خودرو» برگزار شد، سخنرانان که همگی صاحبان صنعت خودرو و یا مرتبط با آن و نیز از کارشناسان بودند بیاناتی داشتند که فصل مشترک آنها گله از نبود استراتژی و راهبرد در این صنعت مهم و بزرگ و اشتغالزا و ادامه کار بهطور سلیقهای و روزمرگی بود.
وقتی که همه صاحبان صنعتخودرو درباره تدوین و اجرای استراتژی و حرکت بر اساس آن اتفاق نظر دارند معلوم نیست که چرا بخش سیاستگزاری صنعت از تدوین و اجرای آن طفره میرود و ادامه کار بدون برنامه را ترجیح میدهد که باید گفت: «چه ترجیح بلامرجحی».
اگر به ریشه مشکلاتی که در صنعت خودرو ایران عینیت داشته و مانع تحقق هدفهای توسعه است مانند: تورم بیش از حد نیروی انسانی، مدیریت ناکارآمد، مشکلات تامین ارز مورد نیاز، خدمات پس از فروش، واردات و نابسامانی و عدمتعادل در بازار خودرو و ... بنگریم و منصفانه داوری کنیم، درمییابیم که تمامی آنها حاصل فقدان استراتژی و راهبرد بوده ولاغیر.
روزنامه «دنیای خودرو» بهویژه نگارنده در سرمقالههایی که تاکنون نوشته بارها به این نقیصه بزرگ صنعتخودرو ایران اشاره داشته است؛ اما «دریغ از گوش شنوا».
نمیتوان در کل کره زمین کشوری یا شرکت تولید صنعتی را یافت که بدون داشتن برنامه مدون و منسجم و یا راهبرد مشخص و استراتژی مکتوب، مدعی موفقیت و یا رسیدن بههدفهای توسعه باشند!
داشتن برنامه و پیروی از آن در عرصههای کار و تلاش در دنیا امری بدیهی شده و کاملا محسوس و ملموس است و دیگر نیازمند آزمودن مجدد نیست.
کارشناسان معتقدند که نوشتن یک استراتژی یا راهبرد جامع توسط چند تن از خبرگان و اهل فن کار سخت یا محالی نیست و میتواند چراغ راه این صنعت مهم و مادر باشد؛ اما هیچگونه دلیل توجیهی برای ادامه وضع موجود از سوی بخش سیاستگزار صنعتی اعلام نشده است و وضع موجود نیز این بیت شعر را متبادر بهذهن میکند:
ترسم نرسی به کعبه اِی اعرابی
این ره که تو میروی به ترکستان است
لازم بهیادآوری است که در اوایل دهه 70 خورشیدی فقط یک برنامه مدون در شرکت ایرانخودرو بهنام طرح «ایکس سون» X-7 تدوین و اجرا شد که حاصلش تولد یک خودرو ایرانی بهنام سمند بود و قرار بود که این خودرو هر دو سال یکبار «فیسلیفت» شده و هر چهار سال هم مدل آن تغییر یابد. از آنجا که راهبرد مشخصی در صنعتخودرو ایران وجود نداشت، به حال خود رها شد!
فرجام سخن اینکه: بهخود بیاییم و از تجربههای مفید دیگران هم استفاده کنیم و بدانیم که ادامه کار بدون برنامه در هیچ کشوری و یا شرکت تولیدی-صنعتی منتج به نتیجه نبوده و نخواهد بود و ما هم جدای از این اصل بدیهی و اثباتشده نیستیم. باید هرچه زودتر و نیز با اولویت مسئولان بخش سیاستگزار نسبت به رفع این نقیصه مشکلساز اقدام کنند تا ما هم بتوانیم در این صنعت بههدفهای توسعه دست یابیم؛ وگرنه همچنان باید بسراییم و بخوانیم:
اندر این صنعت عقبمانده
نیست فرقی میان سرو و بید
با تلسکوپ چو بنگری هرگز
راهبردی در آن نخواهی دی
هفته گذشته در همایش خودرویی که بههمت روزنامه «دنیای خودرو» و «اندیشکده خودرو» برگزار شد، سخنرانان که همگی صاحبان صنعت خودرو و یا مرتبط با آن و نیز از کارشناسان بودند بیاناتی داشتند که فصل مشترک آنها گله از نبود استراتژی و راهبرد در این صنعت مهم و بزرگ و اشتغالزا و ادامه کار بهطور سلیقهای و روزمرگی بود.
وقتی که همه صاحبان صنعتخودرو درباره تدوین و اجرای استراتژی و حرکت بر اساس آن اتفاق نظر دارند معلوم نیست که چرا بخش سیاستگزاری صنعت از تدوین و اجرای آن طفره میرود و ادامه کار بدون برنامه را ترجیح میدهد که باید گفت: «چه ترجیح بلامرجحی».
اگر به ریشه مشکلاتی که در صنعت خودرو ایران عینیت داشته و مانع تحقق هدفهای توسعه است مانند: تورم بیش از حد نیروی انسانی، مدیریت ناکارآمد، مشکلات تامین ارز مورد نیاز، خدمات پس از فروش، واردات و نابسامانی و عدمتعادل در بازار خودرو و ... بنگریم و منصفانه داوری کنیم، درمییابیم که تمامی آنها حاصل فقدان استراتژی و راهبرد بوده ولاغیر.
روزنامه «دنیای خودرو» بهویژه نگارنده در سرمقالههایی که تاکنون نوشته بارها به این نقیصه بزرگ صنعتخودرو ایران اشاره داشته است؛ اما «دریغ از گوش شنوا».
نمیتوان در کل کره زمین کشوری یا شرکت تولید صنعتی را یافت که بدون داشتن برنامه مدون و منسجم و یا راهبرد مشخص و استراتژی مکتوب، مدعی موفقیت و یا رسیدن بههدفهای توسعه باشند!
داشتن برنامه و پیروی از آن در عرصههای کار و تلاش در دنیا امری بدیهی شده و کاملا محسوس و ملموس است و دیگر نیازمند آزمودن مجدد نیست.
کارشناسان معتقدند که نوشتن یک استراتژی یا راهبرد جامع توسط چند تن از خبرگان و اهل فن کار سخت یا محالی نیست و میتواند چراغ راه این صنعت مهم و مادر باشد؛ اما هیچگونه دلیل توجیهی برای ادامه وضع موجود از سوی بخش سیاستگزار صنعتی اعلام نشده است و وضع موجود نیز این بیت شعر را متبادر بهذهن میکند:
ترسم نرسی به کعبه اِی اعرابی
این ره که تو میروی به ترکستان است
لازم بهیادآوری است که در اوایل دهه 70 خورشیدی فقط یک برنامه مدون در شرکت ایرانخودرو بهنام طرح «ایکس سون» X-7 تدوین و اجرا شد که حاصلش تولد یک خودرو ایرانی بهنام سمند بود و قرار بود که این خودرو هر دو سال یکبار «فیسلیفت» شده و هر چهار سال هم مدل آن تغییر یابد. از آنجا که راهبرد مشخصی در صنعتخودرو ایران وجود نداشت، به حال خود رها شد!
فرجام سخن اینکه: بهخود بیاییم و از تجربههای مفید دیگران هم استفاده کنیم و بدانیم که ادامه کار بدون برنامه در هیچ کشوری و یا شرکت تولیدی-صنعتی منتج به نتیجه نبوده و نخواهد بود و ما هم جدای از این اصل بدیهی و اثباتشده نیستیم. باید هرچه زودتر و نیز با اولویت مسئولان بخش سیاستگزار نسبت به رفع این نقیصه مشکلساز اقدام کنند تا ما هم بتوانیم در این صنعت بههدفهای توسعه دست یابیم؛ وگرنه همچنان باید بسراییم و بخوانیم:
اندر این صنعت عقبمانده
نیست فرقی میان سرو و بید
با تلسکوپ چو بنگری هرگز
راهبردی در آن نخواهی دید
