امروز بیش از هر زمان دیگر، این صنعت میان فشار افزایش نرخ ارز، محدودیتهای ناشی از سامانه فروش و موج واردات تایرهای خارجی قرار دارد؛ وضعیتی که نه تولیدکنندگان و نه مصرفکنندگان، از آن رضایت ندارند.
واقعیت این است که دلار در تعیین قیمت تایر نقشی اساسی ایفا میکند. تایرهای وارداتی بهصورت مستقیم با نرخ ارز جابهجا میشوند و تایرهای تولید داخل نیز بهدلیل وابستگی به مواداولیه خارجی، از افزایش دلار بینصیب نمیمانند. این وابستگی ارزی بهویژه در شرایطی که تامین ارز به شکل قطرهچکانی انجام میشود، زمینهساز کمبود در بازار و رشد تدریجی قیمتهاست.
در کنار این مساله، سامانه فروش تایر همچنان بهعنوان یکی از گرههای اصلی باقی مانده است. اگرچه هدف اولیه آن تنظیم بازار و مدیریت توزیع عنوان شده بود، اما در عمل نه تنها مشکلات فعالان این صنعت را حل نکرده، بلکه مسیرهای قانونی عرضه و تقاضا را نیز با محدودیتهای تازهای روبهرو کرده است.
تصمیمگیران دولتی حذف این سامانه را غیرممکن میدانند و تاکید دارند که تخصیص ارز و کالا برای بسیاری از صنایع از همین مسیر انجام میشود. با این حال برخی طرفداران سامانه نیز اذعان دارند که اصلاحاتی باید صورت گیرد تا روند کار برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تسهیل شود.
اما آنچه بیش از همه بازار تایر را تحت فشار قرار داده، ترکیب این سیاستهای سختگیرانه با رشد واردات بیرویه و قاچاق است. برندهای ناشناخته، بهویژه از چین، طی سالهای اخیر بازار را در قبضه خود گرفتهاند و رقابت نابرابری را با تولیدکنندگان و واردکنندگان رسمی ایجاد کردهاند. این روند موجب کاهش حاشیهسود فعالان رسمی و افزایش بیاعتمادی مصرفکنندگان بهکیفیت کالا شده است.
افزایش نرخ ارز در بازارهای موازی نیز بهطور مستقیم بر هزینه مواداولیه تولید تایر تاثیر گذاشته است. رشد بیش از ۳۰ درصدی بهای مواداولیه در ماههای اخیر، هزینه تولید را بالا برده و دیر یا زود بهافزایش قیمت در بازار منجر خواهد شد.
هرچند دولت با سیاستهای دستوری در پی کنترل قیمتهاست، اما تجربه نشان داده این سیاستها در عمل تنها موجب ایجاد فاصله میان نرخهای دولتی و آزاد و در نتیجه افزایش رانت و فساد میشود. چنین فاصلهای تقاضای کاذب ایجاد کرده و توزیع عادلانه را دشوارتر میسازد.
از سوی دیگر، بازار تایر در حال حاضر در شرایطی نزدیک به اشباع قرار دارد. واردات گسترده در سالهای گذشته، ورود برخی صنوف غیرمرتبط بهعرصه تجارت تایر و عرضه کالا بهصورت اعتباری، فضای رقابتی بازار را شدیدتر کرده است. در چنین شرایطی بسیاری از فروشندگان حاضر هستند با حداقل سود فعالیت کنند تا تنها سهم خود را در بازار حفظ کنند.
درمجموع، چشمانداز صنعت تایر در کوتاهمدت چندان روشن نیست. وابستگی شدید به نرخ ارز، حضور پررنگ سامانهای که کارآمدی آن محل تردید است و فشار ناشی از واردات بیرویه و قاچاق، این صنعت را در نقطهای قرار داده که نیازمند بازنگری جدی در سیاستهای کلان است.
اگر دولت بهجای سیاستهای دستوری، مسیر تامین ارز و سازوکارهای قانونی واردات و توزیع را شفاف و تسهیل کند، میتوان امیدوار بود که بازار تایر از وضعیت کنونی خارج شود. در غیر این صورت، مصرفکنندگان همچنان باید منتظر افزایش قیمت تدریجی و ادامه بیثباتی در این بازار باشند.