یکی از مهمترین اجزای تایر، آج (شـیار سطحی تایر) است که وظیفه اصلی آن اطمینان از چسبندگی مطلوب بین تایر و جاده است؛ نقشی که به خصوص در شرایط بحرانی (مانند ترمزهای ناگهانی در مسیرهای لغزنده) مرز بین یک توقف بدون حادثه و یک تصادف جبرانناپذیر میشود.
کاهش عمق آج، که از سایش تدریجی تایر ناشی میشود، منجر به کاهشی چشمگیر در توانایی تخلیه آب، کاهش تماس موثر با جاده، افزایش ریسک پدیده هیدروپلنینگ و نهایتا افزایش فاصله ترمزگیری خودرو میشود. هدف این مطلب، تحلیل ابعاد مختلف تاثیر عمق آج بر فاصله ترمزگیری، بررسی شواهد علمی، نتایج آزمایشهای تخصصی، استانداردها و توصیههای ایمنی معنادار در این زمینه است.
عمق آج تایر میتواند عملکرد تایر را بهبود بخشد
عمق آج تایر، فاصله بین قله و کف شیارهای تایر است که به طور معمول در تایرهای نو میان ۸ تا ۱۰ میلیمتر قرار دارد. وجود شیارها و برجستگیهای آج، باعث انتقال آب، گل و برف از نقطه تماس به بیرون میشود و سطح کافی برای تماس لاستیک با آسفالت جاده فراهم میکند. هرچه عمق آج کمتر شود، این توانایی به شدت افت میکند و چسبندگی تایر کاهش مییابد.
این مساله در شرایط مرطوب یا برفی شدیدتر است زیرا با تراکم آب میان لاستیک و جاده، شیارهای کمعمق دیگر قادر به تخلیه آب نیستند و خودرو روی لایهای از آب سُر میخورد (پدیده هیدروپلنینگ). از منظر علمی، فیزیک ارتباط نزدیک میان عمق آج و چسبندگی (ضریب اصطکاک) را تایید میکند.
در واقع، هر میلیمتر کاهش آج میتواند باعث افزایش محسوس فاصله ترمزگیری شود، به ویژه زمانی که شرایط جاده مساعد نیست. نتایج مدلسازی و تحقیقات میدانی نشان میدهد که اثر آج بر عملکرد ترمز هم تابع شرایط جوی (خشک یا مرطوب)، نوع تایر، سرعت خودرو و وزن آن است و هم به کیفیت و ترکیب شیمیایی تایر بستگی دارد.
آزمایشهای تخصصی ترمزگیری
در شرایط خشک، تاثیر عمق آج بر فاصله ترمزگیری کمتر از شرایط مرطوب است. شواهد تخصصی آزمایشهای شرکت Tire Rack و آزمونهای سایر مراکز نشان میدهد که در سطوح خشک، تفاوت فاصله ترمزگیری بین تایرهای نو و فرسوده، عمدتا بین ۲ تا ۶ درصد است و به ندرت به سطحهای بحرانی میرسد. اما در همان خودرو و تایر، در سطح خیس، کاهش عمق آج حتی از ۸ به ۳ میلیمتر نیز میتواند افزایش فاجعهآمیزی در فاصله ترمز موجب شود.
برای مثال، براساس دادههای Hunter Engineering در شرایط مرطوب در سرعت ۹۶ کیلومتر، تایر نو در ۲۳۴ فوت (۷۱ متر) توقف میکند، در حالی که با آج ۶/۳۲ اینچ (۴.۸ میلیمتر) این عدد به ۲۵۳ فوت (۷۷ متر)، با ۴/۳۲ اینچ (۳.۲ میلیمتر) به ۲۸۲ فوت (۸۶ متر) و در حداقل آج ۲/۳۲ اینچ (۱.۶ میلیمتر) به ۳۵۶ فوت (۱۰۸ متر) میرسد، یعنی تا ۵۲٪ افزایش نسبت به تایر نو.
اما در شرایط خشک همان تفاوت آج، فاصله توقف را بسیار کمتر تغییر میدهد (در حد چند درصد)؛ علت اصلی آن نیز این است که در جاده خشک، تماس مستقیم تایر با سطح یعنی عامل اصلی نگهداری به جاده است، اما در جاده خیس، این تماس توسط لایه آب مختل و انتقال نیرو تنها با شیار کف تایر انجام میشود.
استانداردهای جهانی و قوانین مرتبط با عمق آج تایر
بر اساس مقررات قانونی بسیاری از کشورها، حداقل عمق آج تایر سواری باید ۱.۶ میلیمتر باشد. این مقدار براساس آزمونهای عملی و توازن میان دوام، هزینه و ایمنی تعیین شده است. در ایران نیز طبق آییننامه راهنمایی و رانندگی، حداقل عمق آج مجاز همین مقدار است.
با این حال، اکثر کارشناسان و مراکز ایمنی توصیه میکنند که تایرها را پیش از رسیدن به این مقدار (مثلاً در ۳ میلیمتر) تعویض کنید؛ دلیل آن، افزایش محسوس ریسک لغزش و افزایش فاصله ترمزگیری به ویژه در شرایط خیس است.
در اروپا، استانداردهای ECE R30 برای تایر سواری، ECE R54 برای تایرهای باری و ECE R117 برای برچسبگذاری راندمان انرژی و مقاومت غلتشی تایر وجود دارد.
همچنین، سیستم UTQG (در آمریکا) رتبهبندی یکسان کیفیت تایر را با سه شاخص مجزا: ساییدگی آج (Treadwear)، چسبندگی (Traction) و تحمل گرما (Temperature) تعریف میکند.
این معیارها به رانندگان کمک میکنند بهترین انتخاب را با توجه به نیاز و شرایط رانندگی داشته باشند. در مورد خودروهای سنگین، اغلب حداقل عمق آج ۳ میلیمتر برای لاستیک جلو و ۱.۶ میلیمتر برای سایر محورها تعیین شده است، اما در شرایط ترافیک سنگین یا مناطق پربارش، اعداد بالاتری نیز توصیه میشود.
آمار تصادفات مرتبط با آج کم و پیامدهای اجتماعی
طبق آمار سازمانهای امنیت ترافیک آمریکا، نزدیک به ۹٪ تصادفات رانندگی به مشکلات احتمالی تایر (اعم از فرسودگی، سایش آج، ترک، ترکیدن و غیره) مرتبط است که معادل بیش از ۲.۱۸ میلیون تصادف در سطح ملی است. سالانه فقط در ایالاتمتحده بیش از ۱۱ هزار سانحه به واسطه ترکیدن یا نقص تایر رخ میدهد که حدود ۵۰۰ تن را به کام مرگ میکشاند.
در انگلستان، هر ساله بیش از ۶ میلیون تایر با آج غیرقانونی شناسایی میشود و بیش از ۱۵۹ تن در حوادث مرتبط با تایر آسیب جدی میبینند یا جان خود را از دست میدهند.
در ایران، با توجه به آمار غیررسمی پلیس راهور و کارشناسان تصادفات، درصد قابل توجهی از تصادفات شدید یا واژگونیها به دلیل لغزش ناشی از آج کم تایر میباشد که به ویژه در فصل بارندگی و جادههای کوهستانی افزایش مییابد.
مطالعات جهانی از کشورهایی همچون نیوزیلند نیز نشان میدهد که همزمان با کاهش بازرسیهای فنی سالانه تایر، تعداد تصادفات ناشی از ساییدگی آج بهشدت رو به افزایش گذاشته است.
تاثیر سرعت، وزن و بار خودرو بر فاصله ترمزگیری با آج کم
هرچه سرعت خودرو بیشتر باشد، نقش آج در تماس و تخلیه آب حیاتیتر میشود. بر اساس قانون فیزیک، انرژی جنبشی ارتباطی نمایی با سرعت خودرو دارد؛ لذا در شرایط آج کم، با افزایش سرعت نهتنها فاصله توقف دوچندان میشود بلکه احتمال لغزش شدیدتر میشود.
همینطور، افزایش وزن و بار، به ویژه در خودروهای باری یا سرنشینان بیشتر، موجب افزایش مساحت تماس تایر و جاده و افزایش دمای تایر میشود؛ مواردی که در تایرهای فرسوده میتوانند شانس ترکیدن یا لغزش را بالا ببرند.
تحقیقات تجربی نشان دادهاند که اضافهبار میتواند فاصله توقف را ۵ تا ۱۵ درصد بسته به نوع جاده و شرایط تایر افزایش دهد؛ هرچند اگر فشار باد تایر متناسب با بار تنظیم شود این اثر کاهش مییابد.
تحلیل دادههای تجربی، علمی و استانداردهای بینالمللی تایید میکند که حفظ عمق آج تایر در حد مطلوب، یکی از ارکان اساسی ایمنی خودرو و مسافران است.
تنها چند میلیمتر لاستیک اضافی میتواند فاصله بین یک توقف موفق و یک حادثه مرگبار را تعیین کند. در حالی که قوانین حداقل آج ۱.۶ میلیمتر را تعیین کردهاند، عقلانیت ایمنی ایجاب میکند پیش از رسیدن آج به این حد، اقدام به تعویض تایر نمایید؛ خصوصا وقتی پای رانندگی در شرایط خیس، بارانی یا برفی در میان است.
علاوه بر آن، نگهداری صحیح، بازرسیهای منظم و و انتخاب تایر متناسب با نیاز و اقلیم، مهمترین عوامل کاهش ریسک تصادف محسوب میشود.
امروز که فناوری در دسترس است، ابزارهای اندازهگیری دقیق و اطلاعات تخصصی در اختیار همگان قرار دارد، مسئولیت آگاهی و اقدام جمعی ما برای حفظ ایمنی در جادهها بیش از پیش است. تنها کافی است به این اصل ساده اما حیاتی وفادار باشیم: هیچوقت با آج کم، خطر را سوار خودرو نکنید.