در شرایطی که خودروسازان داخلی در مسیر تازهای از تحول فناورانه گام برداشتهاند و نخستین مدلهای هیبریدی در خطوط تولید و نمایشگاههای کشور دیده میشوند، پرسش بزرگ این است که زیرساختهای فنی و ایمنی برای ورود به دنیای خودروهای برقی تا چه اندازه در ایران آماده است. هفته گذشته دو خودروساز بزرگ کشور از محصولات هیبریدی خود رونمایی کردند، اما کارشناسان هشدار میدهند که بخش باتری و فناوریهای مربوط به آن هنوز از کمترین آمادگی برخوردار است.
باتری لیتیومی بهعنوان قلب خودروهای برقی، نهتنها نقشی تعیینکننده در دوام و عملکرد این محصولات دارد، بلکه در حوزه ایمنی نیز اهمیت ویژهای دارد. فقدان آزمایشگاههای مرجع ایمنی، ضعف در حوزه بازیافت و وابستگی به واردات سلولهای باتری، سه حلقه گمشده زنجیره خودروسازی نوین کشور است. هرچند حرکت به سمت خودروهای هیبریدی و برقی گامی در جهت کاهش آلایندگی و مصرف سوخت محسوب میشود، اما در غیاب زیرساختهای ایمنی، این مسیر میتواند پرریسک باشد.
برای بررسی وضعیت کنونی صنعت باتری، چالشهای فنی و راهکارهای توسعه آن، با «فرشاد ترابی»، کارشناس صنعت باتری خودروهای برقی به گفت و گو پرداختیم؛
این روزها رونمایی از خودروهای هیبریدی و خبر تولید این محصولات پاک در کشور مطرح شده است که نگرانیهایی درباره ایمنی باتری آنها نیز شنیده می شود، وضعیت فعلی از نظر زیرساخت تست و ایمنی چگونه است؟
واقعیت این است که ما هنوز در کشور آزمایشگاه یا مرجع جامع ایمنی باتری نداریم؛ یعنی مرکزی که بتواند تمام تستهای استاندارد بینالمللی را روی پکهای باتری انجام دهد، وجود ندارد. برخی از خودروسازان و تولیدکنندگان برای تایید استانداردها، باتریها را به آزمایشگاههای خارج از کشور، جهت اخذ تاییدیهها میفرستند. البته بعضی از آزمایشگاههای داخلی تنها بخشی از آیتمها را میتوانند آزمایش کنند، اما مجموعه کامل تستهای ایمنی در کشور انجام نمیشود.
ما تستهایی مثل ضربه، فشار، ارتعاش، دمای بالا و اتصال کوتاه داریم که باید همه بهصورت دقیق روی پک باتری انجام شوند تا اطمینان حاصل شود سیستم در شرایط سخت ایمن است. در حال حاضر هیچ مرکز مرجعی که بتواند همه این آزمایشها را بگیرد، وجود ندارد. شاید برخی شرکتها بخشی از تستها را انجام دهند، اما مجموعه کامل هنوز در دسترس نیست.
معتقدم که در بلندمدت چارهای جز تولید سلول نداریم. ما کشوری نفتخیز هستیم و با همین نفت سالها تحت تحریم قرار گرفتهایم. حالا تصور کنید روزی برسد که بیشتر خودروها برقی شوند و ما وابسته به واردات سلول باشیم. در این حالت، باتری میتواند به ابزاری برای فشار اقتصادی تبدیل شود. پس تولید سلول باتری برای امنیت انرژی کشور حیاتی است
این کمبود تا چه حد میتواند برای خودروهای وارداتی یا تولید داخل خطرناک باشد؟ آیا فقدان این آزمایشگاه میتواند چالش ایجاد کند؟
خودروهایی که از خارج وارد میشوند، معمولا تحت لیسانس و استانداردهای مشخص تولید شدهاند و از نظر ایمنی، نگرانی خاصی وجود ندارد. اما در مورد باتریهایی که در داخل مونتاژ میشوند یا قرار است تولید شوند، موضوع متفاوت است. اگر تستهای ایمنی کامل انجام نشود، نمیتوان اطمینان داشت که در شرایط خاص مثلا تصادف یا گرمای شدید، واکنش باتری ایمن خواهد بود. خطا در پک باتری میتواند منجر به آتشسوزی یا انفجار شود. بنابراین اگر قرار است خودروسازان داخلی وارد این عرصه شوند، باید الزام قانونی برای انجام تستهای ایمنی وجود داشته باشد؛ حتی اگر این تستها فعلا در خارج از کشور انجام شوند.
بهنظر شما ایران باید در مسیر تولید سلول باتری گام بردارد یا مونتاژ و پکینگ باتریهای لیتیومی برای ما منطقیتر است؟
معتقدم که در بلندمدت چارهای جز تولید سلول نداریم. ما کشوری نفتخیز هستیم و با همین نفت سالها تحت تحریم قرار گرفتهایم. حالا تصور کنید روزی برسد که بیشتر خودروها برقی شوند و ما وابسته به واردات سلول باشیم. در این حالت، باتری میتواند به ابزاری برای فشار اقتصادی تبدیل شود. پس تولید سلول باتری برای امنیت انرژی کشور حیاتی است. در عین حال، از نظر اجرایی میتوان از مونتاژ یا پکینگ شروع کرد تا تجربه عملیاتی و دانش فنی ایجاد شود. اما هدف نهایی باید بومیسازی تولید سلول باشد، نه صرفا به مونتاژ تکیه شود.
برای تحقق بومی سازی باتری وسایل نقلیه، بخش خصوصی یا دولت باید جهت سرمایه گذاری وارد شود؟
بخش خصوصی بدون حمایت دولت نمیتواند بهتنهایی پیش برود. سرعت تغییر فناوری در صنعت باتری بسیار بالاست. هر سال ترکیبات و نسلهای جدیدی معرفی میشوند؛ از سدیمیون گرفته تا سیلد اسید، در چنین شرایطی، سرمایهگذاری کلان بدون پشتوانه دولتی ریسک زیادی دارد. دولت باید تسهیلات، معافیتها و حمایتهای مالی بدهد تا بخش خصوصی بتواند پایدار حرکت کند. از طرف دیگر، خود دولت هم بهدلیل بوروکراسی سنگین، چابکی لازم را ندارد. بهترین مدل، همکاری مشترک است: دولت حمایت و سیاستگزاری کند، بخش خصوصی اجرا و نوآوری را پیش ببرد.
بهنظر من، آینده حملونقل پاک در ایران بیشتر به سمت خودروهای هیبریدی خواهد رفت تا تمامبرقی. دلیلش ساده است: ما منابع عظیم نفت و گاز داریم و نیروگاههای کشور هم راندمان بالایی ندارند. اگر ناوگان کاملا برقی شود، آلودگی از شهرها به نیروگاهها منتقل میشود و عملا سودی برای محیطزیست ندارد
باتوجه به رشد روز افزون وسایل نقلیه برقی و هیبریدی در کشور، آیا زیرساخت بازیافت باتری در کشور راهاندازی شده است؟
در حوزه تحقیقاتی، دانشگاهها روی بازیافت کار میکنند، اما هنوز وارد فاز صنعتی نشدهایم. بازیافت در مقیاس آزمایشگاهی با بازیافت اقتصادی فرق دارد. باید بتوانیم با هزینه رقابتی، مواد را استخراج و دوباره وارد چرخه تولید کنیم. اگر این زیرساخت ایجاد نشود، مواد باتریهای فرسوده بهعنوان زباله صادر میشود و کشورهای دیگر آنها را بازیافت کرده و با قیمت چندبرابر به ما میفروشند. این چرخه معیوب به ضرر اقتصاد ملی است.
آیا برای توسعه بازیافت باید به سراغ همکاری با چین یا دیگر کشورها برویم؟ برای راه اندازی بازیافت باتری باید چه شریک خارجی انتخاب کرد؟
الزاما خیر، خطوط بازیافت قابل خرید است و میتوان آنها را وارد کرد، اما موضوع این است که اگر مواد بازیافتی به دست آمد، باید کارخانهای وجود داشته باشد که از آنها استفاده کند. ما کارخانه تولید لیتیوم در کشور نداریم؛ پس مواد بازیافتی عملا بلااستفاده میمانند. تولید، مصرف و بازیافت باید یک اکوسیستم منسجم باشند. اگر یکی از حلقهها ناقص باشد، کل زنجیره از تعادل خارج میشود.
باتوجه به توسعه انواع خودرو در کشور، آینده وسایل نقلیه برقی و هیبریدی در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهنظر من، آینده حملونقل پاک در ایران بیشتر به سمت خودروهای هیبریدی خواهد رفت تا تمامبرقی. دلیلش ساده است: ما منابع عظیم نفت و گاز داریم و نیروگاههای کشور هم راندمان بالایی ندارند. اگر ناوگان کاملا برقی شود، آلودگی از شهرها به نیروگاهها منتقل میشود و عملا سودی برای محیطزیست ندارد. خودروهای هیبریدی، در شرایط فعلی کشور، گزینهای منطقیتر و مقرونبهصرفهتر هستند.
به عنوان پرسش پایانی، چه توصیهای برای متولیان حملونقل دارید؟ باید روی چه فناوری در کشور سرمایهگذاری شود؟
باید تمرکز بر توسعه فناوریهای میانی باشد؛ یعنی خودروهای هیبرید در اولویت قرار بگیرند و همزمان سرمایهگذاری روی هیدروژن و پیلهای سوختی آغاز شود. دنیا به سمت انرژی هیدروژنی در حرکت است و اگر از حالا شروع نکنیم، چند سال دیگر از رقبا عقب میمانیم. در کل، مسیر باید مرحلهای باشد: اول ایجاد زیرساخت ایمنی باتری، بعد تولید سلول، سپس بازیافت و در نهایت ورود به فناوریهای نسل بعد. اگر این زنجیره بهدرستی شکل بگیرد، ایران میتواند در منطقه به قطب فناوری باتری و خودروهای پاک تبدیل شود.
