نهاد علی‌بیک‌زاده

نهاد علی‌بیک‌زاده در سرمقاله روز "یکشنبه ۷ دی ۱۴۰۴ " روزنامه دنیای خودرو، به موضوع « خروج سرمایه‌های سرگردان از بازار خودرو » پرداخت

خبرنگار روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :

برخلاف دوره‌هایی که بازار خودرو به‌واسطه جهش‌های قیمتی به یکی از مقاصد اصلی سرمایه‌های سرگردان تبدیل می‌شد، نشانه‌های ماه‌های اخیر حکایت از تغییر مسیر نقدینگی دارد. رونق بازار طلا و ارز، جذابیت سرمایه‌گذاری در خودرو را به‌طور محسوسی کاهش داده و این بازار را از جایگاه پیشین خود به‌عنوان پناهگاه سرمایه خارج کرده است. امروز، خودرو بیش از آن‌که مقصد سرمایه باشد، به بازاری با معاملات محدود و محتاطانه تبدیل شده؛ بازاری که دیگر توان رقابت با بازدهی بازارهای موازی را ندارد.

افزایش نرخ ارز و رشد قیمت طلا، معادلات سرمایه‌گذاری را تغییر داده است. سرمایه‌هایی که در سال‌های گذشته با هدف کسب سود کوتاه‌مدت وارد بازار خودرو می‌شدند، اکنون مسیر خود را عوض کرده‌اند. خودرو، با محدودیت نقدشوندگی، هزینه‌های جانبی و ریسک‌های سیاست‌گزاری، در مقایسه با طلا و ارز، جذابیت کمتری برای دلالان دارد. همین مساله باعث شده بخش قابل توجهی از سرمایه‌های غیرمصرفی، آرام و بی‌سروصدا از این بازار خارج شود.

پیامد مستقیم این تغییر رفتار، کاهش تقاضای سرمایه‌ای و شکل‌گیری نوعی ثبات نسبی در بازار خودرو است. خرید و فروش‌های فعلی، نه حاصل هجوم متقاضیان سوداگر، بلکه نتیجه جابه‌جایی محدود میان بنگاه‌داران و فعالان حرفه‌ای بازار است. معاملات عمدتا در سطح نمایشگاه‌ها و میان واسطه‌ها انجام می‌شود و مصرف‌کننده واقعی، همچنان با احتیاط و تردید به بازار نگاه می‌کند. این وضعیت، اگرچه به کاهش التهابات قیمتی کمک کرده، اما به معنای رونق بازار نیست.

خودروسازان نیز در این شرایط، با دوگانگی مواجه‌اند. از یک‌سو، کاهش فشار تقاضای کاذب می‌تواند به تعادل بازار کمک کند، اما از سوی دیگر، رکود نسبی معاملات و تداوم مشکلات ساختاری، چشم‌انداز روشنی پیش روی تولید قرار نمی‌دهد. صنعت خودرو همچنان با چالش‌هایی مانند قیمت‌گذاری دستوری، کمبود نقدینگی، افزایش هزینه‌های تولید و نااطمینانی در سیاست‌های کلان مواجه است؛ چالش‌هایی که با خروج سرمایه‌های دلالی، نه حل می‌شوند و نه تشدید، بلکه صرفا شکل بروز آن‌ها تغییر می‌کند.

نباید این وضعیت را نشانه اصلاح ساختاری بازار خودرو تلقی کرد. خروج سرمایه‌های سرگردان، بیش از آن‌که حاصل سیاست‌گزاری هدفمند باشد، نتیجه طبیعی جذاب‌تر شدن بازارهای موازی است. تا زمانی که اقتصاد کلان بر مدار نااطمینانی حرکت می‌کند، سرمایه همواره در جست‌وجوی بازدهی بالاتر، از بازاری به بازار دیگر کوچ خواهد کرد. امروز طلا و ارز در کانون توجه‌اند و فردا ممکن است مقصد دیگری جای آن‌ها را بگیرد.

بازار خودرو، در این میان، به مرحله‌ای رسیده که بیش از هر چیز نیازمند ثبات است؛ ثبات در سیاست‌های ارزی، مالی و صنعتی. اگر قرار است خودرو از یک کالای سرمایه‌ای فاصله بگیرد و به جایگاه واقعی خود به‌عنوان کالای مصرفی بازگردد، این تغییر باید نتیجه اصلاحات ساختاری و اعتمادسازی باشد، نه پیامد موقت رونق بازارهای موازی. در غیر این صورت، با تغییر جهت نقدینگی، بازار خودرو بار دیگر می‌تواند به میدان نوسان و سفته‌بازی بازگردد.

آنچه امروز در بازار خودرو دیده می‌شود، نه رونق و نه بحران، بلکه نوعی انتظار محتاطانه است؛ انتظاری که نشان می‌دهد سرمایه فعلا این بازار را ترک کرده، اما مساله اصلی همچنان پابرجاست؛ آینده خودرو، بیش از آن‌که به خود این بازار وابسته باشد، به سرنوشت اقتصاد کلان گره خورده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =